تحولات منطقه

معارف: تقوا، ایمان الهی و عزم راسخ برای شهادت مهم‌ترین نکته ای است که ما در آخرین ساعات زندگی متعالی حضرت علی(علیه‌السلام) می‌بینیم؛‌ در سیره زندگی مولی الموحدین(علیه‌السلام) مرگ برابر با لقای پروردگار است و ایشان از همین روی در شب شهادتشان بارها به حیاط خانه رفتند و به آسمان نگاه کردند و منتظر لحظه موعود بودند

علی(علیه‌السلام) منادی وحدت امت اسلامی
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

ملیحه پژمان: دیگر به کاسه‌های شیر نیازی نیست، به یتیمان کوفه بگویید، دیگر به بازگشت پدر، امیدی نیست.

برگردید، یتیمان کوفه، برگردید؛ ناشناس کوچه‌های کوفه، هرگز نخواهد آمد.

دیگر کوبه در خانه‌های شما، آهنگ آمدنش را نخواهند نواخت، برگردید، یتیمان کوفه...!

ای اهالی کوفه! آسوده باشید؛ دیگر از دست عدالت‌های علی(علیه‌السلام)، به ستوه نخواهید آمد! شما ماندید و صدای سکّه‌های بیت‌المال!

شما ماندید و هوس‌های دور و درازتان! شما ماندید و دنیای سراسر جهلتان!

به خدا شما لایق علی نبودید! حیف از آن اقیانوس لایتناهی معرفت و حکمت که جرعه‌ای از آن ننوشیدند! حیف از آن سینه، آن صندوقچه اسرار و دانش الهی که همچنان سربسته ماند و به هیچ کلیدی گشوده نشد!

صدا کرد و جوابی ندادید! حیف از آن قرآن ناطق، که کسی پیدا نشد تا به تفسیرش بنشیند، تا بفهمد و بشناسد، بشناسد و بشناساند!

اینک، قرآن، لب فرو بسته است؛ با تمام معجزاتش، با تمام اسرار نهانش! دیگر هر چه بخوانید، جوابی نخواهید شنید.

علی(علیه‌السلام) رفت؛ با تمام عدلش؛ با تمام انفاقش، با تمام مهربانی‌اش، با تمام نصیحت‌های پدرانه‌اش! «امروز عدالت به تمام معنا، در زیر خاک شد»؛ اگر تمام عمر به سوگ بنشیند، کم است؛ به یتیمان کوفه بگویید: باز گردند؛ دیگر به کاسه‌های شیر نیازی نیست!

دیگر نخل‌های کوفه صدای مناجات او را نمی‌شنوند و ماه را بگویید، که امشب به ملاقات آفتاب نخواهد رفت.

به کوچه‌ها خبر دهید، بیش از این، منتظر ضرباهنگ قدم‌های «او» نباشند و علی(علیه‌السلام) امشب، به دیدار خدا مشتاق‌تر است.

همزمان با فرا رسیدن سالروز شهادت مظلومانه اولین پیشوای بر حق شیعیان حضرت علی(علیه‌السلام)؛ ترجمان حقیقی تقوا، عدالت و وحدت؛ فرازهای زندگی گهربار و پربرکت ایشان را در گفت‌وگوی اختصاصی با مرجع عالیقدر شیعیان و مفسر قرآن کریم آیت الله عبدالله جوادی آملی مورد بررسی قرار داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

یکی از مهم‌ترین نکات تاریخی در شهادت حضرت علی(علیه‌السلام) شهادت ایشان در ماه مبارک رمضان و در محراب عبادت است؛ آن حضرت حتی در شب شهادتشان قاتل خود را بیدار کردند که نماز صبحش قضا نشود؛ در این فراز آخرین ساعات زندگی مولی الموحدین چه نکته‌ای نهفته است؟

تقوا، ایمان الهی و عزم راسخ برای شهادت مهم‌ترین نکته ای است که ما در آخرین ساعات زندگی متعالی حضرت علی(علیه‌السلام) می‌بینیم؛ ‌ در سیره زندگی مولی الموحدین مرگ برابر با لقای پروردگار است و ایشان از همین روی در شب شهادتشان بارها به حیاط خانه رفتند و به آسمان نگاه کردند و منتظر لحظه موعود بودند.

دنیا برای علی(علیه‌السلام) آن قدر ناچیز و بی ارزش بود که همه سال‌های عمر شریفش برای شهادت لحظه شماری می‌کرد، چنانکه تمام آنچه از حضرت می‌خواهیم بدانیم در کلام خودشان در هنگامه شهادت جاری است: فزت ورب الکعبه؛ به خدای کعبه رستگار شدم.

و این راز نهفته سینه حیدر کرار در تمام سال‌های زندگی اش بود که روزی و لحظه ای را تجربه کند که فقط رستگاری محض باشد و پروردگاری که مشتاق دیدار اوست.

خوف و رجا یکی از مهم‌ترین ارکان زندگی دینی است که در تعالیم ارزشمند دین اسلام به آن توصیه موکد شده است؛ این مهم در اندیشه مولای متقیان(علیه‌السلام) چه جایگاهی دارد؟

خوف و رجا یا ترس و امید در همهٴ انسان‌ها وجود دارد، اما انسان متعالی و مؤمن امید و خوفش را بر اساس میزان توحید مداری خویش تنظیم می‌کند.

علی(علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرماید: إن اسْتطعْتم أن یشْتدّ خوفکم من الله وأن یحْسن ظنّکم به فأجْمعوا بینهما فإنّ العبد إنّما یکون حُسن ظنّه بربّه علی قدر خوْفه من ربّه وإنّ أحسن النّاس ظنّاً بالله أشدّهم خوفاً لله؛ اگر می‌توانید شدیداً از خدا بترسید و نیز گمان نیک به خدا داشته باشید، میان این دو خصلت جمع کنید. کسی به خداوند علاقه‌مند است که به اندازهٴ علاقه‌اش به خدا از او بترسد و خوف و رجای او تعدیل شده باشد؛ آن کس که امیدش به خدا زیاد و ترسش از خدا هم زیاد است، فقط از خدا می‌ترسد و از چیز دیگری هراس ندارد، چنانکه به کسی جز خدا امید ندارد. چنین کسی برای حفظ دین تلاش می‌کند. امّا آن فردی که در این راه تلاش نمی‌کند، سعی او این است که کار خود را که سکوت و بی‌اعتنایی است توجیه کند، در حالی که ریشهٴ اصلی خمود و جمود او این است که در ترس موحّد نیست.

بنابراین انسان صالح در حالی که به فکر خودسازی، کمال‌جویی و تعالی طلبی خویش است؛ تکلیف خود را در امر به معروف و نهی از منکر نیز ادا می‌کند و ضلالت و گمراهی دیگران نه او را به خود مشغول می‌کند که از خودسازی بازماند، نه وی را وحشت‌زده می‌گرداند که از امر به معروف و نهی از منکر غافل شود و سیره امیرالمومنین(علیه‌السلام) در مسئله خوف و رجا این چنین است.

همچنین حضرت علی(علیه‌السلام) در بخش دیگری از سخنان حکیمانهٴ خود اوصاف مردان باتقوا را که از فضیلت جمع بین خوف و رجا برخوردارند بیان کرده و می‌فرماید: لا یروْن مرجوّاً فوْق ما یرجون ولا مخوفاً فوْق ما یخافون؛ آن‌ها فقط به خدا امید دارند و هیچ نقطه امیدی غیر از خدا ندارند، از خدا می‌ترسند و هیچ عامل هراسی غیر از خدا آن‌ها را نمی‌ترساند.

ایشان در کلامی دیگر درباره فرشتگان می‌فرماید: ملائکه نیز بین خوف و رجابه سرمی‌برند، آن‌ها گرچه سوابق نیک فراوانی دارند، اما هرگز سوابق نیک خود را بزرگ نمی‌شمارند؛ زیرا اگر چنین کنند و اعمال خیر خود را بزرگ بشمارند، امیدشان زیادتر می‌شود، وقتی کفّهٴ امید سنگین شد کفّه‌ ترس سبک می‌شود و دیگر آن نصاب ترسی را که باید از خدا داشته‌ باشند، نخواهند داشت و این مایهٴ سقوط آن‌ها می‌شود.

یکی از مهم‌ترین وجود سیره زندگی حضرت علی(علیه‌السلام) ‌در مواجهه با جامعه اسلامی و اداره حکومت؛ وحدت گرایی میان آحاد جامعه است، در این زمینه چه نکاتی قابل طرح است؟

مولای متقیان منادی وحدت گرایی و وحدت آفرینی در جامعه عصر خویش است. «وحدت»، در لغت به معنای یگانه شدن و انفراد است و لغویان درباره معنای «اتحاد» گفته‌اند: «والإتحاد، صیرورة الشیئین الموجودین شیئاً واحداً»؛ اتحاد، یکی شدن دو چیز موجود است، بنابراین هرگاه چند چیز، با حفظ خاصیت شخصی خود، هماهنگ شوند، اتحاد حاصل خواهد شد. امیر مؤمنان(علیه‌السلام) وحدت را منّت بزرگ خدای سبحان بر مردم دانسته است؛ آنجا که فرمود: فإنّ الله سبحانه قد امتنّ علی جماعة هذه الاُمة فیما عقد بینهم من حبل هذه الاُلفة الّتی ینتقلون فی ظِلّها و یأوون إلی کنفها بنعمة لایعرف أحد من المخلوقین لها قیمة لأنّها أرجح من کلّ ثمن و أجل من کلّ خطر؛ یعنی خداوند بر این اُمّت، منّت گذارده و بین آنان الفت و اتحاد ایجاد کرده است که در سایه آن زندگی کنند و به کنف حمایت آن پناهنده شوند؛ این نعمتی است که احدی نمی‌ تواند بهایی برایش بگذارد، زیرا از هر بهایی گرانقدرتر و از هر چیز پرارزشی، باارزش‌تر است.

