حضور منافقین در عراق چه در زمانی که آنها در پایگاه معروف اشرف بودند و چه زمانی که حضور آنها برای مردم عراق قابلتحمل نبود و به ناچار برای آنکه تحت حفاظت نیروهای آمریکایی قرار گیرند به پایگاه لیبرتی منتقل شدند، همواره یک تهدید امنیتی و اطلاعاتی بالقوه برای ایران به شمار میرفت، هر چند این گروه در عمل پس از سقوط صدام و تشکیل دولت ملی در عراق توان عملیاتی و نظامی خود را از دست داده بود، امــا نقـش آنها در نفوذهای اطلاعاتی و جاسوسی در ایران از این پایگاهها که در موضوع برنامه هستهای ایران کاملاً مشهود بود، همواره برای کشورمان تهدیدکننده بوده است.
با خروج نیروهای آمریکایی از عراق در پی عدمپذیرش پیمان امنیتی با آمریکا از سوی دولت و مجلس عراق، اوضاع منافقین بیش از پیش آشفته شد. نیروهای این گروه در عراق، در عمل محبوس و عاجز مانده بودند.
فرار تروریستهای فرسوده
در این شرایط آمریکا از سالها قبل در تلاش بود تا بتواند نیروهای بازمانده منافقین را از عراق به نقطه امنی منتقل کند و آنها را برای آینده سازماندهی کند.
اما در این میان هیچ یک از کشورهای غربی و اروپایی حامی این گروه در سهدهه گذشته ـ با وجود همه همراهیهای سیاسی و مالی ـ نبودند و حاضر نشدند این تروریستهای فرسوده و سالخورده را بپذیرند و آنها را به خاک خود راه دهند. این موضوع بهعنوان چالشی جدی برای واشنگتن درآمده بود و درنهایت دولت باراک اوباما در آخرین ماههای عمر خود با تطمیع کشور فقیر و عقبمانده آلبانی و در ازای پرداخت کمکهای مالی توانست موافقت این کشور اروپای شرقی را برای انتقال اعضای منافقین در عراق به اردوگاهی در این کشور بگیرد. اگر چه بهنظر میرسد رهبری سازمان منافقین از این جابهجایی اجباری ناراضی است و با کراهت به آن تن داده است.
اکنون اعضای منافقین در اردوگاههای آلبانی، کشوری با فضای بسته سیاسی، حکــم زندانیانـی را دارند که باید تـا زمان مرگ فقــط روزگار بگذراننـد، ضمن اینکـه آنهـا نیروهای سالخـورده و بـدون بهرهوری برای سازمان و آمریکا هستند که انتقالشان شاید تنها جنبه تبلیغات سیـاسی و عملیات روانــی برای واشنگتن داشته باشد. با این حال چرا آمریکا این اتفاق را یک پیروزی دیپلماتیک میخواند؟ و از آن چه هدفی را دنبال میکند؟
رفتار خلاف مقررات بینالمللی واشنگتن
مجید قنادباشی تحلیلگر مسایل استراتژیک در اینباره میگوید: اگر بخواهیم عنوانی برای این حرکت انتخاب کنیم باید بگوییم آنها همه توان خود را بهکار گرفتهاند تا آخرین بخشهای این گروه تروریستی را بهعنوان اقدامی که عزم سیاسی آنها را نشان دهد حفظ کنند و آن را بهعنوان ذخیرهای برای آینده نگه دارند.
وی با اشاره به اینکه حمایت آمریکا از منافقین، چه خروج نام آنها از فهرست سیاه گروههای تروریستی و چه انتقال آنها از عراق برای حفظ جانشان با شعارها و ادعاهای آنها در مورد مبارزه با تروریسم در تضاد است و از سیاست دوگانه آنها پیروی میکند، میافزاید: آمریکاییها اگر رفتاری صادقانه و مطابق با اصول ادعایی خود داشتند باید اعضای منافقین را مثل دیگر گروههای تروریستی در عراق و افغانستان به گوانتانامو میبردند یا به ایران تحویل میدادند و مانع از فعالیتهای آنها میشدند، اما آنها علنی از این گروه تروریستی حمایت کردند که با توجه به ماهیت تروریستی و معاند این گروه، مداخله در امور ایران مغایر با همه معاهدات بینالمللی، منشور سازمان ملل و حتی موافقتنامه الجزایر است.
این کارشناس مسایل منطقه با یادآوری اینکه کشور عراق و دیگر همسایگان ایران بهدلیل روابطشان و یا اقتدار ایران حاضر نیستند این گروه تروریستی را در خاک خود جای دهند اضافه میکند: حتی کشورهای اروپایی هم به مصلحت خود نمیدانند که این گروه بدنام را بپذیرند؛ زیرا هم روابطشان با ایران لطمه خواهد دید و هم حیثیتشان بهدلیل ماهیت این گروه خدشهدار خواهد شد.
