به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، کاپیتولاسیون بهمعنای شرط گذاشتن و در لغت بهمعنای سازش و تسلیم است و بر قراردادهایی اطلاق میشود که به موجب آن اتباع یک دولت در قلمرو دیگر، مشمول قوانین کشور خود میشوند و آن قوانین توسط کنسول آن دولت در محل اجرا میشود. به همین جهت در فارسی به آن «حق قضاوت کنسولی» میگویند. این قراردادها اغلب میان دولتهای اروپایی با دولتهای آسیایی و آفریقایی بسته میشوند زیرا اروپاییان دادگاهها و مؤسسات قضایی این کشورها را قادر به حمایت کافی از اتباع خود نمیدانستند.
سابقه کاپیتولاسیون در ایران به شکست ایران از روسیه و تحمیل پیمان ترکمانچای برمیگردد. پس از انقلاب 1917م روسیه و پیمان دوستی ایران و شوروی (1921م) مفاد مربوط به کاپیتولاسیون لغو گردید.
در مهرماه 1343 قانونی از مجلس شورای ملی گذشت که براساس آن به نظامیان آمریکایی مأمور در ایران و وابستگانشان مصونیت سیاسی اعطا میشد و کلیه مستشاران آمریکایی در ارتش از حیطه قانون ایران برکنار میشدند. بهطوریکه اگر آنان مرتکب جرم و جنایتی در ایران میگردیدند در دادگاههای ایران جوابگو نبودند. وزارت دفاع آمریکا مدتها بود که ایران را برای بستن چنین قراردادی تحت فشار گذاشته بود.
امام خمینی که از حضور مستشاران نظامی و امنیتی آمریکایی در ایران آگاهی داشت و از تصویب کاپیتولاسیون نیز اطلاع یافته بود تصمیم گرفت تا این توطئه بزرگ و ننگین را افشا کند از اینرو در حالیکه رژیم میکوشید تا با برگزاری تبلیغاتی پر زرق و برق جشن چهارم آبان 1343ه. ش مصادف با چهل و پنجمین سالروز تولد شاه مسأله کاپیتولاسیون را به فراموشی سپارد، امام خمینی سخنرانی خود را در همان روز ایراد و در همهجا منتشر نمود. وی در این سخنرانی ابتدا با انا... و اناالیه راجعون شروع کرده و روز قبولی کاپیتولاسیون را روز عزای ملت نامگذاری کردند و دولت و مجلسیان ایران را نوکران آمریکا نامیدند و قدرتهای شرق و غرب را محکوم کرده و جمله مشهور خود «آمریکا از انگلیس بدتر انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر، لکن امروز سر و کار ما با آمریکاست» را ادا کردند و همچنین امام در اعلامیهای، تصویب لایحه کاپیتولاسیون را «سند بردگی ملت ایران» و «اقرار رژیم به مستعمره بودن ایران و ننگینترین و موهنترین تصویب نامه غلط دولتهای بیحیثیت» نامید و نسبت به سوءاستفادههای ناشی از آن هشدار داد.
این اعلامیه در تهران و برخی شهرهای کشور پخش شد و تعداد زیادی از آن در خانههای آمریکائیان ساکن تهران انداخته شد.
9 روز پس از سخنرانی در نیمهشب 13 آبان صدها کماندو منزل امام را در قم محاصره و ایشان را دستگیر و شبانه به تهران منتقل کردند و با یک هواپیمای باری و به همراه دو مأمور امنیتی به ترکیه تبعید کردند و مدتی بعد حاج آقا مصطفی فرزند ارشد امام نیز به همان تبعیدگاه فرستاده شد و بعد از 11 ماه بهدلیل اعتراضات مجامع روحانی ایران و عراق به عراق تبعید شد و به مدت 13 سال و تا 5 ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در آن کشور بهسر برد.
اندکی بعد از کاپیتولاسیون، آمریکاییها مبلغ 200 میلیون دلار برای خرید تسلیحات از آمریکا در اختیار رژیم شاه گذارند. محافل سیاسی ایران این وام را پاداش آمریکا به شاه در قبال تصویب کاپیتولاسیون بهشمار آورند.
