از جمله پیامدهای غیر قابل انکار این بحران، بروز و ایجاد انواع تنش های اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی است که از آن جمله می توان به گسترش بیکاری و فقر، خالی از سکنه شدن روستاها، رشد حاشیه نشینی در کنار کلانشهرها و انواع تعار ض های سیاسی و اجتماعی اشاره داشت.
از همین رو و با تشدید پیامدهای منفی ناشی از این مسأله، بدنه آب و برنامه ریزان و سیاستگذاران بخش آب و کشاورزی، بر اهمیت حضور مردم و مصرف کنندگان بخش آب و مشارکت بهره برداران در حفظ منابع آب تأکید داشته اند.
در سا لهای اخیر اید ه هایی تحت عنوان «توانمندسازی جوامع محلی»، « تقویت مدیریت مشارکتی منابع آب» و ایجاد تشکل های آب بران به عنوان راه حل بحران آب مطرح شد که هر کدام از آ نها دارای نقاط مثبت و منفی بودند و در نهایت آنچنانکه باید اثرگذاری خود را نمایان نساختند.
از مهم ترین عوامل دست نیافتن به اهداف مورد نظر در خصوص تقویت مشارکت بهره برداران در مدیریت و حفظ منابع آبی ، مسلط بودن دیدگاه تقویت مشارکت«از بالا به پایین» بوده است.
در مباحث مربوط به توسعه، توانمندی و مشارکت، نگاه از بالا به پایین نسبت به کنشگران و ذی نفعان راه به جایی نخواهد برد، بلکه این فرایند باید از پایین به بالا صورت پذیرد.
توانمندی و تمایل به مشارکت اعطا کردنی نیست، بلکه جامعه محلی و بهره برداران پس از کسب آگاهی خود باید برای تغییر تلاش و اقدام کند.
یکی از مناطق درگیر بحران کمبود آب شهرستان سرخس است. تا پیش از بهره برداری از سد دوستی، حدود ۲۵ هزار هکتار اراضی آبی دشت سرخس توسط آب رودخانه تجن و چا ه های عمیق آبیاری می شد و با وعده هایی که هنگام ساخت سد دوستی به مردم این شهرستان داده شد، قرار بود با استفاده از آب سد تجن محدوده هایی همچون دشت گنبدلی، دشت چاله زرد، دقِّ چهلتَو نیز به زیر کشت بیاید و در نهایت اراضی آبی این شهرستان به ۱۰۰ هزار هکتار افزایش یاید، ولی پس از ساخت و بهره برداری از سد تجن در سال ۱۳۸۴ و باوجود استفاده از ۳۰۰ حلقه چاه کنونی دشت سرخس و انتقال بخش عمد های از آب موجود سد دوستی برای مصارف خانگی به شهر مشهد، اهداف مورد نظر تحقق نیافت به طوری که در شرایط حاضر همان ۲۵ هزار هکتار اراضی آبی قبلی نیز با کمبود شدید آب روبه رو شده اند.
با این وجود طی دهه اخیر بسیاری از روستاهای دشت سرخس با شور شدن آ بهای زیرزمینی روبه رو شده اند به گونه ای که برای مصارف خانگی مجبور به حمل و توزیع آب توسط تانکر در این آباد ی هاشده اند.
در چنین شرایطی شاهد بروز و تقویت انواع تعار ض ها بین بهره برداران و متولیان آب و کشاورزی و نیز رشد بی اعتمادی در میان گرو ه های مختلف بود ه ایم. به طوری که بهره برداران نسبت به تصمیم گیری متولیان آب مبنی بر کاهش برداشت از منابع آب واکنش نشان داده اند و صحت آمار و ارقام ارایه شده در خصوص بحران آب را نادرست می دانند.
میزان حقابه بهره برداران از سد دوستی، میزان پروانه برداشت از منابع آب زیرزمینی، ناآگاهی بهره بردار از طر ح هایی مانند نصب کنتورهای هوشمند، ناآگاهی بهره بردار از نحوه افزایش بهره وری آب، بی اعتمادی بهره برداران و کشاورزان نسبت به برنامه ریزان بخش آب و کشاورزی در شهرستان سرخس، از جمله مواردی است که محل تعارضات اجتماعی و سیاسی بوده است؛ تعارضاتی که هم زاده بحران کمبود آب است و هم در صورت ادامه، این بحران را تشدید خواهد کرد.
حال باید دید برای برون رفت از این مسأله چه باید کرد؟ در این خصوص به دو رویکرد می توان اشاره داشت: آیا بسنده کردن به طر ح هایی نظیر «تقویت مدیریت مشارکتی منابع آب» با همان رویکرد از بالا به پایین، می توان به تعدیل تعارضات و حل بحرا ن های ناشی از کمبود آب امید داشت؟ یا باید با افزایش آگاهی در میان جامعه هدف، حل تعارض و مشارکت در مدیریت منابع آب را به خواست عمومی جامعه تبدیل کرد؟
آنچه باعث می شود، شهرستان سرخس را با سایر نقاط استان و کشور متفاوت ببینیم، خواست عمومی جامعه بهره برداران و تأکید بر رویکرد دوم است. در این شهرستان، جامعه بهره برداران و کشاورزان، خود به این نتیجه رسیده اند که برای حل بحرا ن های موجود و پیش رو باید پای میز مذاکره نشست.
باید نقاط اختلاف و تعارض با سایر نهادها و سازما نهای متولی را شناخت. باید برای حل آ نها تلاش کرد تا در کنار هم در عرصه های تصمیم گیری و تصمیم سازی و اجرا مشارکت کنند و اعتماد کمرنگ شده را باز آفرینی کنند.
نظر شما