به گزارش قدس آنلاین، صدای مهیب انفجار بمب، فضای روضه منوره رضوی را پر می کند و انفجار سهمگین همه جا را به لرزه در می آورد و لحظه ای بعد دود غلیظ و بوی خون در فضای سراسر معنویت حرم پخش می گردد و انبوه متراکم جمعیتی را که مشغول مناجات و عبادت بوده و در فضایی از صمیمیت و اخلاص رازهای دل خود را با امام و پیشوای بر حقشان وا می گویند درهم می پیچد
۲۴ سال پیش در چنین روزی درست روز عاشورای سال ۱۴۱۵ هجری قمری در ساعت ۱۴:۲۶ دقیقه جمعیت عزادار حسینی حرم رضوی شاهد جنایت هولناکی از سوی منافقان کوردل بود.
در حالی که رواقها و صحنها و بستهای حرم مملو از جمعیت عاشقی است، ذکر یا حسین بر لبان آنها قطع نمیشود و صدای نوحه صحن رضوی را عطرآگین کرده است، در این حین انفجاری سهمگین همه جا را به لرزه در میآورد.
بمب که در قسمت بالای سر مبارک ثامنالحجج(ع) منفجر میشود و همه چیز را در هم میریزد و زائران را وحشت زده و سراسیمه به اطراف مینگرند، شدت انفجار به حدی است که اعضای بدن تعدادی از زائران همچون سر و دست و پا و انگشت جدا شده و به اطراف محل حتی پشت بام حرم و سقف ضریح مطهر پراکنده میشود.
پیر، جوان، کودک، زن و مرد. در یک کلام عاشورا در مشهد مقدس و در حوزه حریم منور رضوی، حقیقتاً به عاشورایی به یادماندنی در تاریخ، پس از عاشورای حسینی(ع) تبدیل شده بود. حادثه انفجار، به بنای حرم آسیب رسانیده بود. اما معجزه آسا آن که میزان خسارت در حداقل ممکن بود.
کاشی کاریها و آیینه کاریهای بسیار ظریف و هنرمندانه ۸۰۰ ساله حرم، تا حدودی لطمه دیده بود که به سرعت ترمیم گردید.
لحظات و حالات مردم در صبح روز بعد حقیقتاً برای تاریخ عبرت آموز بود و برای هر بیننده ای دیدنی. مرد و زن، پیر و جوان، کوچک و بزرگ، همگی شیفته و شیدا، گریان و نالان و در عین حال خشمگین و غرنده به حرم وارد شدند، ضریح را در آغوش گرفتند و ضمن اظهار ارادت به آستان رفیع و مقدس امام همام علی بن موسی الرضا(ع)، خشم و نفرت آتشین خویش را نثار دشمنان خارجی و مزدوران داخلی دین، ملت، انقلاب و کشور خویش ساختند.
حرم رضوی از قبل مورد تهدید بود
چند سال پیش سرتیم حفاظت و خنثیسازی بمب سپاه پاسداران مشهد که نام او محفوظ است، در مصاحبه ای از خاطرات خود پیرامون حادثه انفجار حرم مطهر رضوی که در ساعت ۱۴ و ۲۶ دقیقه روز دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۷۳ همزمان با «عاشورای حسینی» انجام شد و طی آن ۲۶نفر شهید و ۳۰۰نفر زخمی شدند، بیان کرده بود: اوایل خرداد ۷۳بود که اعلام شد، حرم مطهر تهدید به بمبگذاری شده است. منبع خبر، موثّق بود. کانالهایی که ما را از این تهدیدات با خبر میکردند، متفاوت بودند؛ گاهی نیرویانتظامی، گاهی اطلاعات و بعضی اوقات مراکز دیگر.
همراه با تیم تخصصی به حرم اعزام شدیم. چند تا از همکاران با ناباوری گفتند: «مگر کسی حرم امام رضا(ع) را بمبگذاری میکند؟!» اکثر مردم فکر میکردند دشمن اینقدر پست نمیشود که این مکان مقدس را منفجر کند.
تمام صحنها و رواقها، ضریح، ساختمانهای اطراف و کارگاهها، سیستمهای مخابراتی، دفاتر اشیای گمشده و نذورات، حتی کانالهای فاضلاب و سرویسهای بهداشتی و خلاصه همه جای حرم مورد تهدید بود و ما باید تمامی این مکانها را بازرسی میکردیم؛ ولی عملاً به خاطر وسعت زیاد، کمبود وقت و نیرو و همینطور نداشتن ابزار کافی، امکان نداشت.
من به عنوان سرتیم حفاظت و خنثیسازی بمب سپاه پاسداران مشهد، درخواست برگزاری جلسهای با مسئول حراست کلِ آستان قدس رضوی را دادم. در جلسه وقتی قضیه تهدید مطرح شد، برایشان توضیح دادیم که از نظر ما با تجربه و آموزشهایی که دیدهایم احتمال وقوع انفجار قطعی شده است. به مسئولان آستانقدس گفتم: «این وظیفه ماست که شما را در جریان بگذاریم، بازرسیهایمان را شروع کنیم و پرسنل را هم آموزش بدهیم؛ تا به هر کسی اعتماد نکنند و نهایتاً جلوی وقوع حادثه را بگیریم.»
بعد از آنها خواستم اجازه ندهند کسی از بیرون حرم، کیف، ساک، چمدان، بسته و این قبیل چیزها را با خودش به داخل بیاورد. چون فعلاً امکان بازرسی وسایل را ندارید، لااقل نگذارید بستههای مشکوک وارد حرم شود. مسأله دیگر، ورود اموات است. برخی از خادمان، بیرون از ورودیهای حرم حاضر باشند و با صاحب عزا صحبت کنند و با احترام بخواهند که تابوت را زمین بگذارند و داخل تابوت، کنارهها و زیر آن را بررسی کنند.
اگر اشتباه نکنم، این جلسه مربوط به یک یا دو هفته قبل از انفجار بود. بعد از جلسه هم ما پیگیر بودیم. بعد از گذشت حدود دو هفته، به این نتیجه رسیدیم که شایعهای بیش نبوده و خود ما هم کمکم داشت یادمان میرفت؛ البته ما شاهد هیچگونه بازرسی در ورودیهای حرم نبودیم.
دو هفته گذشت و روز عاشورا از راه رسید. خبر رسید حرم را منفجر کردهاند، هر لحظه منتظر شنیدن چنین خبری بودم. فاصلهام از محل زیاد بود. سریع با اعضای تیم تماس گرفتم و گفتم بروند حرم. وقتی رسیدیم، شهدا را جمع کرده بودند. در قسمت بالای سر حضرت(ع)، کنار ستون سمت راست، آثار شعله انفجار دیده می شد. هدف منافقان این بود که یکی از پایهها را بزنند تا گنبد پایین بیاید که فقط عنایت خود امام(ع) بود که این اتفاق نیافتد. اگر گنبد فرو میریخت، خسارات وحشتناکی به بار میآمد.
آثار را که دیدیم، تخمین زدیم که حدود بیست پوند ماده منفجره از نوع «سی۴» بوده است. این ماده هنوز هم قویترین و معتبرترین ماده انفجاری دنیا و ساخت کشور آمریکاست که در هر شرایط آب و هوایی، کاربرد دارد. فاسد نمیشود و حتی زیر آب هم عمل میکند. بعداً یکی از پرسنل حرم به ما گفت که گویا یکی از خادمها، فرد بمبگذار را میبیند که میخواهد ساکش را آنجا بگذارد، به او میگوید که عقبتر برود اما...
به علت ازدحام دور ضریح، موج انفجار، تخریب به وجود نیاورده بود و بیشتر موج و اصلِ موج را، بدن افرادِ دور ضریح گرفته بودند و اجساد متلاشی شده بودند. خلاصه، از دشمن انتظاری نباید داشت.
نظر شما