قصه از آنجا شروع شد که یکی از کارخانههای معروف و عظیم سیگار، به این فکر افتاد که چرا نیمی از مردم دنیا، یعنی زنها مشتریاش نیستند و بعد از کلی کنکاش و مشورت با جامعهشناسان و روانشناسان آنزمان، اولین تبلیغ تلویزیونی خود را ساخت. در آن ویدیو چنددقیقهای، زنها پلاکارد بهدست برای گرفتن حقی زنانه که جامعه از آنها گرفته بود در خیابان راهپیمایی میکنند و اعتراضشان بیپاسخ نمیماند و حق خود را میگیرند، در آن لحظه زنی که لیدر و رهبر گروه است، سیگار روشن میکند و دیگران بعد از او پیروزی خود را با روشنکردن سیگار جشن میگیرند. از آنروز به بعد سیگار کشیدن برای زنها، به نماد و علامت پیروزی، قدرت، بزرگی و... تبدیل شد و زنها هم سیگار بهدست شدند. این قصه کوتاه آغاز آمدن سیگار در زندگی زنها بود، آمدنی که معلوم نیست چه رفتنی دارد و حالا نهتنها زنها، بلکه دختران نوجوان و جوان را هم درگیر خودش کرده است. اما پرسش این است که آیا واقعاً سیگار حس قدرت و بزرگی به زنان میدهد؟
سیگار باکلاس است؟
دندانهای ظریفش به زردی میزند و لبخندش روی صورتش میماسد، اما میگوید اگر سیگار نباشد نمیتوانم زندگی کنم. در جواب «در روز چند نخ میکشی؟» میگوید: «هرچقدرکه داشته باشم، ده نخ دیگر تهش است»، ستاره تازه ۲۰ساله شده و دانشجوی مهندسی معماری است. او معتقد است سیگار آرامش میکند، میگویم: سیگار باکلاس است؟ میخندد و ادامه میدهد:«راستش من خجالت میکشم درکنار دوستانم یا در خیابان سیگار بکشم، فقط در تراس خانه سیگار میکشم، اما بعضی از دوستانم آن را باکلاس میدانند».
* تا حالا سعی کردی سیگار را ترک کنی؟
- من نخواستم، بدون سیگار دیوونه میشم، اما ترک کردنش کاری نداره.
* فکر نمیکنی سیگار کشیدن به سلامت فرزند آیندهات آسیب بزند؟
- وقتی بچهدار شدم، سیگار را ترک میکنم، فعلاً تا جوونی باید عشق و حال کنی.
* تو که میگی نمیتونم بدون سیگار زندگی کنم!
- حالا تو هم گیر دادیها! یککاری میکنم دیگه!
* شنیدی بعضیها میگن سیگار یک حس خاصی داره، حس قدرت، بزرگی و مردانگی، تو موافقی؟
- آره شنیدم، خیلی از دخترها میگن، اما من فقط برای خودم سیگار میکشم، نمیخواهم چیزی نشان بقیه بدهم، به همین دلیل هم بیرون سیگار نمیکشم، اما راستش را بخواهی این حسهایی که میگی، من یکی نفهمیدم. اینروزها که دیگر برایم فقط عادت است.
ستاره اولین نخ سیگارش را یواشکی با دوستش در یکی از دستشوییهای مدرسه روشن کرده و ادعا میکند هروقت که بخواهد، راحت میتواند آن را ترک کند، اما فعلاً چهارسالی است که اسیر آن است.
تفریحمان سیگار است
یونیفرم مدرسه به تن دارند و روی یکی از صندلیهای پارک نشستهاند و سیگار میکشند. بهسختی راضی میشوند تا با من حرف بزنند. هردو پیشدانشگاهی هستند و بهخاطر فشار درس و کنکور سیگار میکشند. محدثه میگوید تنها تفریحمان سیگار است و کار دیگری جز آن نداریم. میپرسم خانوادهتان خبر دارند؟ هردو نه غلیظی میگویند و سارا در ادامه میگوید من که اگه بابام بفهمه، بیچارهام میکنه. وقتی میپرسم چند نخ میکشید؟ میگویند دو سه نخ بیشتر نمیشود. فقط بعد مدرسه یا عصرها که با هم بیرون هستیم سیگار میکشیم، در خانه نمیتوانیم. میگویم سیگار کشیدن چهحسی دارد؟ محدثه کمی فکر میکند و بعد میگوید: نمیدانم چطور بگویم، یکجوری خوب است دیگر! سارا هم میگوید کار باحالی است.
فقط همین یکنخ...
