به گزارش قدس آنلاین، زهرا(ایوت) گونزالس، درست از دل آمریکا به ایران آمده، همان جایی که شاید خیلی‌ها آرزوی هجرت به آن سرزمین را داشته باشند. اما اقبال، برای زهرا مسیر دیگری را رقم زده و راه این هجرت معکوس شده، این بار او از دل غرب پیشرفته، چمدان زندگی‌اش را برداشته و به ایران آمده، درست وسط خاورمیانه، جایی که همیشه یک پایه آن از جنگ یا ترس جنگ لرزان است.

زهرا گونزالس پنج ساله بود که مادرش مسلمان شد و او در ۱۲ سالگی وقتی مادرش به تقیه‌اش پایان داد و اعلام مسلمانی کرد، تصمیم گرفت درباره اسلام تحقیق کند و مسلمان شد. حضور در یک حسینیه، راه هدایت ابدی را پیش پایش گذاشت. بانوی تازه مسلمان آمریکایی با همسرش در آمریکا ازدواج کرد و عروس ایران شد. پس از تولد سومین فرزندش تصمیم گرفت به ایران بیاید. همجواری با امام رضا(علیه السلام) پاداش صبوری زهرا در پایبندی به شریعت بود.

اما ماجرای ازدواجش در نیمه شعبان هم خواندنی است. او می‌گوید: دوستان مادرم به او ترجمه کتاب‌های شهید مطهری، شهید بهشتی و شهید باهنر را داده بودند و ما خیلی از خواندن آن‌ها خوشمان می‌آمد. کم کم فهمیدیم قم مرکز یادگیری دروس شیعه است. به همین سبب عشقم این بود که روزی به ایران بیایم و دروس حوزوی بخوانم. در ۱۷ سالگی با وجود سختی‌های بسیار به تنهایی از آمریکا به ایران آمدم و قم را پیدا کردم و در مورد یادگیری دروس حوزوی تحقیقاتی کردم و به کشورم برگشتم. عشقم این بود که شرایطی فراهم شود و به ایران بگردم، اما ازدواج موجب شد چند سال دیگر در آمریکا بمانم. شوهرم جزو اولین گروه دانشجویان ایرانی بود که پس از انقلاب به آمریکا آمده بود و پس از پایان تحصیلات در جایی که حکم سفارتخانه ایران در آمریکا را داشت کار می‌کرد. دوست مسلمانی داشتیم که همکار شوهرم بود و هر سال در برخی ایالت‌ها انجمن دانشجویان ایرانی را هدایت می‌کرد و شیعیان آنجا جمع می‌شدند. همین خانم مرا برای ازدواج به همسرم پیشنهاد داده بود و آخرش روزی گفت می‌خواهد برای زیارت امام رضا(علیه السلام) به ایران برود و از ما خواست همراه او به مشهد برویم.

 در مشهد به خانه یکی از دوستانش که مادر شوهرهم هستند، رفتیم. آن روز نیمه شعبان بود و همه فامیل شوهرم آنجا بودند و فهمیدیم که ماجرا از چه قرار است و آن خانم مرا از قبل به آن خانواده معرفی کرده است. من هم با وجود اینکه می‌خواستم درس دینی بخوانم، ولی سرانجام راضی شدم ازدواج کنم و جالب این بود که در حرم امام رضا(علیه السلام) در کنار عکس همسرم که آن موقع در آمریکا بود، عقد ما در نیمه شعبان جاری شد. زندگی در ایران هم یکی از خواسته‌های من به عنوان مهریه بود. مجبور بودیم به خاطر کار دولتی همسرم تا ده سال پس از ازدواج دوباره در آمریکا زندگی کنیم تا اینکه سرانجام به ایران آمدیم. زهرا(ایوت) گونزالس درباره نخستین تجربه حضورش در حرم رضوی نیز می‌گوید: آن لحظات زیبا را نمی‌شود به زبان آورد، زیرا غیر قابل بیان است. من معمولاً برای بیان خواسته‌هایم به حرم مشرف نمی‌شوم، بلکه برای بیان سلام و عرض ارادت و گرفتن انرژی و تازه شدن روح و زنده شدن دوباره به حرم می‌روم، زیرا معتقدم انرژی خاصی در اتمسفر حرم وجود دارد که برای روح انسان لازم است.