تحولات لبنان و فلسطین

این کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: ترکیه مجبور است برای اینکه حداقل دستاورد سیاسی در سوریه داشته باشد حتی الامکان همکاری خود را با روسیه و ایران ادامه دهد مگر اینکه بخواهد راهبرد خودکشی را در سوریه دنبال کند.

ترکیه چاره‌ای جز اجرای توافق با ایران و روسیه یا خودکشی در سوریه ندارد

به گزارش قدس آنلاین به نقل از نسیم آنلاین، هفته گذشته در پایان نشست وزرای امورخارجه ایران، روسیه و ترکیه در مسکو بیانیه‌ای در خصوص موارد توافق این سه کشور در خصوص موضوع سوریه منتشر شد.

در بند آخر این بیانیه آمده است: ایران، روسیه و ترکیه بر عزم خود برای مبارزه مشترک با داعش و النصره و تفکیک بین آنها و گروه‌های معارضه مسلح تاکید می‌کنند.

با انتشار این بیانیه برخی از کارشناسان منطقه این بند را نشان از عقب‌نشینی ایران و روسیه در موضوع تروریست دانستن بسیاری از گروه‌های دیگر مسلح معارض به غیر از داعش و النصره دانستند؛ این تحلیل در حالی بیان می‌شد که پیش‌تر ایران و روسیه بر تروریستی بودن این گروه‌های تروریستی تاکید کرده بودند.

تحلیل‌های مطرح شده ما را برآن داشت تا در گفتگو با هادی محمدی کارشناس مسائل غرب آسیا بیانیه وزرای امورخارجه ایران، روسیه و ترکیه و موضوعات پیرامون آن را بیشتر بررسی کنیم؛ در ادامه متن این گفتگو ارائه می‌شود:

توافق ایران، روسیه و ترکیه، دیپلماسی هوشمند مرحله‌‌ای

برخی رسانه‌ها خبر می‌دهند براساس بیانیه‌ ایران، ترکیه و روسیه که بعد از نشست مسکو منتشر شد این سه کشور پذیرفته‌اند داعش و النصره را به عنوان تروریست شناسایی کرده و دیگر گروه‌های تروریستی از جمله ارتش آزاد که به همراه ترکیه در عملیات سپر فرات عمل می‌کند را از لیست گروه‌های تروریستی خارج کنند؛ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟

محمدی: توافقی که بین ایران، روسیه و ترکیه رخ داد حاصل یک دیپلماسی هوشمند مرحله‌‌ای است و ماهیت این دیپلماسی هم کاهش هزینه‌های مبارزه با تروریسم است؛ ماهیت این توافق این است که به جای اینکه با تمام گروه‌هایی که از نظر ما و روسیه گروه‌های تروریستی محسوب می‌شوند مبارزه کنیم بتوانیم ظرفیت‌سازی‌های مرحله‌ای انجام دهیم و از ظرفیت خود این گروه‌ها برای فرسایش گروه‌های اصلی‌تر در سوریه استفاده کنیم.

مراحل بعدی به جهت ماهیت امنیتی و سیاسی متناسب با شرایط خودش قابل سنجش است و می‌توان برای آن برنامه‌ریزی کرد تا متناسب با منافعی که در سوریه برای ما مشخص می‌شود، برای گروه‌های دیگر هم تصمیم‌گیری کرد.

داعش و النصره ستون فقرات گروه‌های تروریستی در سوریه

یک ارزیابی اولیه نشان می‌دهد که اصلی‌ترین و ستون فقرات گروه‌های تروریستی در سوریه دو گروه اصلی داعش و النصره هستند و مابقی گروه‌ها از لحاظ کارآمدی و نیرو در رده‌‌های دیگر قرار می‌گیرند، این بدان معناست که براساس نگاه استراتژیک اگر بتوان این دو گروه را تا حد ممکن در قالب یک ائتلاف میدانی یا منطقه‌ای و بین‌المللی دچار فرسایش جدی کرد ظرفیت اصلی تروریست در سوریه به شدت کاهش می‌یابد و در نتیجه هزینه مبارزه با تروریسم که باید با گوشت و پوست نیروهای خودمان و یا در واقع هزینه‌های دیگری که بازیگران دیگری مانند روسیه دارند حتی توسط نیروهای کماندویی خود می‌پردازند کم می‌شود و در طراحی مرحله‌ای، به نفع حامیان سوریه و کسانی که می‌خواهند با تروریست مبارزه کنند، محسوب خواهد شد.

ما در رده پس از داعش و النصره گروه‌های جدی دیگری مانند احرار الشام، جیش الاسلام و مجموعه الاقصی داریم که عمدتا در شمال شهر حما، بخش‌هایی از غرب حلب و نزدیک مرز ترکیه و همچنین بخش‌هایی از ادلب حضور دارند اما این گروه‌ها از لحاظ اندازه و ظرفیت‌های نظامی و تروریستی در رده‌های پس از داعش و النصره قرار می‌گیرند.

شرط توافق با ترکیه مبارزه گروه‌هایی که ترکیه معتدل نامگذاری کرده با داعش و النصره است

یکی از کارکردهای اصلی توافق بین ایران، روسیه و ترکیه این است که بخش قابل توجهی از احرار الشام ظرفیت‌های خود را در ادلب تخلیه کرده و به سمت مناطق شمال حلب که عملیات سپر فرات توسط ترکیه اجرا می‌شود، منتقل شدند؛ شرط این توافق با ترکیه هم این است که گروه‌هایی که از نگاه ترکیه معتدل نامگذاری می‌شوند باید با تروریست‌ها که داعش و النصره هستند مبارزه کنند و این دقیقا همان چیزی بود که آمریکایی‌ها سعی کردند زیر بار آن نروند و تمام ظرفیت گروهک‌های تروریستی را در سوریه حفظ کنند لذا این راهبرد، راهبرد بسیار خوبی است که تا هر میزان که با ترکیه جلو برود منافع راهبردی خوبی را در مبارزه با تروریست در سوریه به جای می‌گذارد.

در مجموع چشم‌‌انداز قابل پیش‌بینی و در آینده نزدیک این است که ظرفیت‌های این گروهک‌ها که از نظر ما همه آنها حتی ارتش آزاد تروریستی هستند برای ثبیت وضعیت خودشان در مقابل هم صف‌آرایی خواهند کرد.

به هر میزان که راهبرد توافق با ترکیه در سوریه پاسخ بگیرد نتایج آن عینا در مبارزه با تروریست مفید است

سود ترکیه در این وضعیت این است که آنها سعی می‌‌کند با یک همکاری مشترک منطقه‌ای با ایران و روسیه به عنوان حامیان دولت سوریه به جهت سیاسی و امنیتی از مسیری که قبلا طی می‌کرد، فاصله بگیرد و در نتیجه آن عملا ظرفیت‌هایی که به عنوان لجستیک و حمایت از گروه‌ها چه مستقیما توسط ترکیه و چه توسط کشورهای دیگر انجام می‌شد به تدریج یا به سرعت مسدود می‌شود.

از نگاه دیپلماسی معنی‌ این اتفاق این است که فرض کنید جیش الاسلامی که توسط عربستان سعودی حمایت می‌شود و یا احرار الشامی که توسط قطر مورد حمایت است یا باید روابط دیپلماتیک و همکاری‌های امنیتی‌شان را با ترکیه تنزل دهند و یا باید در این قالبی که به آنها تحمیل شده، قرار بگیرند که در نتیجه آن احرار الشام در مقابل النصره قرار می‌گیرد و به همین دلیل اتفاقی که دارد می‌افتد در مجموع اتفاق بسیار خوبی است و به هر میزانی که این راهبرد در سوریه پاسخ بگیرد نتایج آن عینا نسبت به برنامه‌ریزی که برای مبارزه با تروریست انجام می‌شود، مفید خواهد بود.

ترک‌ها می‌خواهند حالا که نتوانسته‌اند در همکاری با ناتو و آمریکا به اهداف خود برسند در توافق با ایران و روسیه حداقل‌ها را در سوریه برای خود دست‌وپا کنند

برخی مطرح می‌کنند در پشت این بیانیه ایران و روسیه حضور ترکیه در الباب را بپذیرند و ترک‌ها هم قول داده‌اند که بعد از آنکه توانستند خط دفاعی برای خود ایجاد کنند از این شهر خارج می‌شوند و منطقه را به روسیه واگذار می‌کنند.

محمدی: ببینید مساله به این شکل نیست که در قالب توافق چنین چیزی برای ترکیه اتفاق بیفتند؛ اول باید ببینیم که ترکیه از این توافق چه می‌خواهد، انتظار دیپلماتیک، امنیتی و سیاسی ترک‌ها از توافق این است که می‌خواهند حالا که نتوانسته‌اند در همکاری با ناتو و آمریکایی‌ها اهداف خود را در سوریه محقق کند، در یک سناریوی دیگر یک حداقلی‌هایی را برای خود دست و پا کنند.

اردوغان می‌بیند از سناریوی همکاری با تروریست‌ها هیچ نتیجه‌ای نگرفته

اردوغان الان با یک نگاه عمل‌گرایانه شاهد است که در سناریوی همکاری با تروریست‌ها هیچ نتیجه روشنی در دسترس او نخواهد بود و بهتر است بیاید در جبهه مقابل که ممکن است یک حداقلی‌ها از دستاورد سیاسی را در آینده سیاسی سوریه به دست آورد؛ ترک‌ها با این امید که در همکاری 3 جانبه با ایران و روسیه می‌توانند بعدا سهمی از توافق سیاسی کلان را برای خودشان رزرو کنند وارد این مسئله شده‌اند؛ اینکه عرض می‌کنم توافق حاصل یک دیپلماسی مرحله‌ای است به این معنا است.

توافق با ترکیه می‌تواند کاری کند که بجای جنگ، دیپلماسی مساله سوریه را به سامان برساند

در شرایطی که حضور ترکیه در شمال حلب، یک حضور قانونی و مورد پذیرش حقوق بین‌الملل نیست و نمی‌تواند انتظار داشته باشد که در این مناطق بماند، اتفاقی که پس از این مرحله خواهد افتاد این است که گروه‌های اصلی تروریستی ضربه جدی را دریافت خواهند کرد و از ظرفیت‌های آنها به شدت کاسته شده تنها گروه‌هایی که عنوان معتدل دارند می‌مانند که این گروه‌ها هم یا در مذاکرات سیاسی مانند مذاکرات قزاقستان و ژنو مطالبات معقولی دارند و دولت سوریه هم با آنها مخالفتی ندارد و به توافق می‌رسند که این بهترین حالت است چون به جای اینکه جنگ مسئله را پیش برد، دیپلماسی و توافق سیاسی معقولانه آن را به سامان می‌رساند اما از طرف دیگر اگر مطالبات ترکیه و این گروه‌‌ها مطالبات توهمی و خرابگونه برای براندازی نظام سوریه باشد مثل مطالباتی که قبل از این از سوی آن‌ها مطرح شده بود، آن زمان دولت سوریه با فراق بال و با یک ظرفیت بهتر قدرت اخراج حقوقی ترکیه از شمال حلب را خواهد داشت و همچنین ظرفیت نظامی و امنیتی برخورد با گروه‌هایی که تحت عنوان جریان معتدل هستند هم فراهم خواهد شد لذا به نظر می‌رسد براساس محاسبات عملیاتی و میدانی پس از این مرحله هم از جهت سیاسی و دیپلماسی و هم به جهت نظامی و امنیتی شرایط قابل قبول اتفاق خواهد افتاد.

ادامه حمایت ترکیه از تروریست‌ها به معنای شرط‌بندی مجدد بر روی اسب باخته است

با توجه به اینکه ترکیه چندین بار تا به حال توافقات چند جانبه و حتی دو جانبه‌ای که با ما داشته است را نقض کرده و مثلا وارد سوریه یا شمال موصل شده احتمال پایبندی آنها به این توافق اخیر را چقدر می‌دانید؟

محمدی: می‌توانیم دو تا نگاه به ترکیه و سیاست‌هایش در سوریه و عراق داشته باشیم؛ یک نگاه خوشبینانه این است که منافع و دستاوردهای قابل دسترس‌ دولت ترکیه از طریق ادامه همکاری با ایران و روسیه در سوریه است که آن را توضیح دادیم و به نظر هم می‌رسد که ترکیه با توجه به مجموعه شاخص‌ها و علائمی که وجود دارد این مسیر را ادامه دهد اما نگاه بدبینانه این است که دولت ترکیه به دنبال فرصتی است تا بتواند از هر دو سوی این منازعه بهره بگیرد و بدون عمل به همه توافقاتی که با تهران و روسیه داشته مجددا به جرگه سیاست‌های آمریکایی برمی‌گردد، که این احتمال بسیار ضعیف به معنای این است که ترکیه با ادامه حمایت از تروریست‌ها مجددا بر روی اسب باخته شرط‌بندی کند.

