به گزارش قدس آنلاین، پایگاه تحلیلی آمریکایی «پروجکت سیندیکیت» نوشت: حسن روحانی پیروز انتخابات ایران شد و این به آن معناست که مردم ایران او را به عنوان کسی که باید با دولت جدید آمریکا سر و کار داشته باشد برگزیدهاند. امروز باید دید شرایط روابط ایران و آمریکا در دوران بعد از برجام و کانالهای ارتباطی دو کشور که طی مذاکرات برجام ایجاد شده است به چه سمت و سویی خواهد رفت.
این گزارش با بیان اینکه مذاکرات و توافق هستهای تنها نقطه مشترک میان ایران و آمریکا بعد از انقلاب اسلامی بوده است، نوشت: البته در دوران رونالد ریگان و جرج بوش پدر وضعیت کمی پیچیده بود.
این مقاله در ادامه با بیان بخشهایی از تاریخ تحولات روابط ایران و آمریکا نوشت: با روی کار آمدن دولت خاتمی، بار دیگر همه چیز تغییر کرد. بعد از حادثه یازده سپتامبر جرج بوش، ایران را «محور شرارت» خواند و به عراق حمله کرد. همین حمله در نهایت فرصت طلایی را برای ایران جهت توسعه در منطقه ایجاد کرد.
در ادامه این تحولات نویسنده با اشاره به روی کار آمدن روحانی در سال ۲۰۱۳ نوشت: این دوران با دوران اوباما هم زمان شد و با توجه به رویکردهای سیاست خارجی اوباما طی دو سال مذاکره سخت نهایتا ایران به توافق هستهای با شش قدرت بزرگ جهانی دست پیدا کرد. مخالفان برجام در آمریکا معتقد بودند که این توافق راههای دستیابی ایران به سلاح هستهای را از بین نبرده و تنها روند دستیابی به آن را کندتر کرده است؛ اما آژانس انرژی اتمی بر این باور است که ایران به تعهداتش ذیل برجام پایبند است.
این مقاله در ادامه به روی کار آمدن ترامپ با شعار از بین بردن برجام اشاره کرد و نوشت: با این وجود به محض ورود او به کاخ سفید معلوم شد به جز نتانیاهو هیچ یک از اطرافیان ترامپ این اقدام را به نفع خود نمیدانند. در واقع این تصور که ایران با وجود برجام به اقدامات مخفیانه خود برای ساخت بمب اتم ادامه میدهد به معنی انکار کارآمدی و همه تجارب و منطقهای موجود در سیستم کنترل سلاح هستهای است.
در این گزارش نویسنده اذعان داشت که برای ایران لغو تحریمهای بینالمللی تحت توافق هستهای انگیزه مهمی برای حفظ این توافق است. در واقع ایران بر سر وعدههای خود مانده و خروج یک جانبه آمریکا از توافق هستهای به دلیل حمایت دیگر طرفهای توافق کار آسانی نیست. حتی عربستان سعودی هم به تدریج با این توافق کنار آمده و با وجود مقاومتهای اولیه کنگره آمریکا اما کم کم آنها نیز با واقعیت امر مواجه شدند.
نویسنده با بیان اینکه نباید اشتباه کنید؛ این توافق یک توافق خوب است، نوشت: این توافق رقابت هستهای را در منطقهای که بیثباتترین منطقه جهان است از بین برده؛ عربستان سعودی که رقیب درجه اول ایران در منطقه به شمار میرود پیش از این به سمت خرید ظرفیتهای هستهای از طریق پاکستان رفته بود. ترکیه، کویت، مصر و الجزیره نیز از این روند فاصله چندانی نداشتند. در صورت دستیابی هر یک از این کشورها به سلاح هستهای، بازی خطرناکی در منطقه به راه میافتاد. این کشورها با توافق هستهای ایران مجاب شدند که مسیر دستیابی ایران به سلاح هستهای مسدود شده است.
نویسنده این گزارش در پایان گفته علاوه بر عقبنشینی یکجانبه آمریکا از توافق هستهای، ایران با خطرات دیگری نیز روبه روست؛ رهبری جریان اعتدالگرا بر مصدر امور اجرایی در ایران متزلزل است و ادامه مشکلات اقتصادی در این کشور به دلیل تحریمهای باقیمانده آمریکا میتواند مواضع منتقدان را در این کشور تقویت کند. در نهایت جهان نباید اجازه از بین رفتن توافق هستهای را بدهد.
نظر شما