تحولات لبنان و فلسطین

قدس آنلاین - میلاد شکری: کاهش سن بلوغ جنسی یکی از مسایلی است که مشکلات دوران نوجوانی را افزایش داده است. سن بلوغ جنسی بر اثر بی توجهی مسؤولان و عدم به کار گیری راهکارهای مناسب در همه حوزه‌هایی که می‌تواند سن بلوغ جنسی را به تأخیراندازد رو به کاهش است بگونه‌ای که این مسأله به سن کمتر از ده سال رسیده است.

آسیب‌های بلوغ زودرس و نوجوانانی در دادگاه‌های طلاق

کاهش سن بلوغ جنسی و نیاز نوجوانان و جوانان به مسائل جنسی معضلات و آسیب‌های اجتماعی زیادی را به خانواده‌ها و جامعه تحمیل کرده است تا جایی که برخی برای فرار از این مشکلات خواهان تسهیل ازدواج گروه‌های سنی هستند که هنوز به بلوغ عقلی و عاطفی نرسیده‌اند. قدس آنلاین در گفتگوی پیش رو با سارا گلستانی کارشناس ارشد و مشاور خانواده در امور روانشناسی به بررسی نتایج ازدواج نوجوانان  و تبعات ناشی از آن پرداخته است.

آیا ازدواج نوجوانان زیر هجده سال به خودی خود قابل دفاع است؟

متاسفانه آنچه امروزبه عنوان ازدواج در بین جوانان مطرح است یا اینکه برخی ازدواج را فقط به خاطر کارکرد جنسی آن مطرح می‌کنند به خودی خود حق مطلب را درباره ازدواج و دلایل تشکیل خانواده به جا نیاورده است. درست است که بخش قابل توجهی از کارکرد ازدواج رفع نیازهای جنسی است اما بخش اعظمی که انسان را وادار به ازدواج می‌کند برقراری ارتباط بین دو نفر و خانواده‌های آنهاست. اگر می‌خواهیم در بستر جامعه و روند واقعی زندگی پیش برویم و  واقعیات موجود در  جامعه را مورد بررسی قرار دهیم باید به این نکته اذعان شود که ازدواج دختران زیر 18 سال که زیرسن قانونی قرار دارند به هیچ وجه پذیرفتنی نیست . درتعاریف حقوقی  افراد زیر 18 سال کودک نامیده می‌شوند چرا که زیر هجده سال هویت ثابتی ندارند و دائما در حال آزمون و خطا و تجربه هستند تا هویت ثابت خود را بیابند.

با توجه به اینکه نوجوانان به بلوغ عقلی نرسیده‌اند ازدواج به خاطر سرپوش نهادن به مسایل جنسی از این منظر تا چه حد پذیرفتنی است؟

از منظر روانشناختی کودکان تا رسیدن به سن جوانی مراحل رشد مختلفی را پشت سر می‌گذارند. این مراحل رشد طبق نظر یک روانشناس یا یک پژوهشگر ارایه نشده بلکه براساس مشاهده رفتارها و بررسی آمال و آرزوها و راه‌هایی است که از نوجوانی تا رسیدن به سن هجده سالگی و بالاتر از آن از این گروه سنی مشاهده شده است. بدیهی است افراد در هر دوره سنی رشد فیزیولوژی خاصی را پشت سر می‌گذارند که  اتفاقات فیزیولوژی و روانی آنها منجر به بروز رفتارهای جدیدی از آنها می‌شود.بنابراین دختر یا پسری که زیر هجده سال قرار دارند  و هنوز به پاسخ پرسشهای خود که از هجده سال به بعد بدان می‌رسند نرسیده‌اند و جواب قابل قبولی برای آن ندارند در اکثر مواقع به درستی تصمیم نمی‌گیرند. نوجوانانی که کمتر از هجده سال سن دارند و مجبور به ازدواج می‌شوند به لحاظ روحی روانی  در حال تغییرات شدیدی هستند .

ایا می‌توان گفت ناموفق بودن ازدواج‌های جوانان به دلیل عدم استفاده از تجربیات بزرگترها و یا شکاف نسلی موجود است؟

به هر حال نوجوانان وجوانان در امر ازدواج نیازمند مشاوره و بهره گیری از تجربیات خانواده‌هایشان هستند از این رو مساعدت مالی و عاطفی و شناختی خانواده‌ها در مثبت بودن روند ازدواج نوجوانان و جوانان بسیار حائز اهمیت است. اما مشکل دیگری نیز وجود دارد و آن عدم تشابه فکری نوجوانان و جوانان با خانواده‌هایشان به دلیل تفاوت‌های سنی آن‌هاست. به نظر می‌رسد معیار انتخاب همسر و سایر معیارهای نوجوانان و جوانان با خانواده‌هایشان به دلیل تفاوت سنی ونسلی بسیار متفاوت شده است و ارزشهای مد نظر نوجوانان با خانواده‌هایشان متفاوت است . از این رو با جرات می‌توان گفت دوره‌ای را تجربه می‌کنیم که نسل گذشته همانند نسل‌های پیشین خود چندان قادر به تعیین تکلیف برای فرزندان خود نیست و شاید این مساله یکی از دلایل افزایش ازدواج‌های نامناسب جوانان است که منجر به طلاق و جدایی می‌شود.

ازدواج بدون حمایت‌های لازم از سوی خانواده و مسؤولین چه نتیجه‌ای به دنبال خواهد داشت؟

متاسفانه امر ازدواج در حد تأمین نیازهای جنسی تقلیل داده شده است در حالی که تأمین نیاز جنسی بخش کوچکی از واقعیت بزرگی چون ازدواج است. بی تردید تا زمانی که مهارت‌های لازمه ازدواج به  جوانان آموزش داده نشود  و یا به صورت صحیح از سوی نهاد خانواده مورد حمایت قرار داده نشوند ارتباط بین دختران و پسران حتی در قالب ازدواج هم محکوم به نابودی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.