به گزارش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ منطقه غرب آسیا که برخی از آن به قلب زمین تعبیر کردهاند، روزهای پرتلاطمی را پشت سر میگذارد، سرعت تحولات در برخی کشورهای این منطقه به حدی بالاست که حتی دستگاههای عریض و طویل سیاست خارجی هم در تحلیل و واکنش نسبت به آنها جا میماند. اما بسیاری از کارشناسان در تحلیل آنچه این ایام در غرب آسیا میگذرد نگاه مبناییتر دارند و بدنبال یافتن عوامل اصلی و درازمدت در آنها هستند. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و رویکرد متفاوت این کشور به مسائل منطقهای و بینالمللی که ناشی از گفتمان قوی و منحصر به فرد آن است، از عمدهترین دلایلی است که اهل نظر و تحلیل، در چرایی تحولات گسترده این منطقه و حتی جهان به آن اشاره میکنند
بررسی تحولات منطقه از منظر تاثیرگذاری انقلاب اسلامی ما را بر آن داشت تا با «دکتر عبداللطیف نظری» نویسنده، محقق و استاد علوم سیاسی دانشگاه غرجستان کشور افغانستان به گفت وگو بپردازیم.
مشروح این گفتوگو در ادامه می آید:
انقلاب اسلامی ایران سی و هشتمین سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشته است، تحلیل شما در خصوص تأثیرات این انقلاب بر تحولات منطقه چیست؟
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران دو رویکرد را در منطقه شاهد بودیم؛ نخست تاثیر انقلاب بر ملتها بود که از آن استقبال کردند و دیگر اینکه تأثیر انقلاب بر دولتها بود که رویکرد آنها نسبت به انقلاب اسلامی ایران منفی بود، علتش هم مشخص است چرا که نظامهای ضد مردمی در منطقه را به چالش میکشاند. از آنجا که نظامهای سیاسی منطقه عموماً وابسته به غرب و آمریکا بودند، که با توجه به شکستی که ایالات متحده آمریکا در ایران متحمل شده و رژیم شاه سرنگون شده است؛ این انقلاب را زنگ خطر و هشداری برای نظامهای دستنشانده در منطقه و خاورمیانه میدانستند و پیروزی انقلاب اسلامی را به این دلیل هم منفی تلقی میکردند. اما ملتهای تحت ستم که نظام سلطه بر آنها حاکم بود، از انقلاب اسلامی استقبال کردند و آن را مبارک دانستند چرا که ملتها میتوانستند از آموزههای شگرف انقلابی، پیام و الهام بگیرند و این مسیر را بپیمایند.
از سویی دیگر در زمان شکلگیری انقلاب اسلامی دو رویکرد بلوک شرق و بلوک غرب را هم شاهد بودیم که نسبت به انقلاب اسلامی ایران واکنش منفی نشان دادند چرا که انقلاب ایران شعار «نه شرقی نه غربی» را سرلوحه خود کرد و هر دو قدرت را نفی نمود و خط وابستگی و وحدت در میان کشورهای اسلامی را مطرح کرد.
از این رو هر دو بلوک شرق و غرب به این انقلاب واکنش نشان دادند و به این دلیل بود که جنگ تحمیلی بر علیه ایران هم از سوی روسیه و هم آمریکا مورد حمایت قرار گرفت چرا که روسها از مسلمانهای آسیای میانه احساس خطر میکردند که در شوروی قیام کنند و آمریکا هم به خاطر منافعش در منطقه مورد تهدید واقع شده بود و تسلط بر انرژی نفتی منطقه را از دست میداد و دیگر اینکه از این امر هم واهمه داشت که پیام انقلاب به دیگر کشورها صادر شود.
