تحولات منطقه

آیت الله هاشم الحیدری با اشاره به اینکه محور مقاومت امروز نیازمند سردار سلیمانی فرهنگی و سلیمانی رسانه ای، است، گفت: اگر موصل با فشار و قدرت خارجی از نظام سیاسی عراق جدا شود باید منتظر جنگ منطقه‌ای بود

اگر عراق تجزیه شود باید منتظر جنگ منطقه‌ای بود/ محور مقاومت سلیمانی رسانه ای هم می خواهد
زمان مطالعه: ۱۵ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ همزمان با تشدید تحولات منطقه ای در عراق، سوریه، بحرین و یمن با آیت الله سیدهاشم الحیدری به گفت و گو نشستیم. چهره ای که بسیاری در جهان عرب او را با خطابه های پرمحتوا و جذابش می شناسند. این رهبر جنبش مقاومت عراقی در پاسخ به نخستین سوال در خصوص زندگی و برنامه هایش به ویژه نامه بیت المقدس، می گوید: «سید هاشم الحیدری متولد بغداد هستم، سمت و عنوان خاصی در محور مقاومت ندارم و به دلیل صراحت لهجه و بیان مسائل سیاسی و فرهنگی که بر حسب تکلیف شرعی برای مردم عنوان می کنم از سوی برخی رسانه ها به «رهبر حزب الله عراق» معرفی شدم. و روزنامه الشرق الاوسط وابسته به آل‌سعود مرا به عنوان رهبر الحشد الشعبی خطاب کرد؛ من به صورت مستقل همچون رزمنده ای فرهنگی در محور مقاومت با همه گروه های مقاومت همکاری می کنم. تشکل و حزب خاصی ندارم و سیاسی هم نیستم و همانطور که در رسانه های ایران مطرح شده به عنوان یکی از سربازان و رهبران فعال فرهنگی، برحسب تکلیف شرعی صدای واحد و ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی را در عراق بلند کردم.»

شما را به خواندن این گفت و گوی صمیمی و صریح دعوت می کنیم:

تحلیل شما از هم افزایی و تقویت محور مقاومت در منطقه چیست، آیا مبارزه با گروه‌های تروریستی تکفیری داعش و انجام عملیات های مشترک موجب این هم افزایی شده است؟

در توضیح این سوال اشاره کنم جبهه مقابل ما یعنی کشورهای آمریکا، انگلستان، ترکیه، عربستان، قطر و اسرائیل با تشکیل یک ائتلاف بین المللی در جنگ های عراق و سوریه دخالت دارند و حتی می توان گفت حملات آنها به یمن هم با چراغ سبز آمریکا صورت گرفته است. و قطعا می توان گفت با دستور آمریکا و اسرائیل صورت گرفته است. خوشبختانه برخی کشورهای منطقه با محوریت جمهوری اسلامی ایران برای تقویت محور مقاومت تلاش کردند که می توان به الحشد الشعبی و حزب الله لبنان اشاره کرد اما چون رسانه دست آنها است به جبهه مقاومت و ولایت حمله می‌کنند و ما را مورد انتقاد قرار می‌دهند. در حالی که با یک نگاه اجمالی می‌توان درک کرد که در قضیه جنگ سوریه از ۸۳ کشور ورود کردند، باید پرسید این تروریستها از کدام راه وارد سوریه شدند؟ مشخص است که راه ورودی اینها ترکیه است، شاید در روزهای نخست اعتراضات داخلی سوریه، مردم ورود کردند اما پس از مدت کوتاهی تکفیریها وارد سوریه شدند و مشکلات امروز را برای این کشور رقم زدند.

 پس از یک سال  و چند ماه که تکفیری ها در سوریه مردم را مورد تهاجم قرار دادند محور مقاومت وارد عمل شد؛ واین اقدام مقاومت یک عکس العمل به آنها بود. اما آنها ما را متهم به دخالت در سوریه می کنند در حالی که امور این کشور به عربستان یا اسرائیل ربطی پیدا نمی کند، چرا آمریکا در خلیج فارس و کشورهای عربی منطقه دارای پایگاه نظامی است؟ جمهوری اسلامی ایران حق دارد نگران باشد و اعتراض کند. چرا به ورود ایران به عتبات عالیات در ایام سوگواری های دینی ایراد می گیرند ولی خودشان در خلیج فارس حضور دارند. ما به یک شرط مردم سوریه را حمایت نمی کنیم که آنها هم دخالتی در امور این کشور نکنند.

