به گزارش قدس آنلاین، مشکلات مربوط به نخبهپروری و کمبود موقعیت شغلی کافی برای نخبگان و افراد با تحصیلات عالیه در سرتاسر جهان علیالخصوص در کشورهای توسعهیافته جزو معضلات روز به حساب میآید.
دورههای تحصیلی و کارآموزی تحتعنوان دورههای پسادکتری روز به روز در دانشگاهها و آکادمیهای بیشتری تثبیت میشوند و بستری برای پذیرش افراد در این مقاطع مهیا میشود؛ اما آیا جامعه آماده پذیرش افرادی با مدرک فوقدکتری شده است؟
متأسفانه پاسخ حتی درمورد جوامع بسیار پیشرفته نیز مثبت نیست و مشکلات مالی و شغلی بهحدی دامنگیر دولتها شده که تأمین مالی و اجتماعی نخبگان و افراد تحصیلکرده به گرهی ناگشودنی تبدیل شده است. برای مثال ایالات متحده آمریکا بهطور خاص در رشته پزشکی با این مشکل دستوپنجه نرم میکند، اما در سایر نقاط جهان این معضل دامنگیر رشتههای علمی دیگر نیز شده است. در پاسخ به این سؤال که مولد اصلی این مشکل دقیقاً چیست؟ طبق معمول با دو کلمه که غالباً در پی هم استفاده میشوند مواجه میشویم: کمبود بودجه! بهعبارتی از آنجاکه بودجه علمی اختصاص دادهشده به نهادها برای پرداخت حقوق نخبگان بسیار کم است، این افراد انگیزهای برای کار در حیطه تخصص خود ندارند.
نکته جالبتوجه اینجاست که کسانیکه با مدرک کارشناسیارشد یا همان فوقلیسانس استخدام میشوند، فیش حقوقی پر و پیمانتری نسبت به کسانیکه با مدرک دکتری یا پسادکتری مشغول بهکارند دارند. این موضوع خود سؤال دیگری ایجاد میکند که چرا در شرایطی که دولت با کمبود بودجه مواجه است، در زمینه پرداخت حقوق حق را رعایت نمیکند؟ پائول استفان اقتصاددان دانشگاه ایالت جرجیا در اینباره میگوید که این مسئله ربط مستقیم به فرصت شغلی دارد. بهعبارتی بهدلیل کمبود فرصت شغلی، بودجه اختصاصیافته به این مسئله به بخشهای کوچکتری تقسیم میشود تا بتوان تعداد بیشتری از نخبگان را با حقوق کمتر استخدام کرد. درواقع فیش حقوقی و کیفیت کاری نخبگان، قربانی آمار بالای جذب و استخدام این افراد میشود. در دسامبر سال ۲۰۱۴ کمیتهای ازطرف سازمان آکادمیهای ملی آمریکا برای بررسی این مشکل تشکیل شد. نتیجه تحقیقات این کمیته نشان میداد که مسئله صرفاً بُعد مالی ماجرا نیست؛ بلکه سرعت نخبهپروری از سرعت تولید علم بالاتر است، به همین دلیل محلی برای فعالیت این افراد وجود ندارد. اینکه چاره این مشکل دقیقاً چیست و باید حل آن را بهدست چه نهادی سپرد؟ دقیقاً مشخص نیست؛ اما آنچه واضح است این است که ادامه این روند نهتنها بهضرر خود نخبگان خواهد بود، بلکه موجب زیان فراوانی نیز برای دانشگاهها و آکادمیهای علمی خواهد شد.
بهگفته مدیر دانشگاه پریسنتون نیوجرسی آمریکا بهطور خاص همیشه با مشکل کمبود موقعیت شغلی درگیر بوده، اما اوضاع هیچگاه به این وخامت نبوده و حل این بحران نیازمند اصلاحات زیربنایی است.
نظر شما