اما اینجا تعبیر منّت الهی درباره وحدت، بیانگر اهمیّت این موضوع است، چون به نعمت عظیم، منّت گفته می‌شود، چنانکه خدای سبحان از بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به عنوان منّت یاد کرده است: لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَی المُؤمِنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولاً مِن اَنفُسِهِم؛ خداوند برای بعثت رسولش بر انسان‌ها منت گذاشت.

حضرت علی(علیه‌السلام) به همراهی با جماعت و کناره‌گیری از جدایی فرمان داده و چنین می‌فرماید: وإیّاک و الفرقة! فإنّ الشاذّ من الناس للشیطان کما أنّ الشاذّ من الغنم للذئب؛ از جدایی دوری کن، زیرا نادر از میان مردم، از آنِ شیطان است، همان‌طوری که گوسفند وامانده از رمه طعمه گرگ است. در سیره مولی الموحدین(علیه‌السلام) وحدت، آن قدر مهم است که ایشان با وجود مصایب سنگین، بشدت، حافظ اتحاد جامعه اسلامی بود. آن حضرت در نامه‌ای به ابوموسی اشعری چنین مرقوم فرمود: بدان، هیچ‌کس نیست که نسبت به وحدت و اتحاد امّت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از من حریص ‌تر و اُنسش به آن از من بیشتر باشد. من در این کار، پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا می‌طلبم.

صبر حضرت علی(علیه‌السلام) نیز برای حفظ وحدت بود؛ صبری که درباره‌ اش فرمود: فرأیت أنّ الصّبر علی هاتا أحجی فصبرتُ وفی العین قذَی وفی الحلق شجاً؛ عاقبت دیدم که بردباری و صبر به عقل و خرد نزدیک‌تر است و شکیبایی ورزیدم؛ ولی به کسی می‌ماندم که خاشاک چشمش را پر کرده و توان دیدن را از او ربوده و استخوان راه گلویش را گرفته و قدرت فریاد را از او سلب کرده است.

پس سکوت چندین ساله آن حضرت بر پایه صبر و وحدت گرایی صورت گرفت؟

همین طور است. دلیل سکوت آن حضرت از لسان آن امام چنین آمده که فرمود: وأیم الله! لولا مخافة الفرقة بین المسلمین و أن یعود الکفر و یبور الدین لکنّا علی غیر ما کنّا لهم علیه؛ به خدا سوگند! اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمانان و بازگشت کفر و تباهی دین نبود، رفتار ما با آنان به گونه ‌ای دیگر بود.

آن حضرت پس از انتخاب عثمان برای خلافت مسلمانان چنین فرمود: شما می‌ دانید که من از همه برای خلافت شایسته‌ ترم. به خدا سوگند! تا وقتی کار مسلمانان رو به راه باشد و تنها بر من جفا شده باشد، مخالفتی نخواهم کرد. این سخنان نشان می‌ دهد، وحدت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و حضرت علی(علیه‌السلام) از هیچ کوششی برای ایجاد و حفظ وحدت دریغ نورزید. وحدت، مایه بقای جامعه و رسیدن به آرمان‌های ملی و برداشتن موانع پیشرفت است، از این‌رو برای ایجاد و حفظ آن باید تلاش فراوان کرد.

درعصر حاضر با وجود تحرکات تروریستی گروه‌ها و فرقه‌های تکفیری و منحرف مانند داعش که در پوشش اسلام تیشه بر ریشه مسلمانان و همه آحاد بشری می‌زنند؛   توجه به چه نکاتی وحدت آفرین خواهد بود؟

مظاهر وحدت در احکام اسلامی فراوان است که از جمله می‌ توان به اقامه نماز جماعت، نماز جمعه، نماز عیدین، مراسم حج، جهاد و… اشاره کرد. این احکام، از اهمیت وحدت و یکپارچگی امت اسلامی حکایت دارد، از این ‌رو باید نسبت به اجرای آن‌ها عنایت ویژه داشت؛ زیرا وحدت و یکپارچگی مسلمانان یکی از نقطه‌های عطف مبارزه با گروه‌های منحرف است و در این دوران همه ما باید به آن توجه ویژه داشته باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.