تحولات منطقه

براساس آمار یونیسف، در طول ده سال اخیر دو میلیون کودک بر اثر جنگ کشته شده‌اند. بیش از ۱ میلیون یتیم شده یا از والدین خود جدا شده‌اند، بیش از ۶ میلیون دچارمعلولیت‌های دائم شده‌ و ۱۰ میلیون کودک در حالی که از آسیب‌های روانی جنگ رنج می‌برند به حال خود رها شده‌اند

اینجا میدان جنگ؛ ورود کودکان ممنوع
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

اختصاصی قدس آنلاین - «دارم می‌بینم که جهان کم کم داره به یه جای وحشی و غیر قابل کنترل تبدیل می‌شه، غرش‌هایی که مداوم تکرار میشن رو می‌شنوم و می‌دونم که میتونن ما رو هم از بین ببرند. می‌تونم رنج کشیدن میلیون‌ها نفر از آدم‌ها رو حس کنم ولی هر بار به بالا به آسمون بالای سرم نگاه میکنم و به این فکر می‌کنم که همه چی درست میشه و این ظلم و ستم یه روزی بالاخره تموم می‌شه».

این‌ها جملات یک دختر ۱۵ ساله است که می‌تواند دیروز نوشته شده باشد؛ به دست یک کودک بوسنیایی یا لیبریایی یا همین امروز توسط دختربچه کوچکی در افغانستان یا سوریه. در حقیقت این جمله‌ها ۵۰ سال پیش توسط آنه فرانک نوشته شده است؛ دختربچه‌ای هلندی که اندکی بعد در اردوگاه  جمعی نازی‌ها از دنیا رفت.

 سال گذشته یونیسف هفتادمین سال تاسیس خود را جشن گرفت. این سازمان بعد از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۶ با عنوان صندوق بین‌المللی اضطراری کودکان سازمان ملل پایه‌گذاری شد و هدف اولیه آن بهبود وضعیت کودکان جهان بود. زمان گذشته و هیچ چیز عوض نشده است. در سال ۲۰۱۷ هنوز هم کودکان جهان با قتل و کشتار ناشی از جنگ مواجه‌اند.

در یک صبح زمستانی ماه ژانویه، ماجد و دوستش عمر ۱۱ ساله به سمت پارک عمومی در نزدیکی خانه‌شان در شرق حلب به راه افتادند تا آن‌جا بازی کنند. دو هفته از برقراری صلح گذشته و فروکش کردن آتش جنگ به این دو دوست و بسیاری از کودکان همسن و سال آن‌ها فرصت داده ماجراجویی‌هایشان را در بیرون از خانه از سر بگیرند.

ماجد می‌گوید: شبیه یک کنسرو لیموناد بود. من روش پا گذاشتم و یهو همه چی منفجر شد. من به هوا پرتاب شدم اما هوشیاری خودم رو از دست ندادم. نگران عمر بودم و نمی‌دونستم چه طوری کمکش کنم.

مردم به سمت محل حادثه آمدند تا به ماجد و عمر که به شدت زخمی شده بودند کمک کنند. گلوله انفجاری به صورت و بدن ماجد اصابت کرده بود و در برخی قسمت‌ها باعث شده بود پوست بدنش کاملا جدا شود. اما او خوش شانس بود و پاهایش قطع نشده بود.

او می‌گوید: من سردم بود و درد شدیدی داشتم.

دوست ماجد، عمر ۵ دقیقه بعد از این که دو مرد او را نجات دادند در تاکسی جان باخت.   

داستان ماجد و عمر در گزارشی که یونیسف از وضعیت کودکان جهان در سال گذشته منتشر کرده به چشم می‌خورد. با وجود آتش‌بس، حوادث مرگبار همچنان ادامه دارد و آن طور که یونیسف می‌گوید سال ۲۰۱۶ خشونت‌بارترین سالی بوده که کودکان سوری تجربه کرده‌اند. شمار مرگ و میر کودکان در این سال دست‌کم ۲۰ درصد بیشتر از سال قبل بوده است. براساس این گزارش سال پیش ۶۵۲ کودک سوری در درگیری‌ها کشته شده‌اند. از این میان، ۲۵۵ کودک در داخل یا در نزدیکی مدارس جان خود را از دست داده‌اند.

