قدس آنلاین - یکی از مهم ترین وجوه بنیادین اسلام، مسئله عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی به این معنا که تمامیِ آنچه عدالت خوانده می شود، در تمامی سطوح اجتماع جاری شود. مردم به عنوان اعضای اصلی تشکیل دهنده بنیان اجتماع، بتوانند از این عدالت بهره ببرند و آن را در تمامی امور روزمره و مبتلابه خود احساس کنند. این درست همان چیزی ست که در گزاره های دینی و شرعی که از ائمه و پیامبر اکرم نقل شده، نیز بارها مورد تاکید قرار گرفته است.
حضرت موسی بن جعفر(ع) درباره برقراری عدالت اجتماعی در میان مردم این چنین می فرمایند:« لو عدل فی الناس لاستغنوا؛ اگر عدالت اجتماعی برقرار شده بود، همه مردم بی نیاز شده بودند.[۱]»
این حدیث کوتاه به خوبی نشانگر جایگاه مفهوم عدالت اجتماعی در شیوه و منش حکومت داری است. روشی که باید به خوبی ابعاد مختلف آن را بررسی کرد و سپس در دستور کار قرار داد.
یکی از مهم ترین نمودهای عدالت اجتماعی در هر جامعه ای، عدالت اقتصادی است. به این معنا که توانائی مردم در تامین معیشت و لوازم زندگی روزمره شان، یکی از مهم ترین مواردی ست که در جوامع گوناگون؛ اسلامی و غیر از آن، همواره مورد توجه بوده است. در اسلام حتی بسیاری از روایات و دستورها درباره تامین معیشت نقل شده و اهمیت زیادی به آن داده شده و می شود.
سخن گفتن در این باره مستلزم توجه به دو دسته از افراد در جامعه است؛ گروه نخست کسانی که در تامین معاش شان با مشکل مواجه هستند و در اصطلاح می توان عنوان فقیر را به آنها اختصاص داد. و در دیگر سوی این بحث نیز افرادی که نه تنها در تامین معاش مشکلی ندارند، بلکه بیش از نیاز خود و خانواده شان اندوخته اند و در اصطلاح از آنان با عنوان اغنیا یاد می شود. قشری که همواره در روایات و اقوال، مقصر فقر قشر اول شناخته شده اند!
امام صادق(ع) درباره تقسیم مال در جامعه و این قشربندی دو قطبی این گونه می فرمایند:« از جمله عوامل بقای مسلمانان و اسلام این است که اموال و ثروت ها در دست کسانی باشد که می دانند حق ( و میزان درست) در کار مال و مالداری چیست، و همواره با آن اموال کار خیر می کنند ( و برای خود نگاه نمی دارند). و از جمله عوامل فنای اسلام و از بین رفتن مسلمانان این است که اموال در دست کسانی قرار گیرد که حق (تملک) آن را نمی دانند، و با آن کار خیر نمی کنند ( و مال را احتکار می کنند و بدان بخل می ورزند، و برای خود و نزدیکان خود نگاه می دارند، و زندگی های اشرافی و پرتجمل و غرق در اسراف و اتراف و اتلاف ترتیب می دهند).[۲]»
این حدیث به خوبی بیانگر الگوی درست این تقسیم بندی و ترتیب مال اندوزی در نزد اسلام است. آنچه که اگر رعایت نشود، شاهد وضعیتی دوقطبی در پی آن خواهیم بود. چیزی شبیه دوگانه فقیر و غنی که امروزه در تمامی دنیا و خصوصا جامعه ما رواج پیدا کرده است.
درباره بروز چنین شرایطی نیز روایات زیادی از ائمه معصومین نقل شده است. روایاتی که صراحتا در پی رساندنِ حق فقرا به آنها است. حقی که صراحتا در اموال اغنیا دانسته شده است! حضرت علی(ع) در این باره می گویند؛« هیچ فقیری گرسنه نماند، مگر به سبب امتناع ثروتمند از دادن حق محرومان.[۳]»
یا در جایی دیگر امام حسن عسکری(ع) درباره نسبت اموال فقرا و اغنیا این چنین می گویند:« ثروتمندان آنان زاد و توشه (امکانات زندگی) فقیران را به سرقت می برند.[۴]»
این زاویه نگاه نشان از آن دارد که لازمه و پیش زمینه زدودن فقر از جامعه و توانمند کردن فقرا در تامین معاش شان، زدودن سرمایه داری و غنا در جامعه است.
[۱] اصول کافی، جلد۱، صفحه۵۴۲
[۲] الوسائل، جلد۱۱، صفحه۵۲۱
[۳] نهج البلاغه، صفحه ۱۲۴۲
[۴] مستدرک الوسائل، جلد۲، صفحه ۳۲۲
نظر شما