به گزارش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ در ماه مِی سال 1948 بود که رژیم جعلی صهیونیستی در فلسطین تأسیس شد و بدینترتیب در سایه سکوت آمیخته با حمایت جامعه جهانی، بخشی از اراضی فلسطینیان رسما به اشغال صهیونیستها درآمد. از آن زمان تاکنون سران محور غربی ـ عربی تمام تلاش خود را برای مشروعیت بخشیدن به رژیم صهیونیستی به کار بستهاند. آنها برای جامه عمل پوشاندن به این هدف، بارها و در مناسبتهای مختلف طرحهای گوناگونی را برای تحقق آنچه که از آن به عنوان صلح میان اسرائیل و فلسطین یاد میکنند، ارائه کردهاند؛ طرحهایی که البته هیچیک از آنها تا به امروز مثمرثمر نبوده و به بیان دیگر سرنوشتی جز شکست نداشته است. در ادامه مروری خواهیم داشت بر بخشی از مذاکرات سازش میان طرفهای فلسطینی و اسرائیلی که همواره مورد مخالفت گروههای مقاومت فلسطین بوده است؛
طرح به اصطلاح صلح راجرز
در اکتبر سال 1969 «ویلیام راجرز» وزیر خارجه وقت آمریکا اولین تلاشها برای وادار کردن فلسطینیان به سازش با رژیم اسرائیل را کلید زد. به همین منظور، وی طرحی را برای حل و فصل منازعات میان صهیونیستها و فلسطین مطرح کرد که به موجب آن اسرائیل میبایست به مرزهای سال 1967 عقبنشینی میکرد. این پیشنهاد که به طرح «صلح راجرز» معروف شد، به گونهای تنظیم شده بود که پذیرش آن به مثابه تأیید تلویحی و غیرمستقیم مشروعیت رژیم اسرائیل تلقی میشد. هرچند که دولتهای اردن و مصر از طرح به اصطلاح صلح راجرز حمایت کردند، اما این طرح به دلایل مختلف از جمله مخالفت رژیم صهیونیستی با مسئله عقبنشینی به سمت مرزهای 1967 در نهایت به نتیجه خاصی منجر نشد.
کنفرانس سازش مادرید
اولین انتفاضه فلسطینیان برای رهایی از اشغالگری رژیم صهیونیستی در سال 1987 ظهور و بروز پیدا کرد. پس از به راه افتادن این انتفاضه بزرگ مردمی، بزرگترین حامی صهیونیستها یعنی ایالات متحده آمریکا برای خاموش کردن آتش آن مسئله برگزاری کنفرانس مادرید را مطرح کرد. این کنفرانس در اکتبر سال 1991 و درحالی که انتفاضه فلسطین وارد چهارمین سال خود شده و وحشت زیادی را بر صفوف صهیونیستها حاکم کرده بود، برگزار شد. برگزاری این کنفرانس 3 روز به طول انجامید اما نتیجه ملموسی را به دنبال نداشت؛ هرچند پرونده آن بیش از 2 سال دیگر باز ماند و سلسله نشستهایی در طول این مدت تحت عنوان طرح «کنفرانس مادرید» برگزار شد. همانگونه که گفته شد تنها هدف آمریکاییها از مطرح کردن ایده برگزاری کنفرانس مادرید، تحتالشعاع قرار دادن انتفاضه مردمی در فلسطین بود.
پیمان اسلو
واقعیت این است که مذاکرات منتهی به «پیمان اسلو» در نتیجه کنفرانس مادرید برگزار شد. این مذاکرات در سال 1993 به صورت محرمانه میان طرفهای فلسطینی و اسرائیلی در نروژ برگزار شد و در نهایت به امضای «پیمان اسلو» منجر شد. این پیمان، زمینه ایجاد تشکیلات خودگردان فلسطین را فراهم کرد. به موجب این پیمان، نیروهای واکنش سریع اسرائیل میبایست از بخشهایی از نوار غزه و کرانه باختری عقبنشینی میکردند که البته به تعهد خود عمل نکردند. طبق توافق طرفهای مختلف مذاکره قرار بود این پیمان طی 5 سال و پس از بررسی مسائل محل مناقشه، نهایی شود. اما پس از سلسله درگیریهایی که میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی به وقوع پیوست، شرایط برای نهایی شدن پیمان اسلو برهم خورد.
