عباسعلی سپاهی یونسی: ما سراغ یک راهنمای گردشگران تورهای ورودی به ایران رفتیم. «راحله فاضلی» متولد ۱۳۶۰ دانش آموخته کتابداری از دانشگاه الزهرای تهران، مؤلف و مترجم آثار ادبی و فرهنگی است و در مواردی هم کتابهای اقتصادی و مدیریتی ترجمه کرده است و البته همان طور که گفتم راهنمای تورهای گردشگری است. اگر میخواهید درباره این حرفه بیشتر بدانید این مطلب به شما کمک میکند.
اول کمی از حرفه راهنمای گردشگران بگویید.
راهنمای گردشگر فردی است که در زمان اقامت گردشگر در کشور بر اساس توری که انتخاب کرده است در کنار اوست و راهنمای او میشود. معمولاً مشتریهای ما تورهای کلاسیک هستند که شهرهایی مثل کاشان، اصفهان، شیراز و... را میگردند. اتفاق جذابی که در پایان سفر یک یا دو هفتهای میافتد این است که گردشگر به شما میگوید نگاه من به کشور و مردم شما تغییر کرد. نظرات مثبت آنها برایم جذاب است وظیفه راهنما این است که در تمام مدت سفر که از یک هفته تا دو هفته طول میکشد، همراه گردشگر باشد. در این سفرها غیر از انجام امور هتل و اقامت برای گردشگر، آنها بازدیدهایی را انجام میدهند و راهنما باید اطلاعاتی درباره محل هایی که بازدید میشود که میتواند مثلاً یک بنای تاریخی باشد به آنها ارائه کند. انتخاب رستوران هم یکی از کارهای راهنماست و حالا فکر کنید در یک تور، گردشگرانی هم هستند که مثلاً به غذایی خاص علاقه ندارند یا نسبت به غذایی خاص حساسیت دارند و مشکلات دیگری از این قبیل که راهنما باید همه این مسائل را مدیریت کند. راهنمای گردشگر بودن، یک کار چند بعدی است؛ از هماهنگی با راننده گرفته تا هماهنگی با آژانس و رستوران و هتل و... شاید وقتی ما راهنمای گردشگران را میبینیم او را در حال اشاره به یک ساختمان ببینیم و فکر کنیم همه ماجرا همین است، اما واقعاً این طور نیست.
برای ورود به این حرفه چه باید کرد؟
برای کسی که میخواهد وارد این حرفه بشود، آموزشگاههایی وجود دارد. تا جایی که اطلاع دارم این آموزشگاهها در همه شهرهای بزرگ فعال هستند. فرد علاقهمند به این حرفه در این آموزشگاهها حدود هفت ماهی آموزشهای لازم را میآموزد و ۱۸ عنوان درس است که در این دوره باید پاس شود. بعد از گذراندن این آموزشها هم امتحان داخلی وجود دارد و هم آزمونی است که به صورت جامع و فراگیر در کشور برگزار میشود. در صورت کسب نمره قبولی و بعد از گذراندن مراحلی، کارت راهنمای گردشگر را دریافت میکند و بعد از دریافت این کارت، راهنما اجازه فعالیت دارد و میتواند از طریق آژانسهایی که نیاز به راهنما دارند، کار خود را شروع کند.
برای اینکه فرد در این شغل موفق باشد چه باید بکند؟
برای موفق بودن رعایت چند اصل لازم است. اول اینکه راهنما تا میتواند باید اطلاعات خود را افزایش دهد، چون ممکن است مسافر هر پرسشی را از آدم بپرسد، هر چند لازم نیست همه پرسش های گردشگر را جواب بدهیم، ولی روش جواب دادن را باید بدانیم تا به بهترین شکل پاسخگوی پرسشها باشیم. دوم تا جایی که میتوانیم باید درباره ادبیات، تاریخ، دین، جغرافیا، سیاست و هر چیز دیگری که برای مسافری که وارد ایران میشود مورد پرسش است، اطلاعات داشته باشیم. مسئله سوم این است که در کارمان باید بسیار صبور باشیم، چون ممکن است با هر جور گردشگری مواجه باشیم و تازه باید دو هفته هم با او همسفر باشیم.
باید یاد بگیریم با هر آدمی چه جوری رفتار کنیم و در یکی دو روز اول لازم است خلقیات و روحیه او را بشناسیم و این موضوع را مدیریت کنیم.
حتماً شغل شما در کنار مواردی که گفتید بخش جذاب هم دارد؟
حتماً همین طور است. بخش جذاب این شغل این است که در هر سفر، با یک عده آدم جدید همسفر میشوید و اصلاً اینکه شما در هر چند روز با تعدادی انسان جدید همسفر میشوید جذاب است. مثلاً اگر خواسته باشم از خودم مثال بزنم باید بگویم من با پدر و مادرم به عنوان نزدیکترین افراد زندگیام، سفرهایی که رفتهام بیش از یک هفته طول نکشیدهاند، ولی در بحث راهنمای گردشگر من باید دو هفته با گردشگر همسفر باشم و در این سفرهاست که به شناخت از یکدیگر میرسیم و چیزهای جالبی را میتوان در یکدیگر کشف کرد.
و بخش سخت این حرفه چیست؟
سختی ماجرا این است که گاهی چیزهایی را که در گردشگر به عنوان یک انسان کشف میکنی، شاید خیلی جذاب نباشد. شاید گردشگر فردی باشد که خیلی بهانه و ایراد میگیرد و نگاهش به ما، نگاه به مردم جهان سومی است و این خوشایند نیست. یعنی فکر میکنند که انتظاری بیش از این، نباید از ما داشته باشند هر چند این اتفاق را در حرفهام فقط یک یا دو بار تجربه کردهام، ولی همین یک بار هم راهنما را اذیت میکند. اما همان طور که گفتم راهنما باید صبور باشد؛ یعنی هم این نگاه را تحمل کند و هم در صورت امکان با عملکرد خوب خودش این نگاه را تغییر بدهد. از طرفی راهنما مدت زیادی از خانوادهاش دور است، بخصوص در فصل بهار و پاییز پیش میآید که یک ماه در سفر هستیم و این سخت است.
اتفاق جذابی که در پایان سفر یک یا دو هفتهای میافتد این است که گردشگر به شما میگوید نگاه من به کشور و مردم شما تغییر کرد. نظرات مثبت آنها برایم جذاب است و این را هم بگویم که حتی برخی از این مسافرها بعد از برگشت به کشورشان به ما ایمیل میزنند و عکس میفرستند و حتی به رسم تشکر هدیهای هم میفرستند و این بخش ماجرا را خیلی دوست دارم.
جوانان یا افرادی که میخواهند وارد این شغل بشوند، باید به زندگی با آدمهای دیگر علاقهمند باشند. چون فردی که تنهایی را دوست دارد، نمیتواند در این کار موفق باشد، زیرا زمان زیادی از یک روز را باید با گردشگر باشد. از طرفی یک راهنمای گردشگران خارجی، باید جغرافیا و فرهنگ کشورمان ایران را هم خیلی دوست داشته باشد تا بتواند به بهترین شکل داشتههای ایران اعم از مسجدها، کاروان سراها، پلها و... را خیلی با اشتیاق و کامل به گردشگر معرفی کند.
به عنوان آخرین پرسش، بفرمایید درآمد این رشته چگونه است؟
درآمد ما به شکل روزانه است و سقفی از طرف انجمن راهنمایان تعیین شده است که تقریبا ۲۰۰ هزار تومان در روز است، ولی بر اساس این که راهنما در چه زبانی فعالیت میکند، این تغییر میکند و راهنمای زبانهای فرانسه و آلمانی درآمد بیشتری دارد. از طرفی هر چه راهنما با تجربهتر و حرفهای تر باشد و بهتر بتواند کارش را اداره کند و موجب رضایتمندی گردشگران خارجی بشود، مبلغ دریافتی او بیشتر میشود.
نظر شما