شما اگر نگاهی به مسابقات فوتبال داشته باشید می بینید که ۱۱ نفر در مقابل ۱۱ نفر با همدیگر مسابقه می دهند؛ عراق، لبنان، سوریه، ایران و یمن در برابر ۸۰  کشور! این منطقی نیست.

خودشان می خواهند ما تنها باشیم حتی می گویند چرا سردار سلیمانی در عراق یا سوریه حضور دارد؛ این امر بعد از ورود تکفیری ها صورت گرفته و کمک به دوستان است و دخالت در امور این کشورها نیست. اگر جمهوری اسلامی ایران، آیت الله سیستانی و جوانان عراق نبودند عراق خسارت زیادی می دید.

نیروهای مقاومت حتی در بحرین هم دخالت نظامی ندارند و فقط چند صدا و اعتراض است که از سوی مقاومت به سوی رژیم آل‌خلیفه بلند شده است، نامه سردار سلیمانی درباره آیت الله عیسی قاسم باعث شد تا فشارهای آل خلیفه در این باره متوقف شود. نباید فراموش کرد که نیروهای مقاومت برای حضور در بحرین شوق دارند.

شما در صحبت هایتان به نقش رسانه در پیشبرد اهداف گروه های غربی صهیونیستی در منطقه اشاره کردید؛ به نظر شما رسانه های مقاومت چگونه می توانند در هم افزایی این صدا در منطقه و جهان تلاش کنند؟

نخست اشاره کنم که صدای مقاومت ضعیف است زیرا ما در مقابل یک دشمن جهانی بزرگ هستیم مقایسه رسانه‌ای ما و آن‌ها یک مقایسه مع الفارق است؛ دوم اینکه آمریکا و کشورهای غربی علاوه بر داشتن رسانه‌های زیاد تحریم‌هایی را هم شامل حال کشورهای حامی مقاومت کرده‌اند. تحریم های اقتصادی بر علیه ایران که در راس محور مقاومت قرار دارد و حتی تحریمها علیه حزب الله لبنان هم کم نیست؛ تاکید کنم که رسانه قدرت مالی می خواهد، نیازمند نوآوری است. غربی ها با داشتن هالیوود علاوه بر ترویج سیاست‌هایشان دست به تهاجم فرهنگی در کشورهای مسلمان زده اند هر چند در برابر برخی فیلم های آنها ما هم می توانستیم سریال ها یا فیلم های سینمایی تهیه کنیم اما تجربه نشان می دهد که فیلمهای ایرانی متناسب با نیاز مخاطبان ایران است و کمتر در کشورهای همجوار تاثیر می گذارد، اگر بتوانیم با همکاری هنرمندان مطرح ایران و کشورهای حامی محور مقاومت فیلمهایی با هذف تقویت جبهه مقاومت بسازیم تاثیر زیادی در هم‌افزایی آن ها خواهد داشت. به نظر من محور مقاومت علاوه بر نظامی بودن بهتر است در عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و رسانه‌ای هم تلاش هایی را انجام دهد.

ای کاش فعالان فرهنگی و هنرمند ایران و جهان از عراق، سوریه و یمن که اسطوره مقاومت  و جبهه مقاومت هستند فیلم بسازند. ما هنوز در عرصه رسانه‌ای و هنری در این موضوع چندان موفق نبودیم.

محور مقاومت امروز نیازمند سردار سلیمانی فرهنگی، سلیمانی اجتماعی، سلیمانی هنری، سلیمانی رسانه ای است.

امروز جبهه مقاومت علمای زیادی نیاز دارد و تنها نباید به سید نصرالله و یا رهبر مقاومت در یمن اکتفا کرد.