کاپیتولاسیون آن روزها برای برخی چندان مهم به نظر نمیرسید اما تیزبینی و درایت و تلاش تبیینی امام بود که ضد حملهای هولناک برای آمریکاییها تدارک ساخت و این همان چیزی است که مقام معظم رهبری بهدور از پیشداوری در صدد بهرهبرداری بههنگام از آن در جریان بدعهدیهای آمریکا و غرب در خصوص برجام هستند. آری کاپیتولاسیون صرفاً یک امر تاریخی نیست...
* تعریف کاپیتولاسیون
کاپیتولاسیون در روابط بینالملل عبارت است از معاهدههایی که به موجب آن، کشوری خارجی در مملکتی دیگر، از بعضی حقوق و امتیازها برای اتباع خود برخوردار میشود که از آنجمله، حق قضاوت کنسولی و اجرای مجازات است. حق قضاوت کنسولی یعنی اینکه قوانین دولت خارجی از سوی کنسول آن کشور، در محل اجرا میشود. کاپیتولاسیون از نظر حقوقی هم قراردادهایی است که کشورهای زورمند و استعمارگر بهویژه در قرن نوزدهم بر دولتهای ضعیف تحمیل میکردند. بر پایه آن قراردادها، اتباع دولتهای استعماری پس از ورود به کشور ضعیف، تحت حاکمیت محکمههای دولت متبوع خودشان باقی میماندند و دادگاههای کشور ضعیف، حق محاکمه آنها را نداشتند. بنابراین با استفاده از کاپیتولاسیون، کشوری که از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی برتری داشت، به راحتی میتوانست خود را از قید و بندهای قوانین جزایی و مدنی کشور ضعیفتر خارج کند و با این عمل، به تحقیر ملتها و دولتهای ناتوان بپردازد و دستگاه و تشکیلات قضایی و دادگاهی آنها را بیاعتبار نشان دهد.
* تاریخ کاپیتولاسیون در ایران در دوره صفویه، قاجار و پهلوی
دوران صفویه، دوره روابط گسترده ایران و اروپا بود. حاکمان ایرانی، امتیازهای گوناگون را در فرمانها و معاهدههای متعددی به دولتهای استعمارگر اروپایی دادند. در این دوران، کشورهای انگلستان، هلند و فرانسه، حق قضاوت کنسولی را در ایران بهدست آوردند. در دوره قاجار، بستن قرارداد ترکمنچای با روسها، سرانجامِ انحطاط سیاسی ایران در سیاست جهانی بود و ایران را به منطقه نفوذ روسها تبدیل کرد. با روشن شدن ماهیت کاپیتولاسیون و آسیبهایی که در پی داشت، در دوران مشروطه و پس از آن، آهنگ مخالفت با کاپیتولاسیون آغاز شد و تقریبا تمامی دولتها از آن پس بهدنبال لغو کاپیتولاسیون بودند. با انقراض سلسله قاجار، انگلیسها که خیالشان از بابت وجود حکومت قوی ضدکمونیستی در ایران راحت شده بود، مانعی ندیدند که رژیم رضاخان، بعضی از امتیازهایی را که بیگانگان در قرن نوزدهم گرفته بودند، لغو کند تا بدینوسیله، بر اعتبار خود بیفزایند. یکی از این امتیازها، کاپیتولاسیون بود که سال 1306 لغو شد تا آنکه در37 سال بعد؛ یعنی سال 1343، حکومت پهلوی بار دیگر به چنین ذلتی تن سپرد.
