اختصاصی قدس آنلاین- بسیاری از اوقات حق و باطل به هم آمیخته می شوند و افرادی از سر تبعیت از هوای نفس بدعت هایی می آفرینند که در عین باطل بودن از آن جا که شباهت با حق دارد، گروهی را می فریبد و آنان را در دام فتنه می اندازد. اگر حق و باطل کاملاً روشن و واضح بودند، افراد می توانستند به راحتی حق را تشخیص داده و از باطل دوری گزینند. در چنین شرایطی افراد بی بصیرت به خاطر فهم اشتباه به عنوان ابزاری در دست دشمنان قرار می گیرند و ناخواسته و با نیت حق مداری به عنوان عاملان عده ای که تعمداً حق و باطل را درهم آمیخته اند، عمل می کنند.
علی علیه السلام در این خصوص به خوارج فرمودند: شما بدترین مردم هستید. شما تیرهایی هستید در دست شیطان که از وجود پلید شما برای زدن نشانه خود استفاده می کند و به وسیله شما مردم را در حیرت و تردید و گمراهی می افکند.
لازمه شناخت رفتار شناسی امیرمومنان علی علیه السلام در برخورد با فتنه ها و الگو گیری از آن، شناخت سنخ فعالیت های فتنه آفرینان در راستای نیل به مطامع خود در جامعه ارزشی می باشد. با توجه به اینکه امروز برخی مدعی هستند که امام علی (ع) مخالفانشان را تحمل می کردند و برخورد تندی با مخالفان نداشتند پایگاه خبری- تحلیلی «قدس آنلاین» در گفت و گویی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر جواد سلیمانی، محققق؛ پژوهشگر و عضوهیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) که در دو قسمت تنظیم شده است به بررسی جریان شناسی مخالفان نظام علوی و شباهت آن در نظام جمهوری اسلامی و برخورد امام علی (ع) و رهبران نظام جمهوری با دشمنان و معاندان نظام اسلامی پرداخته که در ادامه اولین قسمت از این گفتگو منتشر شده است.
سلیمانی با معرفی دسته اولی که در برابر امام علی(ع) ایستادند و بیان شباهت های آنها با منافقین در عصر جمهوری اسلامی به قدس آنلاین گفت: برخورد امام علی (ع) با مخالفین نظام اسلامی سوژه برخی از جریانهای سیاسی معاند یا زاویه دار با نظام شده است. با توجه به اینکه مخالفان حکومت علوی متفاوت از یکدیگر بوده اند بنابراین برای بررسی نحوه برخورد امیرالمومنین حضرت علی (ع) با مخالفان قبل از هر چیزی باید مخالفان را دسته بندی کنیم. به گواهی تاریخ حضرت علی (ع) با مخالفان نظام وحکومت اسلامی با عدل علوی برخورد یکسانی نداشته اند و حضرت با هر دسته ای برخورد خاصی داشته اند. وی افزود: دسته اول مخالفان امام علی (ع) جریان زرسالار برانداز بودند. شخصیت هایی وارد این جریان شده بودند که در حقیقت اعتقاد قلبی به اسلام نداشتند و بالاجبار و به دروغ خود را مسلمان می نامیدند، آنها با نفوذ در حکومت اسلامی درصدد تخریب چهره واقعی اسلام بودند بنابراین حضرت معتقد بود این افراد نباید در جامعه اسلامی دارای پست ومقامی باشند و اگر در راس امور قرار دارند باید عزل شوند، در صورتی که مقاومت کنند بر حکومت اسلامی واجب است با آنها رو در رو شود. یکی از این افراد و خاندانی که امام علی (ع) درباره آنها چنین نظری داشت معاویه و اطرافیانش بودند. امام روزی که به اصرار مردم کوفه بر مسند خلافت و حکومت نظام اسلامی نشستند بلافاصله فرمودند تمام کارگزارانی که جزء بنی امیه هستند باید عزل شوند فلذا معاویه و برخی دیگر را عزل کردند. معاویه با مقاومت در برابر فرمان امام علی(ع) ایستاد و حاضر به کنارکشیدن از حکومت شام نبود. از سوی دیگر معاویه ساختار نظام علوی را قبول نداشت و با حضرت بیعت نمی کرد از این رو امام علی (ع) مجبور به رو دررویی و جنگ با معاویه شد تا او را از حاکمیت بر بخشی از جامعه اسلامی عزل کند.