در ماه نوامبر شبکه الجزیره لحظه‌ای را به تصویر کشید که یک حمله هوایی به بیمارستانی در شرق حلب باعث شد تیم‌های پزشکی بیماران را به حال خود بگذارند و فرار کنند؛ از جمله چندین نوزاد تازه متولد شده که هنوز در انکوباتورها بودند.  

با گذشت ۶ سال از آغاز جنگ، میلیون‌ها کودک بارها مجبور به ترک خانه‌هایشان شده و حالا نزدیک به شش میلیون کودک به کمک‌های بشردوستانه وابسته‌اند؛ رقمی که از سال ۲۰۱۲ تاکنون ۱۲ برابر شده است.

ماجد در حال بازیابی از آسیب‌هایش است؛ او ۴ سال از مدرسه را به خاطر جنگ از دست داده‌ و دارد رویای ادامه تحصیل را بار دیگر در ذهنش می‌پروراند.

ماجد پیامی برای کودکان دارد: من به دوستان و همسایه‌های‌مان می‌گویم هرگز به پارک‌های متروکه نزدیک نشوند و هیچ وقت با چیزهای عجیب و غریب بازی نکنند. چون می‌تواند آن‌ها را بکشد.

سال ۲۰۱۶ برای کودکان افغانستانی هم سال خوش یمنی نبوده‌است؛ به گزارش پرس تی وی و براساس اعلام هیأت معاونت ملل متحد در افغانستان (یوناما) در سه ماهه نخست این سال، ۱۶۱ کودک کشته و ۴۴۹ کودک زخمی شدند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۲۹ درصد افزایش داشته است.

دنیل بل، مدیر حقوق بشر یوناما ضمن هشدار نسبت به کشته شدن غیرنظامیان می‌گوید: اگر جنگ و درگیری نزدیک مدرسه‌ها، زمین‌های بازی، خانه‌ها و درمانگاه‌ها ادامه یابد و طرفین از سلاح‌های انفجاری دست‌ساز و خمپاره در این مناطق استفاده کنند، افزایش شمار کشته‌ها و زخمی‌ها با همین روند ادامه خواهد داشت.  

جدای از بمب‌ها، گلوله‌ها و انفجارها، کودکان جنگ در خاموشی بر اثر بیماری می‌میرند؛ بیماری‌هایی که اگر جنگ نبود به سادگی قابل پیشگیری بودند. وقتی منابع غذایی با کمبود مواجه شود این کودکان هستند که بیشترین آسیب را می‌بینند زیرا بدن در حال رشد آن‌ها به منابع ثابت غذایی نیاز دارد. وقتی منابع آب آلوده می‌شود، باز هم کودکان هستند که کم‌ترین مقاومت به بیماری را دارند. آن‌ها تا پایان عمر با تجربه مرگ‌های خشونت‌بار و حوادث ناخوشایندی که دیده‌اند دست و پنجه نرم می‌کنند.  

بمب‌ها و گلوله‌ها عامل شماره یک استرس روانی کودکان هستند. از هر ۴ کودک جنگ زده یکی در معرض آسیب‌ها و اختلالات ذهنی شدید ناشی از جنگ قرار دارد که ممکن است در تمام عمر همراه او باشد. از هر سه کودک یکی از مرگ نزدیکانش رنج می‌برد. ۵۰ درصد از کودکان جنگ دیگر به مدرسه نمی‌روند. بعد از کشتار دسته جمعی در رواندا روان‌شناسان در مصاحبه‌هایی که با کودکان داشتند متوجه شدند بیش از ۶۰% این کودکان اهمیتی نمی‌دهند که هرگز بزرگ نشوند.

تحقیقاتی که یونیسف بر روی ۶۰۰ کودک عراقی سه تا ۱۰ ساله انجام داده نشان می‌دهد که نیمی از این کودکان دچار تروما و فشارهای روانی ناشی از جنگ هستند. پرفروش‌ترین اسباب‌بازی در عراق سلاح‌های جنگی است و کودکان در بازی‌هایشان مدام صحنه‌های درگیری را که شاهد آن بوده‌اند، تکرار می‌کنند.

گراسا میشل، بیوه نلسون ماندلا می‌گوید: خشونت‌های فیزیکی، جنسی و احساسی ناشی از جنگ که کودکان در معرض آن‌ها قرار می‌گیرند دنیای این کودکان را در هم می‌شکند. جنگ شالوده زندگی کودکان را تحلیل می‌برد، خانه‌های آن‌ها را ویران می‌سازد و اعتماد آن‌ها به بزرگسالان را خرد می‌کند.