* مبارزه امیرکبیر با کاپیتولاسیون در زمان قاجار
امیرکبیر، شخصیتی بیدار و وطندوست بود که از نتایج اجرای کاپیتولاسیون در ایران بهخوبی آگاهی داشت. او در بسیاری موارد، این قانون را نادیده گرفت و شجاعانه به مجازات خاطیان وابسته به سفارتخانههای خارجی پرداخت. به دستور او، یکی از مأموران سفارت روس را که در برابر دیدگان مردم بدمستی کرده بود، دستگیر کردند و در میدان ارگ تهران شلاق زدند. در زمان امیرکبیر، سفارتخانهها و کنسولگریهای بیگانه، به پناهگاه افراد مجرم تبدیل شده بود و امیر از این وضعیت اظهار نارضایتی و نگرانی میکرد. روزی یکی از قدارهبندان شهر تبریز پس از زخمی کردن فردی، به کنسولگری انگلیس در آن شهر پناه برد. کنسول انگلیس در پاسخ به درخواست تحویل او مدعی شد شخصی که به کنسولگری پناه آورد، تحت حمایت خواهد بود و نمیتوان برای محاکمه او را از کنسول خارج کرد. امیر پاسخ داد که کنسول انگلیس حق حمایت از شریر و مقصر را ندارد و کنسولگری انگلیس را از این مداخلهها در امور مملکت برحذر داشت.
* احیای کاپیتولاسیون
پس از پایان جنگ جهانی دوم، رقابت میان آمریکا و شوروی با عنوان جنگ سرد آغاز شد. ایران هم بهدلیل اهمیت در منطقه خاورمیانه و جلوگیری از گسترش کمونیسم، یکی از کشورهایی بود که مورد توجه آمریکاییها قرار گرفت. ازاینرو، آمریکا تصمیم گرفت بنیه نظامی ایران را با واگذاری جنگافزارهای پیشرفته و تجهیزات نظامی تقویت کند و برای آموزش ارتش ایران و چگونگی استفاده از سلاحهای فرستادهشده، مستشار نظامی به ایران بفرستد. از طرفی، بهدلیل وقوع کودتا در ترکیه و عراق در همین سالها، بیم کودتا در ایران نیز میرفت. ازاینرو، آمریکا خواهان اختیارهایی ویژه برای اتباع خودش شد. شاه ابتدا از درخواست آمریکا هراسان شد؛ زیرا با وجود علاقه شخصی و وابستگی نظامی به آمریکا، از نتایج تصویب قانون کاپیتولاسیون میترسید. آمریکا، در زمان نخست وزیری اسدالله علم، ادامه حضور نظامیان خود را به معافیت از شمول قوانین قضایی ایران مشروط کرد. اگرچه اسمی از کاپیتولاسیون به میان نیامده بود، ولی رسیدگی نکردن دادگاههای ایران به جرایم مستشاران آمریکایی و خانوادههایشان، بهمعنای احیای کاپیتولاسیون بود. حسنعلی منصور، لایحه مصونیت قضایی آمریکاییان را پس از تصویب در سنا، در 2 مهر 1343 در مجلس شورای ملی نیز تصویب کرد.
* نفی کاپیتولاسیون از منظر قرآن و احادیث
خداوند در آیه 41 سوره نساء میفرماید: «هیچگاه خداوند راهی برای پیروی و تسلط کافران بر مسلمانان قرار نداده است.» این آیه که به آیه «نفی سبیل» معروف است، سلطه غیرمسلمان را بر مسلمان ممنوع کرده است. همه علمای اسلام معتقدند دین مقدس اسلام، هرگز پذیرای هیچگونه سلطه استعمار خارجی بر مسلمانها، اعم از سلطه نظامی اقتصادی، امنیتی و فرهنگی نیست. اسلام، دین عزت و افتخار است و ذلت را نمیپذیرد. خداوند، انسانهای مؤمن را افراد بزرگ و بزرگوار میداند و در خطاب به آنها میفرماید: «سست نشوید و حزن و اندوه به دل راه ندهید. شما برترید اگر مؤمن باشید.» معلوم میشود اسلام، دین بزرگ و عزتمندی است و مسلمانان باید عزیز و با عزت باشند و ارزش خویش را با میدان دادن به خواهشهای نفسانی و قرار گرفتن زیر سیطره کافران از دست ندهند. بنابراین، دادن هر نوع امتیاز سیاسی، اقتصادی، نظامی، قضایی و اجتماعی به غیرمسلمانان که به سیادت اسلام و مسلمانان ضربه بزند، بیارزش و بیاعتبار خواهد بود. ازاینرو، کاپیتولاسیون، خلاف اسلام و قرآن است و بر هر مسلمانی واجب است به این نوع چراغ سبز نشان دادن به دشمنان، اعتراض کند.