علاوه بر این‌ها محور مقاومت در منطقه نیازمند صداهای عربی است. شاید سخنرانی مانند آیت الله مصباح و یا آقای پناهیان در داخل ایران تاثیرگذار است ولی چقدر در دنیای اسلام و جهان عرب این صدا را می‌شنوند؛ ما به غیر از سید المقاومه دیگر صدای عربی نداریم و بهتر است در این زمینه تلاش‌هایی صورت گیرد. چرا شبکه الجزیره توانسته حرف اول جهان عرب در عرصه رسانه باشد حتی شنیده شد این‌ها پیشنهاد مالی بالایی به مدیر المیادین دادند تا او را جذب کنند؛ اکنون رسانه های ایرانی که به زبان عربی برنامه پخش می کنند چون با مدیریت عربی اداره نمی شوند تشخیص موفقی در نیازهای روز جهان عرب ندارند.  رسانه‌های عرب زبان ایرانی نتوانسته است با مخاطب سنی عرب و یا عرب شیعه خوب ارتباط برقرار کند. به نظر من المیادین و المنار در این عرصه موفق تر عمل کردند.

اگر نگاهی به حضور رسانه ای آمریکایی در اشغال عراق داشته باشیم می توان دید که در عرصه میدانی با نگاه عمیق رسانه ای ورود کردند و بعد حملات نظامی خود را ادامه دادند.

وضعیت تحولات عراق را چگونه می بینید؟ آیا با آزادسازی موصل اوضاع بهبود می‌یابد؛ چه شرایطی را برای کشورتان متصور هستید؟

موضوع ثبات سیاسی، نظامی و فرهنگی را می‌توان در این باره اشاره کرد. بعد از آزادی موصل احتمال عدم ثبات امنیتی در کشور را می‌دهیم؛ شاید نیروهای داعش ریش خود را بتراشند و به شهرهایشان برگردند ولی هنوز نظام سیاسی جدید عراق را قبول ندارند و ذهن و دلشان هنوز با داعش همراه است. از این نگاه باید بترسیم و برحذر باشیم و دیدگاه مناسب برای این مشکل ارایه دهیم. اما موضوع دیگر ثبات سیاسی است، در خصوص آزادی موصل این نکته را هم بگویم که تاخیری که برای آزادی این شهر صورت گرفته سیاسی است و بحث نظامی خیلی نیست. یکی از علتهای آن هم فشار ترکیه و اسرائیل و مشکلات میان دولت مرکزی و اقلیم کردستان است که این را مطرح می کنند که موصل پس از آزادی از آن کیست؟ آیا به صورت مشاع می شود؟ حتی ترکیه درباره این شهر ادعای تاریخی دارد و می گوید بر اساس توافق ۱۹۲6 موصل به این کشور برگردد. آقای بارزانی در اقلیم کردستان هم می گوید موصل ما ما است، سنی های این شهر که اکثریت آن را تشکیل می دهند می گویند مال ما است، آمریکا هم به تقسیم این شهر می اندیشد، پس می توان گفت موصل ثبات ندارد حتی اگر آزاد شود. نگرانی ها برای بعد از آزادی این شهر است.

آیا می توان گفت اگر موصل آزاد شود شاهد تقسیم آن خواهیم بود؟

به نظر من تحلیل این موضوع سخت است. حشدالشعبی و برخی احزاب شیعه و سنی معتدل به تقسیم موصل اعتقادی ندارند و می گویند این شهر به حکومت مرکزی عراق تعلق می یابد و نگاه ترکیه و آمریکا در این باره را رد می کنند و حتی نمی توان گفت که اصرار ترکیه بر قراردادهای تاریخی درست است چون اگر این امر هم جای صحت داشته باشد پس باید کل منطقه را دستخوش تغییر کرد. حتی روش اداره کردستان عراق توسط آقای بارزانی هم با مشکلاتی با دولت مرکزی بر سر بودجه و نفت همراه است. از طرف دیگر دخالت آمریکا مورد قبول احزاب نیست.

اگر موصل با فشار و قدرت از نظام سیاسی عراق خارج شود باید منتظر جنگ منطقه‌ای بود، به صراحت بگویم اگر ترکیه و آمریکا در این باره ورود کردند پس ایران هم حق رای دارد و دخالت می کند؛ تقسیم شهر موصل تقسیم کردستان در کشورهای سوریه، ایران و ترکیه را به همراه می آورد؛ اگر موصل به سمت تقسیم گام بردارد، عراق به طرف تقسیم هایی پیش خواهد رفت که کشورهای منطقه قبول ندارند.

چرا گروه‌ها و احزاب سیاسی که در عراق می بینیم صدای واحدی ندارند؟ چرا وحدت و انسجامی دیده نمی شود؟

مشکل اصلی مردم عراق همان مشکل تفرقه است، وحدت ملی موجب ثبات می شود. قاعده سیاسی می گوید که اگر اکثریت به وحدت رسید موجب ثبات آن کشور می‌شود. اکنون شیعیان در عراق اکثریت را تشکیل می دهند. عدم وحدت رهبران شیعه و تکثر در احزاب شیعه و اختلاف سلیقه ها مشکل امروز ما است. تکثر در احزاب شیعه و اختلاف سلیقه ها و نداشتن یک سقف واحد می تواند وحدت ملی را در این کشور به تاخیر اندازد.

در ایران این مشکل به دلیل وجود مرجع و ولایت از نظر سیاسی حل شده است چرا که در قانون این کشور آمده است.

مگر شما در عراق مرجعیت ندارید؟

نقش مرجعیت آیت الله سیستانی خیلی مهم است و با وجود و درایت ایشان برخی مشکلات حل می شود ولی باز مراعات می کنند و زیاد ورود نمی کنند چرا که دیدگاه های مختلف سیاسی زیادی در عراق وجود دارد و بر روش مدیریت سیاسی عراق مشکل و انتقاد دارند و این موضوع از سوی ائمه جمعه در نماز جمعه ها زیاد عنوان شده است. ما به یک امر جامع در این باره نیاز داریم.

فرق سیاسی بین ولایت فقیه و مرجعیت را عرض کنم. در ایران جایگاه ولایت در قانون دیده شده و جایگاه دارد و به روایتی دارای جامعیت قانونی است و همه زیر یک سقف هستند. در عراق مرجعیت در قانون اساسی جایگاهی ندارد و به عنوان یک جامعیت اخلاقی است.

به نظر من اکثر احزاب کنونی عراق به دنبال منافعشان می‌گردند هر چند در نماز جمعه‌ها به فسادهای دولتی اشاره می شود و مردم می گویند همه احزاب در حکومت نمایندگانی دارند و این انتقادها به چه کسی وارد است. مشکل ما نداشتن یک حکومت با نگاه اکثریت است. کم کم اعتقاد مردم عراق به احزاب سیاسی ضعیف تر می شود چرا که دغدغه‌های آن‌ها همچنان رفع نشده است.

با این تحلیل های شما جوانان عراق به عنوان نسل آینده چقدر می توانند در سرنوشت این کشور تاثیرگذار باشند و روحیه استکبارستیزی خود را تقویت نمایند؟

عراق امروز نیازمند کار فرهنگی و اجتماعی است. تهاجم رسانه‌های غربی در کشور ما زیاد است اما جوانان عراق روحیه استکبارستیزی خود را حفظ کردند و آنچه نیاز امروز ماست شناخت جوانان از فرهنگ ولایی است. به نظر من انقلاب اسلامی ایران در ابتدا انقلاب روحی و فکری بود و انفجار نفوس باعث شد روحیه هم عوض شود و این در تغییر نظام سیاسی سابق تاثیر گذاشت. ما هم بهتر است در عراق نگاه اجتماعی، سیاسی و دینی داشته باشیم و آن را در دانشگاه‌ها و ادارات نهادینه کنیم پس از سقوط صدام شاید استکبارستیزی در عراق تقویت شده اما فرهنگ سیاسی مردمی هنوز نهادینه نشده و بهتر است تا نقشه‌های آمریکایی که تلاش می‌کنند تا احزاب سیاسی فاصله مردم از دولت را بیشتر کنند را خنثی سازیم. نسل سیاسی جدید باید فرهنگ خدمت به مردم را بیاموزند نه داشتن تیپ سیاسی. خدمت کردن به مردم را به جوانان بیاموزیم و احزاب سیاسی را به این موضوع متوجه سازیم.

