قدس آنلاین- ناچار به بیمارستان رفتم و پزشک داخلی تشخیص داد باید بستری شوم و «انما» انجام شود و حتی دستور کولونوسکوپی هم داد (عکسبرداری از روده‌ها) هزینه بیمارستان بسیار سنگین بود.

بلافاصله پس از پذیرش که منت هم گذاشتند، گفتند اتاق‌ها پر است و چند ساعتی طول کشید که اتاقی آماده شد. ۲ میلیون تومان پیش پرداخت خواستند. چانه زدیم و همراه نداشتن پول به آن اندازه را دلیل آوردیم و سرانجام خانم متصدی صندوق به یک میلیون تومان رضایت دارد. چون رؤسای بیمارستان مرا می‌شناختند. یک شب خوابیدم و غروبگاه «انما» انجام شد و روز بعد خیال داشتم بمانم و کولونوسکوپی که در سه سال پیش انجام داده بودم تکرار شود، اما خبر دادند دکتر معالج بنده پنجشنبه و جمعه و شنبه تشریف ندارند و یکشنبه می‌آیند و باید تا یکشنبه صبر کنم و شبی ۵۰۰- ۶۰۰ هزار تومان هزینه اتاق و مخلفات بپردازم.

ترس برم داشت که یک هزینه ۲، ۳ میلیون و بلکه بیشتر برای صندوق نیمه خالی خانواه بالا بیاورم این بود که عزم جزم کردم ترخیص شوم و با دکتری که دوست بود تلفنی مشورت کردم و او گفت: تو مشکل روده‌ای و معده‌ای مهمی نداشتی و با یک شربت لاکتوز کرملین مشکلت حل می‌شد، حال بیش از آن در آنجا نمان؛ زیرا هم گران تمام می‌شود و هم برای بیمه و بیمه تکمیلی یکی دو ماهی باید دوندگی کنی!

او پزشک مجربی بود و من نصیحت او را گوش دادم و فقط پس از یک شب بستری شدن که یک میلیون تومان پیشاپیش پرداخته بودم، مرخص شدم و گویا فقط ۴۰ هزار تومان بالای یک میلیون تومان را به بنده تخفیف داده بودند!

این دولت علیه عالیه فخیمه یازدهم که دولتی مرکب از دولتمندان مانند وزیر صنعت و معدن و تجارت و وزیر راه و شهرسازی است مردم را مانند خود غنی و پولدار تصور می‌کنند و وزیر امور اقتصادی و دارایی آن خیال می‌کند مردم پس انداز می‌کنند که مفت راه بروند و کار نکنند و این پول ها، پول‌های راحت به دست آمده و رانتی است.

هزینه زندگی در کشور ما روز به روز افزایش می‌یابد و خواندم که به قصابی رفتن و گوشت گوسفند یا گوساله خریدن خاص طبقه ثروتمند شده است. شخصی در روزنامه، رئیس دولت تدبیر و توسعه را دعا می‌کرد، که «گوشت گوسفند در زمان صدارتشان به کیلویی ۵۰ هزار تومان رسیده و ایشان میهمان داشته و دو کیلو گوشت گوسفند که خریده، ۱۰۰ هزار تومان به قصاب پرداخت کرده است، (آن هم در مشهد که زمانی خطه و استان خراسان مهد نشو و نمای صدها هزار رأس گوسفند بود) بهای مرغ ساعت به ساعت بالا می‌رود و به ۸۵۰۰ تومان در هر کیلو رسیده است، برنج بین ۱۲۰۰۰ تا ۱۷۰۰۰ تومان عرضه می‌شود، هر کسی ساز خود را می‌زند و گوش کسی به حرف‌ها و وعده‌های بی‌اساس و آمار دادن‌های قلابی دولت شنوا نیست.

مردم حاصل دسترنج و صرفه جویی خود را در بانک می‌گذارند که روزی روزگاری وقتی مانند موردی که برای من پیش آمد و کارشان به بیمارستان رسید یا اتفاق بدی افتاد مضطر و پریشان نباشند یا تصادف اتومبیلی یا اتفاقی یا عروسی فرزند یا پرداخت به صاحبخانه سر هر سال که اجاره خانه‌ها را گران می‌کنند.

وزارت دارایی و امور اقتصادی دچار توهم است که مردم ایران همه ثروتمند و میلیاردر و میلیونر هستند. آنان چون طبقه جدید (نومن کلاچر) تازه به دوران رسیده سر و کار دارند، خیال می‌کنند آحاد مردم ایران، امثال بابک زنجانی و غیره!! هستند.

