*رؤیاهای خشن یک پسر جوان
پسر جوان هنوز 21 سال بیشتر نداشت، ولی با وجود همین سن و سال اندک 6 فقره سابقه کیفری در کارنامه زندگی خود داشت. بی‌پولی دردی بود که همواره او را آزار می‌داد، کاری که او می‌خواست وجود نداشت، کاری که زحمت نداشته و در مقابل پول خوبی هم نصیبش کند.
بالاخره به این نتیجه رسید که باید دست به سرقت بزند، او آنقدر در خیابانها گشته بود که به خوبی کوچه پس کوچه‌های منطقه را می‌شناخت، او می‌دید که برخی زنهای جوان خیلی در نگهداری اموالشان دقیق نیستند و چه بسا با یک تشر و اندکی خشونت می‌توان از آنها زورگیری کرد.
این جوان برای اجرای نقشه‌های شومش در اولین فرصت چاقویی خرید، چاقویی که برق تیغه‌اش در دل طعمه‌ها رعب و وحشت ایجاد کند.
او سپس با خودش افراد جامعه را آنالیز کرد و به این نتیجه رسید که زنان جوان می‌توانند راحت‌ترین طعمه‌ها باشند، چرا که احتمال همراه داشتن وسایل قیمتی بیشتری وجود دارد و کمتر در مقابل زورگیرها مقاومت می‌کنند.
*اجرای نقشه در کوچه‌های خلوت
او نقشه‌اش را خیلی زود به اجرا گذاشت، در کوچه‌های خلوت کشیک می‌کشید، گشت می‌زد تا زنی جوان را بیابد، او سپس با تهدید به این زنان حمله‌ور شده و با تهدید همان چاقوی براق اقدام به سرقت می‌کرد.
او با همین شیوه توانسته بود مخارج روزانه‌اش را تأمین کند، حتی پولی به دست آورد و موتورسیکلتی خرید تا دیگر نگران فرار نباشد، اما برای کار خلاف هرگز نمی‌توان پایان خوشی متصور بود، انتهای هر خلافی در نهایت گرفتاری در چنگال قانون است.
برای این پسر جوان هم سرنوشت اینگونه رقم خورد، ساعت 7 صبح روز یکشنبه او با موتورسیکلتش به بلوار امامت رسید، خلوتی صبحگاهان وسوسه‌اش کرد تا سری به کوچه‌های فرعی بزند، او در چندمین کوچه بود که متوجه حضور زنی جوان در پیاده‌رو شد، بلافاصله خودش را به او رساند و با موتورسیکلتش کنار زن جوان توقف کرد.
او با سرعت از موتور پیاده شد و در حالی که چاقو را از لابه لای لباسهایش بیرون می‌آورد به طرف زن جوان حمله‌ور شد، جوان 21 ساله خیلی زور زبان تهدید گشود و از زن جوان خواست بدون حرکت اضافی یا داد و بیداد کیف دستی و موبایلش را تقدیم کند. زن جوان که کم مانده بود از ترس سکته کند بدون هیچ مقاومتی اموالش را تقدیم زورگیر جوان کرد. او هم به طرف موتورسیکلتش حرکت کرد تا این سرقت صبحگاهی را جشن بگیرد.
*گزارش سرقتهای خشن خیابانی
ماجرا را از این جا به بعد از زبان فرمانده انتظامی مشهد مرور می‌کنیم، جایی که سرهنگ محمد بوستانی می‌گوید: در پی گزارش سرقتهای خشن از عابران پیاده در محدوده آزادشهر که عمده طعمه‌های آنها زنان جوان بودند، دستورات لازم به سرکلانتری غرب مشهد داده شد. در همین راستا تیم‌های تجسس کلانتری سجاد مشهد یک عملیات ضربتی و فوری طراحی کردند و گشت‌های نامحسوس و کنترل و مراقبت را به مرحله اجرا گذاشتند.
آنها سپس سراغ مالباختگان این سرقتهای خشن رفتند و در گفت‌و‌گو با آنها به سرنخهایی از این زورگیر ماجراجو دست یافتند، سرنخهایی که توانست آنها را در راه شناسایی این سارق کمک کند. با توجه به این سرنخها بود که همانروز صبح جوان موتورسوار به صورت کاملاً نامحسوس تحت تعقیب و مراقبت قرار گرفت. دقایقی قبل از ساعت 7 صبح بود که گشت نامحسوس عوامل تجسس کلانتری سجاد گزارش کردند که جوانی موتورسوار با مشخصات سارق در بلوار امامت رؤیت شده است، آنها سپس عملیات تعقیب و مراقبت را به اجرا گذاشتند. درست زمانی که پسر جوان گمان می‌کرد یکی از راحت‌ترین و تمیزترین سرقتهای صبحگاهی‌اش را اجرا کرده است و برگشت تا سوار بر موتورسیکلتش شود خود را در حلقه محاصره مأموران کلانتری سجاد دید.
در بازرسی از این پسر جوان که حین سرقت دستگیر شده بود و عباس نام داشت، تعدادی کارت بانکی، دو دستگاه گوشی تلفن همراه و دیگر وسایل سرقتی کشف شد. این در حالی است که تحقیقات درباره سایر جرایم این جوان زورگیر ادامه دارد و با دستور مقام قضایی تحت بازجویی‌های علمی و فنی قرار خواهد گرفت تا به دیگر جرایم احتمالی هم اعتراف کند.
سرهنگ بوستانی گفت: این پرونده همچنین از سوی کارشناسان برآوردهای اجتماعی پلیس نیز مورد مطالعه و واکاوی قرار می‌گیرد چرا که پسری 21 ساله شش فقره سابقه کیفری در کارنامه سیاه خود دارد و از سویی بی‌توجهی والدین به روش‌های صحیح فرزند پروری و کم کاری نهاد خانواده سبب شده او چنین سرکش و زیاده خواه بار بیاید و از مسیر اصلی زندگی خود که تلاش برای زندگی آبرومندانه است فاصله بگیرد. فرمانده انتظامی مشهد در پایان تأکید کرد: افرادی که بخواهند نظم و آسایش شهروندان را در مشهد خدشه‌دار کنند بدانند پلیس به پشتوانه همکاری آگاهانه مردم و حمایت‌های دستگاه قضائی برخورد قاطعانه و جدی با آنها به عمل خواهد آورد و فرصتی برای جولان سرکشی‌های خود نخواهند داشت.
نظر شما