سیاسیون عراق باید بر یک جایگاه فصل و قاطعیت متفق باشند و مرجعیت نجف این جایگاه را دارد. حضور مردم در خیابان که توسط برخی احزاب صورت می گیرد راهکار مناسب و راه حل نیست این امر اگر در انتخابات پارلمانی ادامه یابد خیلی خطرناک است. عراق امروز نیازمند فصل الخطاب سیاسی است.

با وجود رفتن آقای مالکی از دولت که برخی مدعی بودند وجود وی مانع توسعه در عراق است چرا با روی کار آمدن دولت جدید شاهد بهبود مشکلات عراق نیستیم؟

در اصلاح نظام سیاسی عراق همه باید با هم باشند نه تنها مالکی، یا فواد معصوم یا جعفری و یا نیروهای مقاومت این‌ها به تنهایی نقشی ندارند.

حتی اگر یک پیغمبر هم در عراق بیاید تا وحدت نباشد چیزی درست نمی شود؛ اصلاح باید در فرهنگ، جامعه، مساجد و ... صورت گیرد بعنوان مثال شاید شنیده باشید که خطبای عراقی دارای منبرهای خوب حسینی هستند و برای دیگر کشورها الگو شدند و به منبر عراقی معروف و مشهور شدند؛ جامعه سیاسی امروز عراق هم نیازمند منبر است و لازمه آن وحدت همه جانبه احزاب و گروه ها است تا هم منافع کشور و هم منافع احزاب و مردم حفظ شود.

برخی می گویند قانون اساسی اشکال دارد، که اینگونه نیست ولی باید به داشتن حکومت مردمی توجه داشت و متفق بود. با داشتن یک پرچم واحد باید کار کرد و با این وضعیت به آینده انتخابات پارلمان خوش بین نیستم و از این رو است که به جایگاه سیاسی و فصل الخطاب سیاسی تاکید می کنم که نیاز داریم.

حضرت امام خمینی موضوع فلسطین را موضوع اول جهان اسلام معرفی کردند ولی امروزه می بینیم یکی از اهداف جنگ ها در منطقه فراموش کردن موضوع فلسطین است، تحلیل شما در این خصوص چیست؟

این سوال شما را با همان مسابقه فوتبال بررسی کنیم وقتی تیم ها در برابر هم قرار می گیرند دارای مهاجم و یا مدافع هستند. مهاجم تیم مقابل خطرناک است و دفاع تیم هم مشغول حفظ دروازه؛ بریتانیای کبیر که قبل از آمریکا استعمارگر شیطان بزرگ بود مساله یهودی‌ها و فلسطینی‌ها را مساله اول خودشان می‌دانستند و فلسطین را به عنوان یک پایگاه در منطقه انتخاب کردند. امروز هم آمریکا این راه را ادامه می‌دهد و برای حفظ منافعش هم که شده از اسرائیل حمایت می‌کند حتی کشورهای غربی به دلیل منافعاشان از اسرائیل حمایت می‌کنند. وقتی خودشان فلسطین را موضوع اول خودشان انتخاب کردند تا سلطه گریشان را ادامه دهند، ما هم این اقدام را انجام دادیم تا دفاع کنیم.

اما نکته قابل توجه این است که قدس جایگاه نخست یا قبله اول مسلمانان بوده است و این موضوع خیلی روشن است که انتهای آن یا همان آخرالزمان هم قدس میعادگاه ادیان الهی می شود و انتهای حرکت امام زمان به قدس می رسد.

فلسطین از نظر جغرافیایی دارای جایگاهی در منطقه است و این سرزمین مورد اشغال قرار گرفت. هر چند دین یهودی قابل احترام است اما رژیم صهیونیستی اندیشه اسرائیل کبری و توسعه از نیل تا فرات را در سر دارد اما باید گفت که اسرائیل رسوا می شود و شکست می خورد.

پس می توان گفت جنگ های داخلی  منطقه برای فراموش کردن توسعه تجاوزگری های اسرائیل در فلسطین است؟

بله- با وجود اینکه آل سعود با آمریکا همراه است ولی در آینده عربستان از سوی همین اسرائیل یا آمریکا مورد تجزیه و تجاوز قرار می گیرد. اسرائیل دو ارتش بزرگ منطقه یعنی سوریه و عراق را ضعیف کرد هر چند مصر دارای ارتش مجهز است ولی احتمال ضعیف شدنش توسط همین استعمارگران وجود دارد. داعش با این قدرت مالی و تسلیحاتی یک عملیات مسلحانه در اسرائیل انجام نداده است. داعش با این اقداماتش برای تخریب چهره اسلام، تامین امنیت اسرائیل و تضعیف کشورهای منطقه شکل گرفته است و توانسته منافعی را به اسرائیل تقدیم کند.

تحلیل شما از اقدامات ترامپ در عرصه سیاست خارجی آمریکا در منطقه چیست؟

داعش به دست آقای اوباما و خانم کلینتون ایجاد شد و این در حالی است که این‌ها با چهره خندان و به نام دموکراسی و دفاع از حقوق بشر در جهان صحبت می کنند. اما ترامپ با برداشتن نقاب، چهره واقعی آمریکا را با حرف های نژادپرستانه‌ای که بر ضد مسلمانان مطرح کرد، نشان داد. به تعبیر مقام معظم رهبری ما باید ممنون رئیس جمهور جدید آمریکا باشیم که با بیان حقایقی از آمریکا توانست بدون هیچ هزینه رسانه‌ای برای ما آن چهره واقعی خودشان را به جهانیان نشان دهند. سیطره و هیمنه آمریکا در منطقه، تاسیس داعش، غارت انرژی منطقه چهره واقعی این کشور استکباری است که در سخنان ترامپ هم مشهود بود. کشورهای مختلف جهان از اروپا گرفته تا کشورهای عربی از رفتارها و سخنان وی به یک اتفاق نظری رسیدند که اصل وجود ترامپ دفاع آشکار از اسرائیل است و از این رو است که برخی تحلیلها نشان از جنگ جهانی سوم به دست ترامپ می دهد.

حضور داعش در عراق هر چند بد بود ولی از نگاه غیبی فرصت هایی را برای مسلمانان فراهم کرد و باعث شکل گیری و تقویت محور مقاومت و ارتش عراق شد. ما شاید در قدرت رسانه‌ای ضعیفتر از آمریکا باشیم اما با رفتار و کردار ترامپ کاری که نیاز بود سالیان زیادی برای آن زحمت بکشیم در چند هفته آن را برای ما آسان کرد و این یک نوع بصیرت برای مردم منطقه و کشور ما بود و افرادی که به آمریکا خوشبین بودند با رفتار ترامپ این نگاه را در ذهن خودشان بررسی می کنند.

آمریکا طرحی را دنبال می کند که تجزیه عراق و سوریه یکی از این موارد است که بیشتر آن برای دفاع از اسرائیل صورت می گیرد. اسرائیل معتقد است کل منطقه باید تضعیف شود تا نگران حمله آنها به اسرائیل نباشند.

از این رو است که می توان نتیجه گرفت پیدایش داعش در منطقه کار اسرائیل و آمریکا است تا کشورهای منطقه تضعیف شوند.

و سخن پایانی:

بحرین و یمن دو موضوع مهم در منطقه هستند که توجه بیشتر رسانه ها به خودش را می طلبد؛ اوضاع امروز یمن خیلی فجیع است؛ آل سعود تمامی زیرساخت های عمومی و منازل مردم را بمباران کرده. امروز آل سعود به دلیل اقتصادی و اعتراضات داخلی و اختلافات درون حاکمیتی با مشکلات متعددی رو به رو شده است و این ورود رسانه ها را می طلبد تا چهره نفاق آل سعود و ظلم‌هایی که در حق مردم یمن و بحرین می شود را انعکاس دهند./

انتهای پیام

گفت وگو از : روح الله فرقانی فدافن

ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هرهفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.