با این توضیحاتی که در خصوص انقلاب اسلامی ایران مطرح کردید، چنانچه این انقلاب شکل نمیگرفت، امروز اوضاع منطقه غرب آسیا از نظر شما چگونه بود؟
در حال حاضر با وجود انقلاب ایران، روند بیداری اسلامی در خاورمیانه شکل گرفته و در واقع یک تکانهای در ساختار نظام سیاسی منطقه به وجود آمده، ولی اگر انقلاب ایران شکل نمیگرفت، سلطه همهجانبه آمریکا و جریان غرب در کل منطقه تثبیت و نهادینه میشد. اگر امروز آمریکا به عنوان قدرت رو به افول در منطقه مطرح است و حتی روسیه جای پای خود را در خاورمیانه محکم میکند و یا اینکه ترکیه با آمریکا همسو میشود، به این معنا است که ابرقدرتی آمریکا در منطقه رو به افول است و دیگر نمیتواند همچون گذشته باشد. نگاهی داشته باشیم به ائتلافهای جدید در منطقه مثلاً ترکیه در محور ائتلافی است که ایران و روسیه نقش اصلی آن را بر عهده دارند و حتی پاکستان تلاش میکند تا به روسیه نزدیک شود و کشورهایی همچون عراق، سوریه، لبنان و یمن تلاش میکنند تا در این ائتلاف قرار گیرند، همه اینها معنایش این است که انقلاب اسلامی ایران توانسته است این اعتماد به نفس را به وجود آورد که میتوانیم در برابر آمریکا بایستیم و هویتهای بومی خود را داشته و در اردوگاه نظام سلطه و غرب قرار نداشته باشیم.
انقلاب اسلامی این مطلب را نهادینه کرد که میشود با اعتماد به نفس در مناسبات بینالملل با حفظ دادههایی، روابط دیپلماتیک برقرار کرد و این اعتماد به نفس مرهون انقلاب اسلامی است چرا که توانسته است تئوریهای خود را عملی سازد.
ایران امروز با ایران قبل از انقلاب تفاوتهای ماهوی و جوهری دارد. دلیل اینکه ایران امروز مجهز به موشک و ارتش قوی بوده که در سطح منطقه نیرومند است و به عنوان قدرت خاورمیانه مطرح میشود، این است که با حفظ ارزشها و حفظ هویت بومی برای جهانیان سخن و پیام دارد و توانسته است به عنوان یک بازیگر در سطح بینالملل مورد توجه دوست و دشمن قرار گیرد. اگر انقلاب نبود، هم ایران به پیشرفت نمیرسید و هم کشورهای منطقه اعتماد به نفس پیدا نمیکردند که در برابر نظام سلطه ایستادگی کنند.
در سخنان خود به افول ابرقدرتی آمریکا در منطقه اشاره کردید، آیا میتوانید سرانجامی برای این افول تصور کنید؟
اینجا دو بحث مورد توجه است؛ یکی آموزههای دینی و اسلامی مطرح است که نظام سلطه یک روزی به افول قطعی میرسد که نمونه آن را در نابود شدن امپراتوریها در ادوار مختلف تاریخ دیدهایم و دیگر اینکه از نظر اسلامی تردیدی نداریم که روزی آمریکا به سرنوشت شوروی دچار میشود.
آن زمان که امام خمینی (ره) پیامی به گورباچف ارسال کردند، کسی باور نمیکرد که شوروی از بین برود ولی این اتفاق افتاد.
آمریکا امروزه با روی کار آمدن ترامپ، روابط گرمی با تایوان، که دارای روابط تنشزا با چین است، ایجاد کرده و چین هم تلاش میکند تا در کشورهای آفریقایی مانند جیبوتی، پایگاه نظامی داشته باشد.
چین در خاورمیانه با ایران و عربستان روابط خوبی برقرار کرده و حتی قرارداد ۲۵ ساله در حوزه پتروشیمی با ایران به امضا رسانده و این نشاندهنده هژمون بودن چین در منطقه است که توانسته از لحاظ اقتصادی چالشی برای آمریکا باشد.
