قدس آنلاین: ترفند کارآگاهان مبارزه با سرقت برای پایین آوردن آمار سرقت و دستگیری متهمان نتیجه داد و سارق گریز پا را به دام‌انداخت مأموران شایعه کرده بودند که خودروی اسپورتیج آقای سارق در پارکینگ تصادف کرده و با همین شایعه دزد متواری بالاخره از مخفیگاهش بیرون آمد و دستگیر شد.

وقتی معتادی و پول نداری سراغ دزدی می‌روی

آمار سرقت‌های خانه‌های اعیانی شمال و شمال غرب پایتخت بالا رفته بود . بررسی‌ها نشان داد  که همه سرقت‌ها از سوی اعضای یک باند انجام می‌شود اما اعضای باند آنقدر کارکشته و حرفه‌ای بودند که بدون برجا گذاشتن هیچ ردی خانه‌های اعیانی خالی از سکنه را جارو می‌کردند و پا به فرار می‌گذاشتند. بررسی‌های پلیسی نشان می‌داد که سارقان گریز پا فکر همه جای کار را کرده‌اند دوربین‌های مداربسته را از کار می‌اندازند، پلاک خودروها و موتورسیکلت‌هایی که همراهشان می‌برند را مخدوش می‌کنند و جدا از همه این محکم کاری‌ها چهره‌هایشان را با کلاه کاسکت می‌پوشانند و همه این کارها برای فرار از دست مأموران است، تحقیقات پلیسی برای به دام‌انداختن سارقان خوش اشتها در حالی ادامه داشت که دو فرضیه برای کارآگاهان تیم مبارزه با سرقت ایجاد شده بود اول اینکه با توجه به نوع سرقت‌ها سارقان حسابی با معماری خانه‌هایی که از آنها  سرقت می‌کردند آشنایی داشتند و دوم اینکه این همه لاپوشانی و نقاب زدن و ماسکه کردن صورت یک دلیل بیشتر نداشت و آن هم این بود که سارقان سابقه دارند. پیگیری همین سرنخ با گذشت دو ماه سرانجام نتیجه داد . کارآگاهان در جریان پی‌جویی‌های پلیسی متوجه شدند سارق سابقه داری عضو باند است که بین سارق‌ها به کلکسیونر ماشین معروف است و عشق ماشین دارد. رئیس باند دزدان خانه وقتی شنید برای اسپورتجش در پارکینگ اتفاقی افتاده سریع از مخفیگاهش خارج شد و خود را در محاصره پلیس دید.

 نقشه سرقت‌های چهار مرد خشن خیلی حرفه‌ای بود  با این حال کارآگاهان پلیس موفق به دستگیری دزدان شب‌رو شدند. سردسته 25 ساله این باند پسر شیشه‌ای است که سرقت‌های زیادی را در کارنامه خود دارد. او و سه هم‌پاتوقی‌اش شبانه وارد خانه‌ها شده و پول نقد و طلا به سرقت می‌بردند.

***سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادی؟

شیوه ما توپی‌زنی بود، در خیابان‌ها و کوچه‌ها پرسه می‌زدیم و با دیدن خانه‌ای که چراغ‌هایش خاموش بود سوژه‌مان را پیدا می‌کردیم. برای اطمینان زنگ خانه را به صدا درمی‌آوردیم اگر کسی در را باز نمی‌کرد مطمئن می‌شدیم که خانه خالی است و با شکستن قفل در خانه‌ها وارد شده و نقشه سرقت را اجرا می‌کردیم.

****از سرقت‌ها چقدر گیرتان می‌آمد؟

راستش را بخواهید چیزی دستمان را نمی‌گرفت. هر چقدر که گیرمان می‌آمد را مالخر نصف قیمت برمی‌داشت. البته گاهی اوقات هم به جای پول، مواد گیرمان می‌آمد.

***با همدستانت چطور آشنا شدی؟

هم‌محلی و هم‌پاتوقی مواد بودیم. وقتی کفگیر همه‌مان به ته دیگ خورد و پولی برای خرید مواد نداشتیم تصمیم گرفتیم که با سرقت پول به دست آوریم.

***هفته‌ای چند بار برای سرقت می‌رفتید؟

بستگی داشت، از یک سرقت چقدر گیرمان می‌آمد و تا چند روز کفاف موادمان را می‌داد.

***با چه وسیله‌ای سرقت‌ها را انجام می‌دادید؟

موتورسیکلت، معمولا دو موتوره می‌رفتیم. ترک‌نشینان وارد خانه‌ها می‌شدند و راکب‌ها پایین منتظر می‌ماندند تا سرقت انجام شود.

***موتورها برای خودتان بود؟

نه؛ یکی از همدستانم با زورگیری موتورها را سرقت کرده بود.

***چه شد که تصمیم گرفتی سرقت کنی؟

همه‌اش به خاطر مواد مخدر است. وقتی معتاد می‌شوی نه می‌توانی کار کنی و نه پولی بدست می‌آوری که بتوانی با آن خرج موادت را تهیه کنی به همین دلیل مجبوری راهی برای بدست آوردن پول پیدا کنی. از طرفی هیچ کسی حتی خانواده نیز به آدمی که معتاد است پول نمی‌دهد تا آنها را دود کند.

***چطور دستگیر شدی؟

ماشینم در پارکینگ بود، تماس گرفتند که ماشین مشکل پیدا کرده و فورا خودت را برسان. وقتی به پارکینگ رفتم دستگیر شدم. ما آن‌قدر حرفه‌ای سرقت‌هایمان را انجام می‌دادیم که یک درصد هم احتمال نمی‌دادیم که به دام بیفتیم و دستگیر شویم.

***چه ماشینی؟

اسپورتیج برای عمویم بود اما مدتی است که دست من می‌دهد تا سوار شوم.

***چرا این کار را می‌کند؟

متهم جوان سکوت می‌کند.

***ظاهراً یکی از مالباخته‌ها را با چاقو زده‌ای؟

من این کار را نکردم؛ یکی از همدستانم موقع فرار با صاحب خانه مواجه شد و او را با چاقو زد.

***درگیری برای چی بود؟

برای فامیل یکی از دوستانم مزاحمت ایجاد کرده بودند. برای من پیغام فرستاد که می‌خواهد برود دعوا و رو کم کنی. من هم با او همراه شدم و نتیجه‌اش هم حبس شد. در این دعوا من هیچ کاره بودم، اما به خاطر این‌که اسمی در کنم و به بچه محل‌ها بگویم که من گود را خالی نمی‌کنم در درگیری شرکت کردم و نتیجه‌اش هم حبس شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.