سلیمانی با اشاره به شباهت گروهک های تروریستی منافقین با امویان خاطر نشان کرد: در نظام اسلامی جریانی که بیشترین شباهت به جریان معاویه و بنی امیه را داشت با نام مجاهدین خلق (منافقین) رو در روی نظام اسلامی ایستاد. این جریان مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال نفوذ و سهم خواهی از نظام بودند. آنها در حالی در کنار انقلاب ایستاده بودند و نقش بازی می کردند که هیچ اعتقادی به پیروزی انقلاب اسلامی نداشتند. منافقین به دروغ ادعای مسلمانی می کردند در حالی که به دنبال براندازی حکومت مبتنی بر نظام فقه اسلامی و ولایت فقیه بودند. این پژوهشگر اسلامی اظهار داشت: با این حال نظام جمهوری اسلامی همانند نظام علوی در ابتدا با این جریان برخورد تندی نکرد و به این قائل نبود که آنها را از نظام خارج کند. امام خمینی(ره) درباره منافقین معتقد بودند به هیچ وجه نباید به آنها پست و مسئولیتی داده شود و در صورتی که اقدام مسلحانه ای علیه نظام انجام دهند آن زمان باید رو در روی آنها ایستاد و با آنها درگیر شد. به هر حال امام خمینی (ره) مطابق با برخورد علوی در برابر کسانی که قصد از بین بردن نظام اسلامی داشتند و در گیری مسلحانه را رقم می زدند ایستاد. متاسفانه در هر دوره ای نفوذیان و زرسالاران به دنبال نفوذ به پست ها ومسئوولیت های خطیر هستند از این رو هر نظامی با چنین جریان هایی رفتاری تند خواهد داشت. عضو هیات علمی موسسه امام خمینی گروه دوم از مخالفین امام علی (ع) را آن دسته خواصی میداند که مال دنیا آرمان هایشان را تغییر داده بود. این استاد حوزه ودانشگاه در ادامه گفت: دسته دوم خواص تجدید نظر طلب بودند این افراد که در گذشته در دوران حیات مبارک پیامبر اکرم (ص) حضور داشتند و با آرمان های انقلاب رسول خدا وحکومت دینی همراه بودند بعداز مدتی در فرآیند توسعه جامعه اسلامی دچار لغزش هایی شدند. این دسته که علاقمند به تکاثر، تجمل و دنیا مداری شدند بعد از رحلت رسول خدا (ص) آرام آرام از رانت ها استفاده کرده و با گرفتن حقوقهای نجومی و ویژه خواری صاحب ثروت های باد آورده شدند. حضرت علی (ع) این دسته را تا زمانی که رو در روی حکومت قرار نگرفته و با ساختار نظام اسلامی وارد جنگ نشده بودند تحمل می کردند. حضرت هیچ گاه به این جریان نیز پست ورتبه ای ندادند چرا که معتقد بودند اگر این جریان روی کار بیاید با تطمیع عده ای آنها را تابع بی چون وچرای خود می کنند و اینگونه به توده های مردم ظلم خواهند کرد. بارزترین شخصیت هایی که در این دسته می توان به آنها اشاره کرد افرادی چون طلحه و زبیر بودند که دوران حیات پیامبر اکرم (ص) را درک کرده بودند.
دکتر سلیمانی رهبران فتنه ۸۸ را مصداق عینی طلحه و زبیرهای زمان امیرالمومنین عنوان کرده و افزود: این عده در نظام ما تجزیه طلبانی هستند که در فتنه ۸۸ به دنبال قدرت و صدارت بودند. این افراد همانند طلحه و زبیر به دنبال مسئوولیت و صدارت در حکومت اسلامی بودند و همانند فتنه گرانی که خواهان به دست گرفتن ریاست جمهوری در سال ۸۸ بودند در حالی که چندین بار آرای مردم شمارده شد اما آنها قایل به قانون نبودند و با ادعای تقلب می گفتند فقط اسم ما باید از صندوق رای بیرون بیاید. این جریان با کشاندن مردم به خیابان ها و شورش های خیابانی به دنبال آسیب زدن به نظام اسلامی بودند و همانند شورشی که طلحه و زبیر در جنگ جمل علیه حضرت به راه انداختند عمل کردند. حضرت می گفت من به این ها پست نمیدهم چون پست و مقام را ابزاری برای کسب قدرت، ثروت و چپاول بیت المال می دانند و به توده مردم ظلم می کنند. حضرت امیر معتقد بودند که این جریان به دنبال استیفای مصالح عمومی جامعه اسلامی نیستند اما با این حال تا قبل از اینکه دست به شمشیر ببرند با آنها مدارا می کرد تا زمانی که بر علیه نظام اسلامی شورش کردند. نظام جمهوری اسلامی ایران نیز فتنه گران را زمانی که برعلیه نظام شورش کردند و جنگ های خیابانی راه انداختند و با فراخوان عده ای فریب خورده را برای درگیری با نظام به خیابان ها کشاندند آنها را تحمل کرد و بعد از آن با حصر خانگی سران فتنه در برابر آنها ایستاد. حضرت علی نیز در جنگ جمل با فتنه گران جنگید و کسانی که زنده ماندند را تحت الحفظ به مدینه فرستادند.
