طیبه مروت
برابری حقوق شهروندی یکی از مسائلی است که این روزها در فضای مجازی هشتگهای متعددی را با عناوین گوناگون به خود اختصاص داده است. یکی از مباحثی که روزهای گذشته توجه مخاطبان توییتر را بیش از گذشته به خود جذب کرده «#بهایی» است.
ضرورت شناخت فرقهای که از دل اعتقاد به موعود برخاست، علاوه بر انحراف فکری این جریان مذهبی که از دوره امیر کبیر آغاز شد و با اعدام باب پایان یافت، باید به رفتار زیرکانه بهاییان در مراودات اجتماعی و شیوه جذب و نفوذ در مخاطب در سالهای اخیر توجه کرد.
«بهاییت» از دل مهدویت برخاست و به دلیل درک نادرست از آن و فضایی که استعمار به این فرقه برای فعالیت در عرصه جهانی داد به انحراف رفت و مقابله جدی با اسلام را برنامه اصلی خود قرار داد، بنابراین ارائه تصویری واقعی از چهره بهاییت به عنوان یکی از آسیبهای مهدویت برای مقابله با تهاجم گسترده فرهنگی و رسانه ای آن ضروری است.
در سالهای نه چندان دور شیوه جذب مخاطب در بهاییان در ارتباط با همسایگان و همشهریها خلاصه می شد، اما با گسترش وسایل ارتباط جمعی این شیوه تبلیغی نیز گسترش یافت. فضای مجازی و شبکههای تلویزیونی ماهوارهای وسیلهای شد تا بهاییان از بیرون مرزها و با هدایت اسرائیل از حیفا به خانه مردم ایران نفوذ کنند، بیآنکه بسیاری از بینندگان این شبکههای تلویزیونی بدانند که مجری خندان شبکه مورد علاقه اش یک بهایی است که تنها عروسک خیمه شب بازی غرب برای تخریب باورهای دینی آنهاست. اما چرایی شکل گیری این فرقه که با توهمات رشتی در دوره ناصرالدین شاه آغاز شده بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی رنگ و بوی سیاسی تری به خود گرفت.
این روزها دلیل تقویت «فرقه ضاله بهاییت» مقابله با جمهوری اسلامی است. اما کینه آنها به جمهوری اسلامی، به خاستگاه فکری بهاییان باز می گردد. آنها معتقدند خاستگاه پیامبر و خدایان آنها در ایران است و به سرزمین ما نگاه ویژه ای دارند. ایران را سرزمین موعود خود میدانند؛ مانند نگاهی که صهیونیستها نسبت به فلسطین دارند. همچنین انقلاب اسلامی ایران با توجه به محوریت ولایت فقیه نمونهای از دولت آرمانی شیعه است و این فرقه هم یکی از موانع جدی مقابل خود را جریان مهدویت میداند، بنابراین بهاییت و استعمار انگیزه کافی برای مقابله با مهدویت و انقلاب اسلامی ایران دارند. بیگمان برای مقابله و دفاع از فرهنگ شیعی باید از ظرفیت رسانه ای که در اختیار بهاییان قرار گرفته غافل نشویم. متأسفانه یکی از غفلتهای ما این است که در فضای سایبری، مجازی و رسانهای که مخاطبان زیادی دارد، ضعیف عمل کردهایم. گرچه فضای علمی شیعی در تولید محتوا خوب عمل کرده، اما در توزیع و نشر آن ضعیف بوده، این رویه ای است که اگر ادامه پیدا کند در برابر محتوای خالی وتوزیع پر زرق و برق بهاییان نتیجه نامطلوبی خواهد داشت، زیرا امروز بهاییت با نفوذ در رسانهها رسماً به جنگ اسلام آمده است، این جنگ با پوششی از صبغه فرهنگی مردمی آغاز شد و امروز رنگ و لعابی تازه یافته است.
مظلوم نمایی و شهروند دوم قرار گرفتن در ایران یکی از شگردهای پیروان فرقه بهاییت است؛ اما هرگز نمیگویند علت محدودیتهای آنان در ایران چیست. گام دومی که در فعالیتهای تبلیغی- رسانهای بهاییان به چشم میخورد، حذف خط قرمزهای دینی و اجتماعی در تولیدات رسانهای آنهاست تا ضمن ایجاد جذابیت برای مخاطب بتوانند خود را به عنوان یک دین به آنها معرفی کنند. گام سوم در تبلیغات رسانه ای بهاییان توجه به حاشیهها و بخصوص محرومان است تا حضور در مجامع علمی. بنابراین بهاییت بیشتر از آنکه یک جریان دینی باشد، یک هیاهوی رسانهای است. بیگمان انفعال رسانهای در برابر خیز بهاییان به ضرر ما خواهد بود. برای مقابله با این جریان خزنده باید ضمن تمرکز بر مباحث علمی و بالا بردن سطح معرفت مردم و باور پذیری جامعه مانع سوءاستفاده جریانهای ساختگی استعماری از غفلت خود شویم. افشاگری درباره پشت پرده این جریان، الگوسازی برای نسل جوان و آشنایی با خطرات بهاییت گام دیگری است که در برابر فعالیت رسانهای بهاییان باید برداشته شود. اگر امروز برای مقابله با خیز استکبار در استفاده از بهاییت علیه تشیع گامی برداشته نشود، باید منتظر ایجاد جریانهای نوپدید دیگری باشیم که از عطش مردم و بخصوص نسل جوان برای درک بیشتر معنویات، سوء استفاده میکنند. جنبشهای نوظهور با استفاده از غفلت ما و با تمرکز بر اینکه اکنون عصر معنویت گرایی و نجات بشر است و حاکمیت بر دنیا تنها از همین راه ممکن است، به ایجاد انحراف اعتقادی میپردازند، در حالیکه ما میتوانیم بحث مهدویت را به عنوان دکترین وحدت میان ادیان مطرح کنیم. اگر مهدویت را آنگونه که هست به جهان معرفی کنیم، گام بلندی برای ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) برداشتهایم.
نظر شما