* امام علمدار شاخص مبارزه روحانیت
در ایران، بازاریان، روحانیون، اشراف، خوانین و ملاکین بزرگ همواره از عمدهترین گروههای ذینفوذ در تاریخ معاصر بودهاند. نقش روحانیون در لغو امتیازنامهها، انقلاب مشروطه و سقوط محمدعلی شاه، مقاومت علیه رضاخان (مانند مقاومت در برابر جمهوریخواهی او و واکنش در برابر کشف حجاب)، جریان نهضت ملی و ملی شدن صنعت نفت، واقعه سیام تیرماه 1331 ه.ش. جریانهای سال 1342. ه.ش و بالاخره انقلاب اسلامی بهمراتب بالاتر از نقش احزاب سیاسی در ایران بوده است.
باید گفت روحانیون بهدلیل نزدیکی بسیار با مردم در تمام نهضتهای بهوجودآمده برعلیه شاهان نقش داشتهاند و از نمونههای آن میتوان به حضور مؤثر در نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، لغو قرار داد 1919 م.، مخالفت با جمهوریخواهی رضا شاه، نهضت ملی شدن صنعت نفت، قیام 15 خرداد 1342 ه. ش.، مخالفت با کاپیتولاسیون سال 1343 ه. ش.، انقلاب اسلامی و نقش روحانیت در آن اشاره کرد چراکه روحانیون بهراحتی میتوانستند مردم را در برابر اقدامات شاه بسیج کنند تا از خواستههایی که به ضرر کشور تمام میشد، جلوگیری کند.
رژیم شاه با سانسور شدید رسانههای گروهی، میکوشید هیچگونه خبری در مورد لایحه کاپیتولاسیون به بیرون راه نیابد، ولی سخنرانیهای امام خمینی رحمه الله نقشه آنها را برملا کرد. با طنین افکندن آوای انقلابی و انتشار اعلامیه افشاگرانه امام در میان مردم، موج جدیدی از خشم و نفرت بر ضد رژیم شاه، سراسر ایران را فراگرفت. بدین ترتیب، ملت مسلمان ایران از این خیانت آگاهی یافتند و علما و روحانیان با پشتیبانی و همراهی مردم، در نامهها و طومارهایی، الغای کاپیتولاسیون را خواستار شدند. سیل نامههای اعتراضآمیز بهسوی هیأت حاکمه سرازیر شد و رژیم شاه را سخت نگران کرد.
امام در نطق آتشین خود گفت: «عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی را به مجلس بردند که در آن ما را ملحق کردند به پیمان وین که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانوادههایشان، با کارمندهای فنیشان با کارمندان اداریشان، با خدمهشان از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. ملت ایران را از سگهای آمریکا پستتر کردند. چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد، مؤاخذه از او میکنند. اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، مؤاخذه میکنند. چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد. آقا من اعلام خطر میکنم، ای ارتش ایران من اعلام خطر میکنم، ای سیاسیون ایران من اعلام خطر میکنم... والله گناهکار است کسیکه فریاد نکند. ای سران اسلام به داد اسلام برسید. ای علمای نجف به داد اسلام برسید. ای علمای قم به داد اسلام برسید... »
امام از کاپیتولاسیون بهعنوان سند بردگی ایران یاد کرد و ایراد این مباحث در نهایت منجر به دستگیری امام خمینی(ره) در 13 آبان 1343 شد که سرانجام ایشان به ترکیه تبعید شدند. اقدامی که دولت وقت بهزعم خود فکر میکرد میتواند مخالفتهای بهوجودآمده بر علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون را سرکوب کند.
نظر شما