با شکست در حلب پروژه نظامی غرب در سوریه شکست خورد

تجربه شکست در حلب فقط یک شکست نظامی در گوشه‌ای از سوریه نبود بلکه پروژه نظامی است که غرب در سوریه دنبال می‌کرد و اکنون هم شکست خورده است و این موضوع در ادبیات سازمان ملل، آمریکایی‌ها، فرانسوی‌ها و حتی عربستان سعودی برخلاف قطری‌ها که اعلام کردند از تروریست‌ها حمایت تسلیحاتی می‌کنند هویدا شده و آنها به دنبال این هستند که جنگی که در حلب به اخراج تروریست‌ها منجر شد در ادلب اتفاق نیفتد؛ معنای این حرف این است که راهبرد نظامی فعلا از دستور کار آنها در سوریه خارج شده و بعید هم به نظر می‌رسد که ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا بخواهد چنین گزینه‌ای را در سوریه دنبال کند با این وجود باید گمانه زنی‌های بدبینانه و خوشبینانه را مدنظر قرار دهیم.

اگر بخواهیم نگاه بدبینانه را مدنظر قرار دهیم ترکیه می‌خواهد به جناح باخته برگردد و در آنجا به دنبال منافع و خواسته‌های خودش در پروسه سیاسی سوریه باشد که این بدان معنا است که ترکیه مجددا می‌پذیرد در گروه بازنده نقش بازی کند.

ترکیه چاره‌ای جز توافق با ایران و روسیه یا خودکشی در سوریه ندارد

به نظر می‌آید هرچند شانس این گزینه‌ که ترکیه بخواهد به عنوان بازیگر بد ظهور کند خیلی ضعیف است اما ممکن است که همه تعهدات خود را اجرا نکند ولی مجبور است برای اینکه حداقل دستاورد سیاسی در سوریه داشته باشد حتی الامکان همکاری خود را با روسیه و ایران ادامه دهد و تصور می‌کنم ترکیه چاره‌ای جز این ندارد مگر اینکه بخواهد راهبرد خودکشی را در سوریه دنبال کند.

ترکیه قطعا متناسب با شرایط زمانی منافعش را مدنظر قرار می دهد ما هم باید گام به گام با آنها جلو رویم

با توجه به دو رویکرد بدبینانه و خوش‌بینانه‌ای که در مورد ترکیه مطرح کردید رفتار منطقی نسبت به دولت اردوغان در موضوع سوریه چیست؟

محمدی: آنچه مسلم است اینکه در سیاست نمی‌توان نگاه مطلق و ایده‌آل با کشورها را ملاک قرار داد و نباید انتظار داشت که ترکیه به همه ارزیابی و شناختی که از صحنه داریم پایبند باشیم؛ ترکیه قطعا متناسب با شرایط زمانی سعی می‌کند که منافع خودش را مدنظر قرار دهد اما آن چیزی که به ما کمک می‌کند تا رفتار محتاطانه داشته باشیم و متناسب با پیشرفت خواسته و اهداف‌‌مان در سوریه و در همکاری با ترکیه به اجرا در بیاید، نگاه گام به گام است.

اولویت‌ اردوغان ساماندهی به فضای اقتصادی ترکیه است و برای اینکه بتواند دستاورد سیاسی و محکمی در اختیار داشته باشد، ناچار است که به مولفه‌های اقتصادی در همکاری با ایران و روسیه توجه کند.

عبور خط لوله گاز سوریه از ترکیه می‌تواند اردوغان را به همکاری با تهران و روسیه امیدوار نگه دارد

آنچه که می‌تواند اردوغان را به همکاری با تهران و روسیه امیدوار نگه دارد این است که مقامات ترک راجع به انتقال حوزه‌های انرژی گازی که در سواحل سوریه است و قرار است توسط شرکت‌های روسی استخراج شود گفتگوی چند جانبه‌ای صورت دهد و این قول به آنها داده شود که خطوط انتقال گاز سوریه از طریق مرزها ترکیه به اروپا منتقل می‌شود؛ ترک‌ها اینگونه احساس می‌کنند که سهم خودشان را از این بحران دریافت کرده‌اند و روابط‌شان با ایران، روسیه و سوریه هم دوام بیشتری خواهد داشت؛ یعنی در واقع مقامات ترکیه نیازمند چشیدن امتیازات اقتصادی هستند تا بتوانند در رفتار سیاسی و امنیتی بیشتر همگرایی از خودشان نشان دهند.

در مجموع باید در خصوص دولت ترکیه در موضوع سیاست خارجی و پرونده سوریه و عراق رفتار گام به گام به اجرا گذاشت از سوی دیگر می‌توان چشم انداز یک همکاری خوب را هم به ترک‌ها نشان دهیم تا آنها احساس کنند هم در سطح اقتصاد ملی و هم در سطح سیاست منطقه‌ای می‌تواند در ازای بازیگری مثبت دستاوردهای خوبی داشته باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.