قدس آنلاین-گروه استان ها-سرورهادیان: از او در خصوص حس و حال ساخت آثاری که منتسب به امام رضا(ع) و فرهنگ رضوی است، سؤال میکنم و میگوید: رابطه من با امام مهربانی رابطهای دلی است و سعی کردهام همین رابطه را در همه آثارم داشته باشم. وی میافزاید: درواقع خیلی غیرمستقیم این حس را تصویرمی کنم. درست مثل همان حسی که وارد حرم امن او میشوی و ترجیح میدهی ساعتها در همان صحن بنشینی و با او و خودت خلوت کنی تا آن که در میان ازدحام جمعیت خودت را به ضریحش برسانی.
محمد حسین مأموریان اظهارمی دارد: همیشه به غیرمادی بودن این حس معتقدم، درست مانند دوران کودکی که برای رفتن به مدرسهام در دوران تحصیلی راهنمایی هر روز سر صبح از خیابان امام رضا میگذشتم و از دور که گنبد آقا را میدیدم. مثلاً اگر امتحان داشتم یا تکلیفم را کامل ننوشته بودم از او کمک میخواستم که امروز به خیربگذرد.
وی ادامه میدهد: آن زمان در دوران کودکی یاری گرفتنم در حد همین مددهای کوچک بود و امروز هم ناخودآگاه ولینعمتمان همیشه کنارمان است و بازهم برای همه کارهایم از او کمک میخواهم. گاهی اوقات شاید خیلی از کارها حتی سفارش مستقیم برای امام رضا(ع) نباشد اما من خودم و او هر دو این حس را میدانیم که برای اوست.
ساخت بزرگترین مجسمه ایران
از این هنرمند خوب شهرمان آثاری چون سردیس زنده یاد تختی در میدان تختی، یا مجسمه خیام درابتدای بلوارخیام و تعدادی از آثار این هنرمند در شهرهای مختلف ایران در شیراز، تهران، گنبد کاووس، جزیره کیش ساخته شده است و مجسمه ۱۳ متری که جزو بزرگترین مجسمههای ایران محسوب میشود اثر این هنرمند مشهدی است که در بندر عباس نصب شده است.
این هنرمند شهرمان میگوید: نخستین تجربههایم با کانون فکری کودکان و نوجوانان مشهد بود که من به دلیل علاقهای که به حیوانات داشتم.ابتدابا کاغذ حیوانات را میساختم و بعدها با گِل آشنا شدم و کار سفال را آموختم و در ادامه استاد مسعود یعقوبی در دوران راهنمایی مشوق من بود و بعدها به استادانی چون آقای دکترناهید (پزشک و مجسمهسازمشهدی) معرفی شدم.
وی میافزاید: آشنایی با دکتر ناهید و استاد اسپهبدی سبب شد داشتهها و اندوختههایم درطراحی هنری بیشترشود و در نتیجه سطح کارشایسته تری در مجسمهسازی پیدا کنم. البته در این مسیر تشویقها و حمایت خانواده هم بسیار مؤثر بود. همین که سالها مادرم دستهای گلی مرا بر در یخچال و کلید پریزهای خانه تحمل کرد، بسیار از او سپاسگزارم.
استاد مأموریان بیان میدارد: مجسمه سازی میتواند برای شهر، هویتبخش و معناساز باشد و خوشبختانه مشهد در این راستا پیشرو بوده است. به خاطر دارم، همان سالی که به مشهد برگشتم در طرح استقبال از بهار سال ۸۷ شهرداری مشهد شرکت کردم. من هم نخستین مجسمه شهریام را ساختم و با این پروژه همراه شدم. اسم اثرم، «اسفندگان» بود و در میدان طالقانی روبه روی هتل همای مشهد نصب شد.
اثرم را با بولدوزر جابه جا کردند!
وی خاطرنشان میکند: موضوع اثرم هم «دو ماهی مُعلق» بود که دور شمسهای هشت پَر شنا میکردند که بعدها در اینترنت دیدم که این اثر را با بولدوزر جابه جا کردند!
این هنرمند پرکار هنر مجسمه سازی در خصوص حس خودش هنگام نصب مجسمهها در شهرهای مختلف میگوید: بازخورد و عکسالعمل خوب مردم در برابر خیلی از کارهای نصب شدهام، حس خوبی است وقتی مجسمهای تمام میشود و لحظه نصب آن میرسد، شیرینترین لحظه است که زحمتهای شبانه روزیم به بار نشسته است.
او تصریح میکند: بعد از نصب وقتی به مجسمهای که ساختهام نگاه میکنم به عنوان یک شهروند عادی نگاهش میکنم.
این مجسمه سازجوان و پرتلاش از سختیهای این هنر چنین میگوید: مجسمه سازی کار سختی است چون باید بتوانیم علاوه برروایت دغدغه و بیان ارتباط با مخاطب و انتقال حس و روان شناسی مثل یک صنعتگر با مواد و دستگاه جوش و فرز و برش آهن و قالب گیری هم کارکنی اما به اعتقاد من مجسمه سازی دید انسان را وسیع میکند زیرا همزمان با روح لطیف هنری با جسم سخت ماده هم سرو کار داریم، جایگاه هنری او همانند معماری سخت است و اما از لحاظ هنری همانند نقاشی لطیف.
مجسمه سازی در کشور غریب است
این مدرس دانشگاه خاطرنشان میکند: مجسمهسازی درکشورما رشته غریب و محرومی است. مجسمهساز از صفر تا صد ساخت اثر را بر عهده دارد. در کشورهایی که جدیتر به این رشته میپردازند، مجسمهساز خدمات متعددی از سایر رشتههای فنی و هنری دریافت میکند.
به نظرم اما مجسمهسازی به معنایی که در ایران داریم به گونه دیگری است از ابتدا تا اتمام کار برعهده خود مجسمهساز است، که این شامل هم کار هنری و هم فنی است.
خوشحالم در مشهد کار میکنم
وی اظهار میدارد: خوشحالم در مشهد کار میکنم، به نظر من مشهد از شهرهایی است که در زمینه ساخت المان و مجسمههای شهر شروع خوب و رویکرد خوبی داشت و خوشبختانه هنرمندان خوبی هم در این رشته در شهرمان وجود دارد که میتواند در زیباسازی و القا این حس خوب کمک کنند.
نظر شما