سیگار کشیدن دختران جوان یک تابو و ناهنجاری بزرگ در جامعه ماست و شاید یک دختر با انجام اینکار نسبت به پسری که سیگار را شروع میکند، قدرتمندتر بهنظر برسد، چراکه پا در منطقه ممنوعتر و پررنگتری گذاشته است. اما مسئله مهم اینجاست که واقعاً مصرف یک ماده اعتیادآور که به سلامت دختران ما آسیبهای جبرانناپذیری میزند و ازطرفی دیگر شأن آنها را در جامعه پایین میآورد، ارزشش را دارد؟
همه ما میدانیم که ذهن انسان قدرتمند است و تلقین در همه موارد، چه مثبت و چه منفی تأثیرگذار است. روانشناسان ثابت کردهاند که اگر شما با خودتان بارها فکر کنید که مثلاً اگر از آن پله بالا بروید، پایتان درد میگیرد، درحالیکه در واقعیت چنین اتفاقی نمیافتد، ذهن شما و تلقین تأثیر خودش را میگذارد و واقعاً پایتان درد میگیرد. درمورد حس قدرت، مردانگی و اعتماد به نفس با سیگار کشیدن هم دقیقاً همین مثال تکرار میشود. دود کردن یک جسم باریک و کوتاه با نیکوتینی که به آن اعتیاد پیدا میکنید، مگر چه دارد که بتواند اینهمه حس مثبت را در شما بهوجود بیاورد؟ درواقع این ذهن شماست که شرطیتان میکند و همه حسهای مثبت را در گرو کشیدن سیگار میداند.
جالب است بدانید که طبق آمار، میانگین سن سیگار کشیدن به ۱۴سال رسیده و ۷۰ درصد از کسانیکه از سر کنجکاوی، تفریح یا هزار و یک دلیل دیگر بهسراغ سیگار رفتهاند، هیچگاه نتوانستهاند آن را ترک کنند. دو سال پیش از وجود ۴۰۰ هزار دختر سیگاری در ایران خبر دادهاند که یقیناً تعداد آنها امروز بیشتر شده است.
عضو کمیته کنترل دخانیات، حسن آذرپور در مصاحبهای اعلام کرده است که از هر ۵ نوجوانی که سیگاری میشوند، تنها ۲ نفر ترک میکنند.
چرا سیگار نکشیم؟
نگاه بد جامعه و مردم را بگذاریم کنار، ناراحتی خانواده را هم بگذاریم کنار، مشکلاتی که میتواند در آینده برای ازدواج شما بهوجود بیاید را هم میگذاریم کنار، میخواهیم فقط به خودتان فکر کنید و اگر فکر کشیدن سیگار از ذهنتان گذشته است، بعد از خواندن این چند خط، یکبار دیگر کلاهتان را برای خودتان قاضی کنید. با کشیدن فقط یکنخ سیگار در همان دفعه اول، چیزی حدود ۶۹ ماده شیمیایی خطرناک مثل نیکل، کروم و آرسنیک وارد بدن میشود، این درحالی است که سیگار کشیدن چروکیدگی زودرس پوست، سرطان، حمله قلبی، نازایی، افسردگی و انواع بیماریهای تنفسی را بههمراه دارد.
اصلاً میگویید من نمیخواهم سالم باشم، باشد سلامتی را هم میگذاریم کنار، بیایید سر چیزی صحبت کنیم که اگر برود، دیگر بر نمیگردد؛ همین روزهاییکه دارید، روزهای خوب نوجوانی، بهترین روزهای عمرتان. در این سن، قوه یادگیری شما بهتر عمل میکند، پرانرژیتر هستید و اول راه ساختن زندگی خود ایستادهاید. بهقول معروف دارید اولین آجر را میگذارید، آیا دلتان میخواهد دیوار زندگی و جوانی خود را کج بچینید؟ و وقتی در چهلسالگی به هجدهسالگی خود فکر میکنید، حسرت بخورید و بگویید حیف آنروزهایم که خرج چهچیزهای بیارزشی شد؟ آیا واقعاً سیگار ارزشش را دارد تا همیشه خود را درگیر آن کنید و در زندگی مسائل مهمتری همچون مادر شدن، یک ازدواج درست، یک زندگی سالم و یک شخصیت اجتماعی فرهیخته را فدایش کنید؟ هم من میدانم و هم شما که سیگار بر روی تمام این اتفاقات و آینده شما تأثیر خواهد داشت و ترک کردن آن هم کار راحتی نیست و خیلی از افرادی که میگویند هروقت اراده کنیم سیگار را کنار میگذاریم، هنوز هم درگیر آن هستند و بهخاطر پوچی به خود و خانوادشان ضربه زدهاند و بهترین روزهای عمرشان را از دست دادهاند. حالا دیگر تصمیم با خودتان است...
نظر شما