لذا آمریکاییها تنها با پول توانستند کشوری کوچک و با اقتصاد ضعیف مثل آلبانی را راضی کنند که این تروریستها را بپذیرد، اما وضعیت آنها در آلبانی قطعاً وضعیت اسارت خواهد بود. البته این اتفاق هم یک استثناء در قواعد بینالمللی است که کشوری یک گروه تروریستی و مزدور بیگانه را بپذیرد.
وی افزود: میبینیم که وقتی ایران برای دفاع از حقوق خود در برابر این گروه تروریستی میخواهد اقدامی انجام دهد، کشورهای غربی در جهان جار و جنجال به راه میاندازند. اما اکنون همه آنها در برابر حمایت آمریکا از این گروه و پناهدادن به آنها در یک کشور دیگر کاملاً سکوت کردهاند.
وی رفتار آمریکا با منافقین را مشابه رفتار آنها با گروههای تروریستی دیگر مثل داعش و جبهه النصره توصیف کرده و میگوید: آمریکاییها در شرایطی هستند که عموماً خواستههایشان از سوی کشورهای دیگر مورد پذیرش قرار نمیگیرد، مگر به زور تهدید و فشار و پول و اینکه هیچ یک از متحدان آنها در اروپا نپذیرفت که این گروه را قبول کند، یک شکست سیاسی برای آمریکاست و جان کری برای فرار به جلو مجبور است انتقال منافقین به آلبانی را پیروزی دیپلماتیک عنوان کند. وی درباره از بین رفتن توان عملیاتی منافقین بهعنوان یک گروه شبهنظامی و تروریستی به خبرنگار ما میگوید: قابلیتهای نظامی منافقین به صفر رسیده، اما آنها کارایی خود را برای فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی برای آمریکا نشان دادهاند که البته با دورشدن آنها از مرزهای ایران تا حد زیادی کاهش مییابد، اما در یک دوره بازسازی آمریکاییها بهدنبال تقویت آن هستند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا آمریکاییها احساس میکردند نیروهای منافقین در عراق امروز در معرض تهدید و نابودی خواهند بود میگوید: اگر آمریکاییها این امکان را داشتند، منافقین را در همسایگی ایران مستقر میکردند، اما این امکان را نداشتند؛ زیرا قدرت بازدارندگی، توان اطلاعاتی و هژمونی ایران در منطقه این اجازه را به آنها نمیداد. منافقین در عراق قطعاً در میانمدت از بین میرفتند و همه نیرو و توانشان نابود میشد.
منافقین یک گروه مرده است
یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در اینباره میگوید: منافقین گروهکی مرده است و در عراق یا آلبانی یا هرجای دیگر، سالهای آخر عمر خود را طی میکند. آنها هیچ تولیدی ندارند و در سالهای اخیر هم هیچ جذب نیرویی نداشتهاند چون همه سرنوشت و رفتار و سابقه آنها را میدانند.
محمد مهدی برومندی میافزاید: منافقین گروهی بدنام هستند که 17 هزار ترور را در کارنامه خود دارند و زمانیکه همه ایران بسیج شده بودند از کشور دفاع کنند، آنها همدست و پناهنده دشمن بودند و نهتنها دستشان به خون ملت ایران آلوده است، که در حلبچه و بصره خون مردم عراق را هم ریختند.
محاسبه اشتباه واشنگتن درمورد منافقین
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با تأکید بر اینکه آمریکاییها حتی با کشورهایی که ادعای دوستی با آنها دارند هم رفتاری مزورانه دارند یادآور میشود: بهعنوان مثال آنها در عربستان هم با اپوزسیون در ارتباط هستند، یا در ترکیه می بینیم گولن مورد حمایت آمریکاست. آنها فکر میکنند شاید روزی از گروه مرده منافقین هم استفاده کنند، حال آنکه این یک محاسبه و هزینه اشتباه است.
برومندی خاطرنشان میکند اخیراً ارتباطاتی که بین منافقین و عربستان پیش آمده هم بازی آمریکاست و اقداماتی است که آنها با عربستان و اسرائیل انجام میدهند و این بیصداقتی آمریکاییها را بیشتر آشکار میکند و ثبات در رفتار آنها وجود ندارد و این مسأله حتماً در محاسبات سیاسی جمهوری اسلامی ایران مدنظر قرار خواهد گرفت.
نظر شما