چین تلاش میکند تا با چند صدایی، اقتصاد جهان را از دست آمریکا و غرب خارج سازد و صاحب قدرت شود. همانگونه که روسیه خواستار مدیریت چند جانبه سیاسی در جهان است.
منظور شما از قدرت چند صدایی چیست؟
نظام سیاسی چین مدیریت چند صدایی را مطرح میکند و تصورش این است که آمریکا نمیتواند جهان را در کنترل خود داشته باشد.
بحث دیگری که این فرضیه را تقویت میکند، این است که قدرت از غرب به طرف آسیا منتقل میشود. کشورهایی چون چین، هند و روسیه این فرضیه را تقویت میکنند که قرن ۲۱ قرن آسیا است چرا که قدرت جمعیتی، قدرت انرژی و قدرت فرهنگ و تمدن کهن در این منطقه است و قدرتهای آسیایی تلاش خواهند کرد تا نظم جدید مطابق منافع خودشان باشد. اما آمریکا که به این موضوع آگاهی یافته با حمایت از گروههای افراطی در آسیا تلاش میکند تا جلوی توسعه و رشد قدرتهای رقیب را بگیرد.
آمریکا تلاش میکند تا با ایجاد ناامنی در کشورهای اسلامی، زمینه سلطه خود بر انرژی را تثبیت کند و هم توان رقابت چین و روسیه را کاهش دهد. چرا که روسیه از نظر فرهنگی آبستن تحولات است و گروههای افراطی در این کشور، آماده تنش هستند، دیگر اینکه بحران هویت و فقر اقتصادی که کشورهای تازه استقلالیافته آسیای میانه و منطقه قفقاز و چچن دارند، زمینه را تقویت میسازد تا گروههای افراطی تنش ایجاد کنند.
اما شاید این موضوع مطرح شود که چرا روسها در سوریه ورود کردند و بر علیه داعش وارد جنگ شدهاند؛ میتوان گفت همین موضوع است که روسیه نمیخواهد با گروههای افراطی در قفقاز و چچن بجنگد. روسیه امروزه محور مقاومت را در برابر تروریستهای داعش با توجه به منافعش کمک میکند، اما مبارزه محور مقاومت در برابر تروریستها با مبارزه روسیه با تروریستها متفاوت است و تفاوت آنها را میتوان در نگاهشان به اسرائیل مشاهده کرد؛ یکی از شاخصههای محور مقاومت، نگاه ضد اسرائیلی است اما شاخصه روسیه در برابر مبارزه با تروریستها تاکتیکی است و اگر بتواند با آمریکا در این خصوص به جمعبندی برسد شاید با هم معامله کنند.
مطالعات تاریخی میگوید که روسها قابل اعتماد نیستند و جمهوری اسلامی ایران باید تلاش کند تا محور مقاومت را با کشورهایی تقویت کند که اگر روزی روسیه با آمریکا معامله کرد، تنها نماند چرا که روسها علاقهمند هستند در خیلی از مصالح با آمریکا همراه باشند.
براین اساس به نظر شما ایران امروز در تبادلات سیاسی و اقتصادی خود با غرب موفقتر است یا شرق؟
جمهوری اسلامی ایران یک منافع سیاسی دارد و یک منافع اقتصادی و تجاری. از لحاظ تجاری قدرتهای شرقی نمیتوانند جای قدرتهای غربی را بگیرند. مثلاً توان اقتصادی اتحادیه اروپا در خرید منابع انرژی به صورت نقدی است که این توان را قدرتی مانند هند در برابر ایران ندارد و به تبادلات تهاتری با تهران میاندیشد.
روسیه هم از نظر اقتصادی ضعیف شده چرا که خودش مورد تحریم آمریکا است و با وجود فروپاشی شوروی هنوز نتوانسته واحد پول ارزشمندی در برابر دلار به وجود آورد. پس از این نگاه میتوان گفت ارتباط با غرب برای ایران مناسبتر است. اما نباید مردمسالاری دینی که انقلاب ایران به وجود آورده را دست کم گرفت؛ نظامی که کشورهای آمریکای لاتین هم علاقه به اجرایی کردن آن دادند و تفکر استکبارستیزی را سرلوحه خود قرار دادهاند.
