تحولات لبنان و فلسطین

مشهد- فال نمی‌خواهیم، با اجناس دستفروش دوره گرد هم کاری نداریم، آمده‌ایم فردوسی را ببینیم، اما از همان بدو ورودمان چند کولی سیاه چرده با اجناسی چون جوراب و فرفره‌های چوبیِ رنگی، سیخ کباب و ظاهری نامناسب دور ما و بقیه بازدید کنندگان می‌چرخند.

جذابیت آرامگاه در شان فردوسی نیست

هنگامه طاهری: آن‌طرف‌تر عده‌ای از گردشگران خارجی با چترهای رنگی دور یک پیرمرد تارنواز جمع شده‌اند که برایشان یکی از موسیقی‌های قدیمی را با نوایی دلنشین می‌نوازد. جلوی در نگهبان مانع ورودمان می‌شود بلیت می‌خواهد و برای ورودمان هماهنگی می‌کند. راهی که نشانمان می‌دهد به سمت ساختمان سفید رنگی است که روابط عمومی آن اجازه ورود بدهد.
دانشجویان دانشگاه تهران هم برای ورود سین، جیم می‌شوند که ما می‌رویم...
نیلوفرهای آبی، مجسمه فردوسی را که وسط استخر روی صندلی نشسته محاصره کرده‌اند. محوطه آرامگاه پر شده از باغچه‌های پر از گل اما آفتاب می‌تابد وسط فرق سرمان.مسیر طولانی است و ما با آفتاب مدارا می‌کنیم. داربست‌ها برای برنامه‌های بزرگداشت روز فردوسی خوابیده‌اند کف محوطه و فضای لطیف محوطه را نازیبا کرده‌اند.
 از پله‌های آرامگاه که پایین می‌رویم راهنمای گردشگران خارجی در حال توضیح ماجرای سنگ تراش‌های دیواره برای میهمانانش است. اما کسی آن بالا روی ویلچر نشسته و نگاهش تا انتهای در ورودی راه کشیده؛ پله‌ها اما حسرت را به دلش می‌گذارند!
داخل مقبره میهمانان اغلب از ایرانند... نوید فولادی از تهران که بعد از ۱۲ سال به مشهد آمده خیره شده به دیوارهای مقبره که شاهنامه را در سنگ‌های زیبایی تراشیده، قاب گرفته و با نورآرایی چشمنواز شده است.
او می‌گوید: سنگ تراش‌های دیوار آرامگاه خیلی زیباست اما چرا تاریخچه ندارد؟
هوشنگ محمودی دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی فضای سبزکه به همراه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران به مشهد آمده، می‌گوید: هر ساله این توفیق را می‌یابم که زائر امام مهربانی‌ها شوم و در این بین سری هم به آرامگاه توس می‌زنم اما با وجودی که هر سال نیمه بها می‌آمدیم امروز که پنج شنبه است می‌گویند آخر هفته بلیت تمام بها است.
یکی دیگر ازدانشجویان این گروه در مورد تغییرات آرامگاه نسبت به گذشته‌ها می‌گوید: دو سال پیش که آمدیم محوطه سازی آرامگاه به این شکل نبود اما تغییر آرامگاه طی این مدت صرفاً در حد محوطه سازی است نه بیشتر. اما یک مشکل نافرم و نچسب به آرامگاه فردوسی جلوی در ورودی وجود دارد و آن دوره گردها و فالگیرها هستند که دست از سر بازدیدکننده‌ها بر نمی‌دارند. به طور قطع با توجه به آمد و رفت توریست‌ها بخصوص گردشگرهای خارجی شکل زننده‌ای به اینجا می‌دهد.
حسام جنتی یکی دیگر از دانشجویان نیزاز وضعیت جاده منتهی به آرامگاه گله دارد. او به خبرنگار ما اظهار می‌دارد: جاده منتهی به فردوسی بیشتر به یک بیراهه می‌ماند. در واقع هیچ نمادی که نشان دهد در مسیر آرامگاه هستیم وجود ندارد. این موضوع برای اتوبوس‌های حامل گردشگران خارجی زیبنده نیست در حالی که می‌توانند قدم به قدم کنار جاده از نمادهای فردوسی یا کتاب شاهنامه بهره بگیرند.
محمد لطفی از دیگر دانشجویان مهندسی کشاورزی شاخه زراعت نیز بیان می‌دارد: این که در این مسیر نمادهایی از فردوسی کار شود کارخیلی سختی نیست خلاصه‌ای از کتاب فردوسی شاید بهترین کاری باشد که بتوان انجام داد. در حالی که در این مسیر و کلاً برای بازدید از فردوسی تبلیغات خیلی کم است.
هوشنگ محمودی از تهران نیز فضا سازی داخل آرامگاه را نامناسب می‌داند اما معتقد است نسبت به فضا سازی خارج از آن تعریفی ندارد.
محمودی می‌گوید: با توجه به وضعیت آب و هوای اینجا باید از درخت بیشتر استفاده شود در حالی که بیشتر گلکاری کرده‌اند یعنی استفاده از یک سبک اروپایی! آیا سبک ایرانی خودمان متناسب با وضعیت خاک و هوا زیبنده‌تر نیست؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.