این پژوهشگر دینی دسته سوم را کج فهمانی میداند که درک درستی از اسلام نداشتند وی دراین باره به قدس آنلاین گفت: دسته سوم کسانی بودند که به خاطر کج فهمی معاند نظام اسلامی شدند. این جریان تفکری التقاطی داشتند آنها نه فریب مال دنیا را خورده بودند و نه دنبال زراندوزی بودند. اینها برداشت درستی از اسلام نداشتند یعنی اسلام را بد فهمیده بودند و قائل به اسلام منهای ولایت بودند. این جریان معتقد بودند ما خودمان آگاه به اصول و فروع دین اسلام هستیم بنابراین نیازی به تبیین اسلام از سوی ولایت نداریم، در حالی که طبق نص صریح قرآن خداوند متعال خطاب به مسلمانان می فرماید: اگر جایی از کتاب خدا چیزی نفهمیدید از اهل ذکر سوال کنید. ائمه اطهار (ع) طبق روایت های اسلامی اهل ذکر هستند اما این دسته این موضوع را به هیچ وجه برنمی تابیدند.
عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی گروه فرقان و جریان شیرازی را مشابه خوارج دانسته و درباره آنها معتقد است: این جریان در دوره ما شامل افرادی می شود که اسلام را منهای روحانیت و ولایت می خواهند. آنها معتقدند ما فهم خودمان از اسلام را قبول داریم و به آن چیزی که می فهمیم عمل می کنیم. این جریان در صدر اسلام در گروهی به نام خوارج وارد جنگ با امیرالمومنین شدند. آنها از حضرت خواستند که حکمیت را بپذیرد یا با معاویه صلح کند. حضرت در برابر این خواسته ایستاد و موافق حکمیت نبود. این افراد می خواستند که صلح را به حضرت تحمیل کنند در حالی که امام می فرمودند معاویه به هر قیمتی به دنبال براندازی حکومت اسلامی است. خوارج با فهم غلطی از یک آیه قرآن رو به روی امام ایستادند و ادعا کردند که حکم از آن خداست و ما اشتباه کردیم که خواستیم حکمیت بین شما و معاویه صورت بگیرد که چه کسی صاحب حق است، در حالی که خودشان این مذاکره را به حضرت تحمیل کرده بودند و حال حضرت را مورد عتاب قرارمی دادند که چرا از ما این مساله را پذیرفتی. دراصل خوارج فرافکنی می کردند. وی ادامه داد: حضرت علی (ع) به خوارج متذکر شدند که خداوند که برای دادن حکم به میان بندگانش در روی زمین نمی آید واین کار را به معصومان و ائمه و علما و فقها واگذار کرده است. اما این دسته از افراد با نام دین، دین را دور میزدند. منطق اینها برگرفته از برداشت غلط از یک آیه قرآن بود. عدم فهم درست دینی موجب شده بود که آنها ولایت را به عنوان فصل الخطاب و مرجع دینی و سیاسی قبول نداشته باشند. این دسته از افراد در اثر جهالت و کج فکری به این بلا مبتلا شدند در حالی که حضرت تلاش میکرد اینها را از این جهالت و جمود فکری نجات دهد. فلذا سعی می کرد با آنها مباحثه کند چرا که این گروه در پی رواج گفتمان غلط در جامعه بودند. آنها شبهه ایجاد می کردند و حضرت جواب می داد. حضرت علی (ع) تا زمانی که این جریان بر روی نظام اسلامی شمشیر نکشید آنها را تحمل کرد اما وقتی دست به شمشیر بردند امام چند ساعتی با آنها صحبت کردند و از دوازده هزار نفر توانستند هشت هزار نفر را قانع کنند؛ تعدادی زنده ماندند و مابقی کشته شدند.
سلیمانی در خاتمه خاطرنشان کرد: درنظام ما گروه فرقان که آیت الله مطهری را به شهادت رساند چنین وضعیتی داشتند. برداشت های غلط از آیات قرآن آنها را به این سمت و سوی سوق داده بود هر چند که نظام جمهوری اسلامی درصدد مباحثه با آنها بود اما زمانی که دست به ترور و کشتار زدند نظام در برابر آنها ایستاد و آنها را مورد عقاب قرار داد. بنده گمان می کنم در حال حاضر به غیر از جریان شیرازی ها که تشییع انگلیسی محسوب می شوند چنین جریانی در جامعه وجود ندارد. رفتار تشیع انگلیسی در جامعه ما شبیه خوارج است اینها کسانی هستند که با برداشت غلط از دین، اسلام منهای سیاست و ولایت فقیه را ترویج می کنند و با تکیه کردن بر برخی از بخش های مذهب تشیع و برداشت غلط از آنها موجب زوال جامعه شیعی و تضعیف آن می شوند. مثلا لعن مقدسات اهل سنت و اهانت به خلفای اهل تسنن از رفتارهای تحریک آمیز وضد دینی است که این گروه در پیش گرفته است. همانگونه که امام علی (ع) سعی داشت با روشنگری خوارج را از بیراهه به راه آورد و مردم را نسبت به رفتار وگفتار آنها آگاه کند. برخورد گفتمانی اولین شیوه نظام علوی نظام جمهوری اسلامی است که در قمست دوم و پایانی این گفتگو بیشتر بدان خواهیم پرداخت.
نظر شما