فرهنگ/ مهدیه قمری: جریانی که امروز به عنوان غزل نوکلاسیک از آن نام میبریم، پیوندی میان غزل به عنوان یک قالب سنتی شعر فارسی و آموزه های ادبی نیما به عنوان پدر شعر امروز برقرار کرد و بیهیچ تردیدی، حسین منزوی یکی از مهمترین چهرههای این جریان ادبی است.
امروز 16 اردیبهشت، سیزدهمین سالگرد کوچ حسین منزوی است. به همین مناسبت در قالب گفتوگویی با ابراهیم اسماعیلی اراضی، غزلسرا و ترانهسرا و منتقد ادبی که در سالهای پایانی زندگی حسین منزوی یکی از نزدیکان او بوده است، ویژگیهای اشعار منزوی و دلیل کمترمطرحشدن وی را مورد بررسی قرار دادهایم که در ادامه میخوانید. اسماعیلی گفتوگویی بلند هم با حسین منزوی انجام داده که به همراه مجموعهای از عکسهای آقای شاعر در کتاب «از عشق تا عشق» منتشر شده است.
از چگونگی آشناییتان با حسین منزوی برای ما بگویید؟
من فعالیت جدی ادبیام را از اوایل دهه 70 آغاز کردم. آن موقع نشر و پخش کتاب انحصارات بیشتری داشت و کتابهای 2 دسته از شاعران، درست پخش میشد؛ شاعران متعهد و شاعران جریان روشنفکری و شبهروشنفکری. کتابهای حسین منزوی خیلی کمیاب بود چون او زیر هیچ بیرقی نمیرفت. در سفری به تهران، دوست خوبم آقای جهاندار کتاب «با سیاوش از آتش» را با خودش آورده بود. در همان اولین مواجهه با شعر حسین منزوی فهمیدم این همان است که باید. البته کمی بعد، این سعادت را داشتم که با خود شاعر نیز از نزدیک آشنا شوم و به محضرش بار بیابم که این آغاز آمد و رفتهای مکرر من به زنجان، سفرهای ایشان به اصفهان، همراهی در تهران و همراهیهای دیگر من با ایشان در سفر و حضر تا زمان کوچ ایشان بود. در آن سالها حتی یک عنوان از کتابهای حسین منزوی در کتابفروشیها بهراحتی پیدا نمیشد. خودِ من بیشتر کتابها را یا در تهران از ناشر کتاب تهیه میکردم یا مثلاً به شکل دست دوم میخریدم.
چه ویژگیهایی از شعر او شما را جذب کرد؟
بهطور کلی مهمترین ویژگی شعر وی، جامعیت است. قبلاً هم گفتهام و دوستان دیگری هم پسندیدهاند و تأکید کردهاند که آثار بسیاری از شاعران و غزلسرایان نامدار معاصر از پارامترهایی ستودنی برخوردار است که آنها را برجسته کرده اما آنچه سبب برتریهای منزوی و شعرش میشود، معدلی است که وی از پارامترهای مختلف شعرش به دست میآورد و همین معدل سبب میشود که منزوی با فاصله زیادی، بالاتر از خیلیها قرار گیرد. مهمترین دلیلی هم که سبب میشود این معدل بالاتر باشد، این است که منزوی با توجه به دانش، قریحه و هوش سرشار خود میتواند پیشینه ادبیات فارسی را بهدرستی با آموزههای نیما و هستی امروزین خود پیوند بزند. او ادبیات کلاسیک را در خانواده، مدرسه، انجمن ادبی زنجان و دانشگاه خیلی خوب آموخت و نیما و شاگردانش را هم درک کرد. چون خیلی دقیق، زیرک و عاشق بود، توانست این 2 را به هم پیوند بزند. بعدها هم که از نزدیک با شاگردان نیما مخصوصاً اخوان و شاعران تازهجویی چون نادرپور آشنا میشود و از آنها بهره میگیرد. البته ناگفته نماند که راز اصلی بالیدن حسین منزوی همان است که جناب سعدی میفرماید: «اکسیر عشق در مسام آمیخت، زر شدم».
عشق در زندگی و شعر حسین منزوی آرایه نیست، پیرایه نیست، سرگرمی نیست؛ همه چیز است. او به همه هستی از پشت پنجره آبی عشق مینگرد و به وجود هیچ پنجره دیگری هم قائل نیست. بارها گفتهام که حتی تفلسف حسین منزوی ریشه در بنمایه عشق دارد. حتی آنچه اشعار توحیدی و آیینی حسین منزوی را متفاوت کرده، همین خوانش عاشقانه بوده است. او در عشق تا همیشه جاودان خواهد بود.
بهرغم این ویژگیها، به نظر میرسد که حسین منزوی در میان شاعران نسل جوان خیلی مطرح نیست. نظر شما چیست؟
با توجه به اینکه به طور دایم با جوانان علاقهمند به ادبیات سر و کار دارم، خیلی صریح میتوانم بگویم که اتفاقاً در حال حاضر هیچ شاعری از آن نسل به اندازه حسین منزوی در بین جوانان، مخاطب مشتاق ندارد. البته متأسفانه همیشه کسانی طوری رفتار کردهاند که منزوی کمتر دیده شود. تقریباً همه شاعرانی که به طریقی در ادبیات معاصر چهره شدهاند، بهگونهای و از سویی حمایت داشتهاند اما آزادگی حسین منزوی اجازه نمیداد که ادبیات را برای این چیزها خرج کند. بنابراین از هیچ سویی حمایت نشده و نمیشود.
به عنوان مثال، اولین مجموعه شعر وی در سال 50 منتشر میشود. در همان سال، این مجموعه جایزه ادبی فروغ فرخزاد را در بخش جوان به خود اختصاص میدهد. این مجموعه با اقبالی که وجود داشت، بارها و بارها توسط جوانان رونویسی شد زیرا چاپ نشده بود. آنها با خودکار از روی این مجموعه در دفترهای صدبرگ مینوشتند اما این مجموعه تجدید چاپ نمیشد! تا 19 سال بعد هم هیچ مجموعه دیگری از منزوی چاپ نمیشود؛ شاعری که در سطح اول شعر این مملکت فعالیت میکرده، در رادیو و تلویزیون بوده، با شاعران بزرگ کشور ارتباط داشته، پژوهش کرده، نقد نوشته، مقاله نوشته، در مرکز ادبیات بوده و... اما آثارش با چنین سرنوشتی مواجه میشوند. پس نتیجه میگیریم اساساً زاویهای که منزوی انتخاب کرده و نخواسته خودش و قلمش زیر هیچ بیرقی تعریف شود، این محدودیتها را در پی داشته است.
در پایان لازم است به این نکته اشاره کنم که حسین منزوی، علاوه بر اینکه در شعر فارسی شاعر برجستهای است، در سرودن اشعار ترکی نیز به شهادت اهل فن، شاعر متفاوت و تأثیرگذاری به شمار میرود.
سال گذشته مجموعه شعر وی به زبان ترکی با عنوان «دومان» منتشر شد که متأسفانه هنوز بهخوبی معرفی و دیده نشده است. امیدوارم این اثر با توجه به علاقه وافر هموطنان ترکزبان، چنانکه باید، شناخته شود و در دسترس علاقهمندان قرار گیرد
نظر شما