آقایان خیال می‌کنند همه مردم زمین خوارند و هزاران هکتار از اینجا و آنجا برای خود دست و پا کرده‌اند. خیال می‌کنند همه مردم حقوق بگیران و املاک خواران نجومی هستند، دولت نمی‌رود یک یا چند گروه حقوقدان لایق و باسواد و بین‌المللی استخدام کند علیه هر رأیی که دادگاه‌های آمریکا و کانادا و اروپا علیه پول‌های مسدود شده نفتی ایران صادر می‌کنند به دیوان‌های عالی آن کشورها یا دیوان دادگستری لاهه عرض حال بدهد و شکایت کند و نگذارد حاصل دسترنج ملت ایران را که همین عایدات نفتی است به این آسانی و سهولت و سرعت چپاول کنند و حتی الواح هخامنشی‌ها را به یهودی‌های عتیقه فروش اسرائیل واگذار نکنند. دولت عده‌ای دیپلمات ورزیده به مجامع جهانی نمی‌فرستد در مورد غارتگری بی‌شرمانه دادگاه‌های آمریکا که در دوران ترامپ رویه تند و حادی علیه ایران گرفته‌اند مذاکره کنند و در مطبوعات بین‌المللی مصاحبه کنند. تنها فکر و ذکری که برای جبران این همه جرایم و غرامات به فکر آقایان می‌رسد، تراشیدن مالیات‌های تازه و سر و کیسه کردن مردم است.

 اخیراً می‌خواهند نان را گران کنند. می‌گویند از سال ۱۳۹۳ تاکنون نرخ نان افزایش نیافته است. می‌گویند هزینه آب و برق و گاز و بیمه و مالیات سنگین است؛ چرا دولت هزینه آب و برق و گاز و بیمه و مالیات را در مورد نانوایی‌ها تخفیف نمی‌دهد. باز برای فریب مردم می‌گویند یارانه آرد را قطع کرده به مصرف کنندگان یارانه خواهند داد!

آقایان! یارانه میلیون‌ها نفر از طبقات کم درآمد را قطع کردید و باز هم یارانه بگیران را پولداران می‌نامید و اکنون قصد دارید نان را افزایش بها دهید؛ آخر یک لواش یا تافتون یا بربری یا سنگک با چه بهایی باید به مردمی که دستشان به گوشت قرمز و ماهی و مرغ نمی‌رسد تحمیل شود.

حساب کرده‌اند ایرانی‌ها از غمگین‌ترین و خشمگین‌ترین مردم جهان هستند، آمار طلاق به ساعتی ۱۸ فقره رسیده است که حتی می‌گویند این آمار واقعی نیست و رقم آن بیشتر است.

چنگیز خان و اکتای قاآن و تیمور لنگ و حتی محمود افغان وقتی ایران را اشغال و کشتار و غارت کردند پس از چند سال متوجه شدند از کشور ویران و فقیر مالیاتی عاید نمی‌شود، اکتای قاآن و تیمور و محمود افغان به شهادت تاریخ تسهیلاتی برای رفاه مردم و رونق کار و کسب و تجارت و کشاورزی و حتی حفر قنوات ایجاد کردند تا مردم صاحب مکنت شوند و عایدات دولت افزایش یابد.

نبود شناخت تاریخ و جغرافیای ایران، بی‌اطلاعی از جامعه شناسی ایران و تقلید کودکانه از روش‌های خارجی و در کشورهای اروپایی و آسیایی پیشرفته سبب می‌شود که آقایان فکر کنند دست گذاشتن روی تمام اندوخته‌های مردم یگانه راه مبارزه با غارت ایران در سپهر جهانی به وسیله امپریالیست‌های بی‌رحم آمریکایی و اروپایی و درنده خویانی چون ترامپ دیوانه است، حال به پس اندازهای مردم چشم دوخته‌اند. ۱۵۰ سال دولت‌های ایران در قرن نوزدهم و بیستم تلاش و تبلیغ کردند، جایزه دادند، تشویق کردند مردم پس‌اندازهای خود در کوزه و صندوقچه پنهان نکرده و زیر خاک دفن نکنند تا از دسترس دزدان محفوظ بماند. نوابغ مالیات ستان امروزی کاری خواهند کرد که مردم پول‌های خود را از بانک‌ها بیرون کشیده در زوایا و خفایا و زیرزمین یا کوزه ترشی یا صندوق زیرخاکی پنهان کنند.

در جریان رویدادهای خرداد و تیر امسال که ماجراهای شرم آور کاسپین و آرمان و غیره به اجتماع مردم جلوی بانک مرکزی و شعب بانک‌ها انجامید، دیدید که هر روز مردم به بانک‌ها مراجعه کرده خواهان بازپس گرفتن اندوخته‌ها و سپرده‌ها و پس اندازهای خود می‌شدند. بانکی ناچار شد میلیون‌ها تومان اسکناس در داخل شعبه‌های خود (شاید میلیاردها تومان) به نمایش بگذارد که به مردم اثبات کند در خزانه شعب پول موجود است و مردم آسوده خاطر باشند.

حال امتحان بفرمایید و ببینید مردم چگونه بانک هایی را که در آن پس انداز و سپرده دارند، خالی از پول خواهند کرد.