نگاه سیاسی ایران به طرف شرق با حفظ یک جایگاه اسمی میتواند تعامل نسبی اقتصادی با غرب را به همراه داشته باشد. ارتباط با کشورهای شرقی همچون ترکیه، چین، روسیه، پاکستان و هند میتواند برای ایران دارای راهبرد سیاسی و امنیتی باشد، چرا که برخی از این کشورها در شورای امنیت دارای رأی هستند و ایران میتواند با رأی آنها توطئههای آمریکا را خنثی سازد.
داشتن نگاه تلفیقی میتواند هم اتحادیه اروپا را به ایران نزدیک سازد و هم سیاستهای شبهه دیوانه ترامپ را خنثی کند و اینگونه پیام انقلاب نهادینهتر میشود و حداقل امتیاز آن، این است که برجام نقض نمیشود و تنها شاهد ایجاد تحریمهایی بر علیه ایران خواهیم بود.
برداشت من این است که مشکل آمریکا با ایران هستهای نیست، جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه اخیر هیچگاه آمریکا را کدخدای بینالمللی ندانسته و آمریکا از این موضوع عصبانی است و امکان ایجاد موضوعات دیگری مثل حقوق بشر، قومیت و اسرائیلستیزی برای تقابل با ایران وجود دارد. پس ایران به این فکر نباشد که توافق هستهای شکل گرفته و آمریکا ایران را رها میکند، نه اینگونه نیست.
تنشهای موجود میان کشورهای اسلامی (عربستان ـ ایران) در منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
انقلاب اسلامی ایران با رهبری امام خمینی (ره) همیشه پیامآور وحدت اسلامی بوده و هفته وحدت را با هدف روابط حسنه کشورهای اسلامی در جهان مطرح کرد و همیشه عزت و وحدت امت اسلامی را نهادینه کرده است. اما از آنجایی که هدف استعمار غارت منابع انرژی در منطقه است، تنشهایی میان ایران و عربستان و ترکیه و ... ایجاد کرده است تا بهتر بتواند سیاستهای استعماری خود را پیاده کند.
خوشبختانه اردوغان در ترکیه متوجه این موضوع شده است که توان رقابت با ایران را ندارد و حداقل اگر با ایران دوست نمیشود؛ دشمنی نکند. چرا که شاهد شکست سیاستهای آنها در سوریه و عراق بودیم.
اما عربستان سعودی با حاکمان جوان خود زورآزمایی با ایران را مطرح کرد اما پس از آنکه دیدند نماینده حزبالله (میشل عون) در لبنان رئیسجمهور شد و تلاشهایشان هم در عراق و سوریه با شکست همراه شد، تصمیم گرفتند ایران را به چالش بکشانند و از افراطیها حمایت کردند اما نتیجهای نگرفتند و امروزه از طریق کویت و عراق یا پاکستان پیامهایی مبنی بر تعامل با ایران ارسال میکنند، اما نباید فراموش کرد که سعودیها نیمنگاهی هم به ترامپ دارند تا به ایران فشار بیاورند. کسری بودجه این کشور و نارضایتیهای داخلی مردم در عربستان، ریاض را به این نتیجه رسانده است که توان رویارویی با ایران را ندارد. عربستان باید قبول کند که نقش اُمالقری جهان اسلام را ندارد و نمیتواند آن را ایفا کند، چرا که با سیاستهای اسرائیل همراه بوده و از انتفاضه حمایت نمیکند. اما جمهوری اسلامی ایران در عمل نشان داده است که حامی انتفاضه و جنبشهای مقاومت فلسطین است و استکبارستیزی را سرلوحه خود قرار داده است./
انتهای پیام
روح الله فرقانی فدافن
ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما