همیشه این سوال بوده است که چرا رهبر معظم انقلاب، مثل امام علی(ع) در قبال برخی تخلفهای مسئولین موضع "رسمی و علنی" و با "نام" نمیگیرند؟ !
مگر نه اینکه امام علی(ع) به قاضی یا استاندار خود نامهی سرگشاده مینویسند و او را بخاطر تجملات و تشریفات توبیخ میکنند! اگر این مشکلات در مسئولین ما هست چرا رهبری، چنین نمیکند؟ !
وقتی چیزهایی رسانهای میشود و ایشان موضعی نمیگیرد مردم معمولی پیش خود میگویند لابد "نیست" یا "چیز بدی" نیست و الا چرا رهبری موضع نمیگیرد؟ مگر ما باید از ایشان حساستر باشیم!؟ خلاصه ماجرا مبهم میشود و منتقدین هم افراطی به ذهن میرسند!
جواب: پنهانی گفتن و در جلسات خصوصی را که خبر نداریم اما برخی موارد را مییابیم که علنی گفته میشود.
مثلا همین تازهگی وقتی به رئیس جمهور گفته میشود: مخاطب بایدهایی که در صحبتهایشان بود خودشان هستند. یا سند ۲۰۳۰ را علنی و باصراحت گله میکند، یا درباره تجملات در دولتهایی که آسیب داشته اند به صراحت در جلسات دولت گفته اند. اینها کار همان نامه علنی امام علی(ع) را میکند.
اما اینجا یک مشکل هست!
وآن اینکه "جنبه ی جامعه" هم باید برای این تذکرات صریح، بالا باشد. اگر تذکر رهبری به کسی موجب شعار و اهانت یا شماتت آن مسئول در مجامع و تجمعات شود و جامعه را دو دسته کند؛ طبیعتاً رهبری چون این نحوه برخوردها را راضی نیست مجبور میشود بار بعد در تلویح بگوید یا فقط پنهانی تذکر دهد.
خود ایشان از این کم جنبه گی گله دارد. میفرماید:" اینکه من از بعضی مسئولان وسران کشور گله گزاری کردم موجب نشود که حالا یک عده ای راه بیافتند بناکنند علیه این وآن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار مخالفم. اینکه شما یک نفر را ضد ولایت، ضدبصیرت، ضد چه، مشخص کنید بعد عده ای راه بیافتند علیه او شعار بدهند، بنده با این کارها مخالفم این را من صریح بگویم. بارها به کسانی که میتوانند جلوی این چیزها رابگیرند تذکر داده ام. آن کسانی که این کارها را میکنند اگر واقعا حزب اللهی ومومنند خب نکنند. می بینید که، تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است"(۹۱/۱۱/۲۸).
مطالبه درخواست رهبری از سوی انقلابی ترها امری لازم وضروری است و الا گم میشود اما روش آن باید کاملا مطابق با اصول اخلاقی و شرعی باشد و الا آن مطالبه را به خطر می اندازد.
در طول تاریخ بی جنبه گی عوام و روحیه تکفیری شان موجب شده نخبگان از خلوص و صراحت نقدشان بکاهند یا به نقد نظریه بپردازند و از گوینده اش چیزی نگویند. که این در مسائل علمی ممکن است اما در مسائل اجتماعی-سیاسی نمیشود. نقدهای آخوند خراسانی برشیخ فضل الله موجب شد عده ای شلوغ کار زمینه ی اعدام او را فراهم کنند که آخوند را متأثر و نادم کرد.
خلاصه باید با جنبه داشتن و تطابق رفتار انقلابی با اخلاق و شرع، رهبر انقلاب و مصلحان اجتماعی را یاری کرد، نه پشت گوش انداخت و نه با تند روی او را وادار به تلویح و کلی گویی کرد.
۷ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۸
کد خبر: ۵۴۲۵۱۳
در طول تاریخ بی جنبه گی عوام و روحیه تکفیری شان موجب شده نخبگان از خلوص و صراحت نقدشان بکاهند یا به نقد نظریه بپردازند و از گوینده اش چیزی نگویند. که این در مسائل علمی ممکن است اما در مسائل اجتماعی-سیاسی نمیشود. نقدهای آخوند خراسانی برشیخ فضل الله موجب شد عده ای شلوغ کار زمینه ی اعدام او را فراهم کنند که آخوند را متأثر و نادم کرد.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
نظر شما