امانوئل ساتولی عکاس ایتالیایی در ماموریتی که به عراق داشت لنز دوربینش را روی کودکان و نوجوانان زوم کرد تا ببیند جنگ و درگیری و عواقب پس از آن چه تاثیری بر آن‌ها بر جای می‌گذارد. او در مصاحبه‌ای با روزنامه تایم می‌گوید: ما بچه‌هایی را دیدیم که دو یا سه روز پیش در قلمرو داعش بودند و این تجربه بسیار دردناکی برای آن‌ها بود.

او اضافه می‌کند: در کمپ کودکان حس می‌کنند در خانه خودشان نیستند و دور از خیابان‌هایی به سر می برند که همیشه در آن‌ها بازی می‌کردند. آن‌ها همیشه حس می‌کنند در زمان معلقاند.  

برای کودکان، جنگ هرگز به پایان نمی‌رسد. حتی اگر آتش‌بسی اعلام شود یا کودکان به مردان و زنانی بزرگ و بالغ تبدیل شوند.  

اوگاندا امروز در بسیاری بخش‌ها پیشرفت کرده است و دارد خود را از گذشته پر آشوبش بازیابی می‌کند. اوگاندا به سمت کشوری با صلح و آرامش نسبی پیش می‌رود اما جنگ ۲۰ ساله بین دولت و گروه شورشی به نام Lord’s Resistance Army هنوز هم بر زندگی کودکان و نوجوانان اثرگذار است. تلاش‌های زیادی صورت گرفته تا استفاده از تنبیه بدنی در مدارس متوقف شود اما خشونت هنوز هم یکی از اصلی‌ترین ابزارهای تربیتی والدین و معلمان است.

 نوجوانان و کودکان جنگ‌زده حالا از تعدی حقوق و کمبود فرصت‌های اقتصادی رنج می‌برند. بیش از دو سوم بیکاران این کشور زیر ۲۴ سال سن دارند و یکی از بالاترین نرخ‌های بیکاری در آفریقا مربوط به اوگانداست. منابع آموزشی و امکانات تحصیلی ناکافی است و تنها یک چهارم از کودکان تحصیلات خود را بعد از دوره ابتدایی ادامه می‌دهند.

میدان جنگ جای کودکان نیست اما موصل پر است از آن‌ها. شهرهای جنگ زده سودان، سومالی، آفریقای مرکزی، کنگو، پاکستان و نیجریه نیز. براساس آمار یونیسف، در طول ده سال اخیر دو میلیون کودک بر اثر جنگ کشته شده‌اند. بیش از ۱ میلیون یتیم شده یا از والدین خود جدا شده‌اند، بیش از ۶ میلیون دچارمعلولیت‌های دائم شده‌ و ۱۰ میلیون کودک در حالی که از آسیب‌های روانی جنگ رنج می‌برند به حال خود رها شده‌اند. بسیاری از آن‌ها در شرایط بحرانی زندگی می‌کنند که مجبورند تصمیمات حیاتی بگیرند؛ زیر یک جسد مرده مخفی شوند یا نشوند، بکشند یا کشته شوند و اغلب با موقعیت‌هایی رو به رو می‌شوند که باور دارند تا چند لحظه دیگر خواهند مرد. حسی که آنه فرانک قطعا به خوبی می‌شناسد.

هر چند سازمان‌های خیریه غیردولتی همچون save the children اقداماتی برای بهبود وضعیت کودکان انجام داده‌اند. آن‌ها در سال ۲۰۱۵ بیش از ۱۲۰ کشور را تحت پوشش خود قرار داده و با جذب کمک‌های مردمی، ۱۸۵ میلیون کودک نیازمند را زیر نظردارند.   با حمایت گسترده افراد خیر، این سازمان‌ها زندگی کودکان را نجات میدهند و آینده آن‌ها را می‌سازند. اما انگار هنوز هم این جهان جای خوبی برای کودکان نیست

منابع

https://www.ncbi.nlm.nih.gov

https://www.warchildholland.org

https://www.unicef.org

http://www.child-soldier.org/

https://www.psychologytoday.com

http://www.aljazeera.com

http://www.independent.co.uk

http://presstv.ir

http://www.nbcnews.com

http://time.com

http://www.savethechildren.org

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.