پیمان کمپ دیوید 2
کمپ دیوید 2 به سلسله مذاکراتی اطلاق میشود که در سال 2000 در کمپ دیوید برگزار شد. طرفهای این مذاکرات «بیل کلینتون» رییس جمهور وقت آمریکا، «ایهود باراک» نخست وزیر وقت اسرائیل و «یاسر عرفات» رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین بودند. این مذاکرات در نهایت با شکست مواجه شد و ثابت کرد رژیم صهیونیستی حاضر به عقبنشینی از مواضع خود نیست و قدس شرقی را به عنوان پایتخت کشور مستقل فلسطین نمیپذیرد. مسئولان رژیم صهیونیستی در جریان این مذاکرات صراحتا مخالفت خود با تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس اشغالی را اعلام کردند. مذاکرات کمپ دیوید 2 از جمله معدود مذاکراتی بود که مقامات آمریکایی صراحتا به شکست کامل آن اذعان کردند.
مذاکرات «طابا» در مصر
این مذاکرات در ژانویه سال 2001 میان طرفهای فلسطینی و اسرائیلی در «طابا» مصر برگزار شد. این مذاکرات براساس طرحی که از سوی «بیل کلینتون» ارائه شده بود، ادامه پیدا کرد. به موجب طرح کلینتون قرار بود اسرائیل درجریان این مذاکرات تنها 1 تا 3 درصد از خاک تحت اشغال خود را به فلسطین واگذار کند. هرچند که تشکیلات خودگردان فلسطین با کلیات طرح ارائه شده از سوی کلینتون در مذاکرات طابا موافق بودند، اما با گذشت زمان «ایهود باراک» نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی هیچ علاقهای از خود در این زمینه نشان نداد تا این مذاکرات نیز همچون دیگر مذاکرات گذشته بدون نتیجه رها شود.
اجلاس بیروت و طرح سازش عربی
در ماه مارس سال 2002 اجلاس سران کشورهای عربی در بیروت و در چارچوب اتحادیه عرب برگزار شد و با ارائه طرحی برای پایان دادن به منازعات میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی به پایان رسید. این طرح در غیاب «یاسر عرفات» رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین تصویب شده بود. به موجب این طرح، اسرائیل باید تا مرزهای 1967 عقبنشینی میکرد و در مقابل، جهان عرب نیز تلآویو را رسما به رسمیت میشناخت. اما اسرائیل با اعلام اینکه حاضر نیست به مرزهای سال 1967 عقبنشینی کند و حق بازگشت آوارگان فلسطینی را به رسمیت نمیشناسد، هیچگاه زیر بار چنین طرحی نرفت.
نقشه راه برای صلح
«نقشه راه برای صلح» نام طرحی است که در سال 2002 به صورت مشترک از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل برای حل و فصل اختلافات فلسطین و اسرائیل پیشنهاد شد. مبنای این طرح، «تشکیل کشورهای مستقل فلسطین و اسرائیل»، «خلع سلاح گروههای مقاومت فلسطینی» و «مبادله اسرای فلسطینی و اسرائیلی» بود. با اینحال، اسرائیل بازهم زیر بار تشکیل کشور مستقل فلسطین نرفت.
طرح صلح کری
«باراک اوباما» تلاش زیادی کرد تا روند سازش میان تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم اسرائیل را تقویت کند. در اوایل سال 2017 و واپسین روزهای ریاستجمهوری اوباما بود که «جان کری» وزیر خارجه سابق آمریکا طرحی را به منظور سازش میان تشکیلات خودگردان و تلآویو ارائه کرد. ازجمله مهمترین بندهای طرح کری در این زمینه میتوان به «لزوم به رسمیت شناختن اسرائیل توسط فلسطینیان»، «تحقق راهکار دو دولت»، «توافق بر سر مسأله آوارگان فلسطینی» و «برآورده شدن درخواستهای امنیتی اسرائیل» اشاره کرد. با این حال، با پایان کار دولت اوباما، طرح کری نیز همچون دیگر طرحهای سابق آمریکا برای سازش فلسطینی ها با صهیونیستها به زبالهدان تاریخ پیوست.
درهرصورت، پُرواضح است که تلاشهای سالهای متمادی آمریکا، غرب و شیخنشینان عربِ همپیمان آنها برای ایجاد سازش میان فلسطین و رژیم صهیونیستی با هدف مشروعیت بخشیدن به موجودیت این رژیم در عرصههای بینالمللی صورت گرفته و میگیرد. آمریکا و غرب همچنین امیدوارند تا از این رهگذر به وجود گروههای مقاومت فلسطینی در اراضی اشغالی پایان داده و امنیت تلآویو را برای همیشه در آنجا تضمین کنند./
انتهای پیام
رامین حسین آبادیان
ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما