تحولات منطقه

چندی پیش حمید درخشان نیا،رئیس سازمان ثبت احوال کشور از تهیه پیش نویس حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه خبر داد. طی روزهای گذشته نیز سلمان خدادادی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس اظهار کرد: دولت در صدد ارائه لایحه‌ای است که وقتی ازدواج منجر به طلاق شد واژه طلاق از شناسنامه حذف شود تا اثرات منفی را بر زنان باقی نگذارد. وی این مسئله را تصمیمی درست و تأثیرگذار بر زندگی زنان مطلقه دانست و تصریح کرد: یکی از اثرات روانی و منفی در ذهن و وجود زنان واژه طلاق در شناسنامه است که البته واقعیت را کتمان نمی‌کند و در ازدواج‌های مجدد اثر منفی ندارد.

حذف عنوان طلاق از شناسنامه؛ تدبیری گره گشا یا فریبکاری
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

قدس آنلاین- چندی پیش حمید درخشان نیا،رئیس سازمان ثبت احوال کشور از تهیه پیش نویس حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه خبر داد. طی روزهای گذشته نیز سلمان خدادادی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس اظهار کرد: دولت در صدد ارائه لایحه‌ای است که وقتی ازدواج منجر به طلاق شد واژه طلاق از شناسنامه حذف شود تا اثرات منفی را بر زنان باقی نگذارد. وی این مسئله را تصمیمی درست و تأثیرگذار بر زندگی زنان مطلقه دانست و تصریح کرد: یکی از اثرات روانی و منفی در ذهن و وجود زنان واژه طلاق در شناسنامه است که البته واقعیت را کتمان نمی‌کند و در ازدواج‌های مجدد اثر منفی ندارد.

این نماینده مجلس ادامه داد: زنان پس از طلاق به همسر قبلی خود تعلق ندارند؛ بنابراین ضروری برای ذکر نام همسر در شناسنامه آن‌ها وجود نخواهد داشت بر این اساس می‌توان با در نظر گرفتن تدابیری، واژه طلاق را از شناسنامه حذف شود.

*تدبیری که بر زندگی گره افکن است

بنابر آمارهای موجود طی سال‌های اخیر میزان درخواست طلاق از سوی زنان رشد چشمگیری داشته؛ چنان که گفته می‌شود بیش از ۷۰ درصد تقاضای طلاق توافقی از سوی زنان بوده است. این درحالی است که امکان ازدواج مجدد برای آن‌ها نسبت به مردان کمتر است. درحال حاضر ۶ میلیون زن مطلقه در جامعه وجود دارند که ازدواج مجدد نکرده‌اند، اما آیا قانون حذف عنوان طلاق می‌تواند در حمایت از این زنان مؤثر باشد؟

دکتر علی نجفی توانا، حقوقدان در این باره می‌گوید:این تدبیر و اقدام بیشتر در جهت حمایت از افرادی است که در سنین جوانی موفق به ادامه زندگی نبوده‌اند، از این رو برای جبران تجربه ناموفق خود می‌خواهند شانس یک زندگی مجدد را داشته باشند. براین اساس بحث مزبور مطرح شده تا قانونگذار با تصویب قانونی سابقه ازدواج گذشته را با همکاری ثبت احوال از شناسنامه افراد بردارد تا این گونه افراد بتوانند امکان ازدواج مجدد داشته باشند. به هر روی از لحاظ قانونی این امر میسر است اما واقعیت آن است که در برخورد با معیارهای اخلاقی و شاخص‌های سنتی و شرعی شاید نوعی فریب تلقی شود؛ چرا که با کمک قانونگذار به افراد مساعدت می‌کنیم تا با کتمان گذشته خود امکان زندگی مشترک مجددی داشته باشند. این درحالی است که سابقه پیشین ازدواج به عنوان یک تجربه ناموفق وجود داشته است.

وی می‌افزاید: وقتی به صورتی زمینه فراهم می‌شود تا طرف مقابل را از این گذشته بی‌اطلاع قرار دهیم، صرف نظر از مغایرت این قضیه از ابعاد اخلاقی؛ از نظر تداوم زندگی طرفین نیز در آینده با اختلاف و تنش مواجه می‌شود. چنان که به دنبال کتمان این قضیه، بعد ازدواج مجدد نیز طرف مقابل می‌تواند ادعا کند: «اگر می‌دانستم چنین ازدواج ناموفقی داشته با او ازدواج نمی‌کردم.» از این رو حل مشکل بانوان مطلقه را با این شیوه مناسب نمی‌دانم و معتقدم به جای اصرار بر کتمان ازدواج‌های ناموفق باید سعی کنیم با سیاست‌ها و تدابیری از رشد طلاق درجامعه پیشگیری شود.

حذف و کتمان طلاق در شناسنامه با  تأکیدات و آموزه‌های مختلف فرهنگی و عقیدتی برای تشکیل زندگی مشترک نیز در تضاد است؛ چراکه همواره توصیه می‌شود در این زمینه باید طرفین نسبت به هم صداقت، احترام و درک متقابل داشته باشند که با اجرای این طرح موارد اخلاقی یادشده در عمل نقض شده و پنهانکاری در زندگی مشترک رسمیت پیدا می‌کند اردشیر بهرامی، پژوهشگر اجتماعی نیز می‌گوید: تصویب این گونه قوانین می‌تواند در تسهیل ازدواج مجدد افراد مؤثرباشد و بار روانی بر افرادی را که دچار شکست در ازدواج شده‌اند، کاهش دهد. وی می‌افزاید: درحال حاضر ازدواج با زنان مطلقه چندان پذیرفته نیست و این زنان در ازدواج مجدد با مشکلاتی مواجه هستند، اما باید بررسی کرد که آیا حذف عنوان طلاق از شناسنامه این افراد می‌تواند در ایجاد زندگی مشترک دوباره و البته پایدار مؤثر باشد؟ چرا که انجام این قضیه بنابر تفکرات جامعه شناسانی همانند «گافمن» منجر به نوعی فاصله نقش‌ها خواهد شد. چنان که افراد در فضای واقعی زندگی، در گذشته تجربه ناخوشایند طلاق را داشته‌اند و حال بنابر اسناد و مستندات حقوقی و قانونی و در زندگی مشترک مجدد با کتمان این مسئله ظاهر می‌شوند. 

وی بابیان پیامدهای این مقوله ادامه می‌دهد: حذف و کتمان طلاق در شناسنامه با  تأکیدات و آموزه‌های مختلف فرهنگی و عقیدتی برای تشکیل زندگی مشترک نیز در تضاد است؛ چراکه همواره توصیه می‌شود در این زمینه باید طرفین نسبت به هم صداقت، احترام و درک متقابل داشته باشند که با اجرای این طرح موارد اخلاقی یادشده در عمل نقض شده و پنهانکاری در زندگی مشترک رسمیت پیدا می‌کند. چون با تصویب چنین مسئله‌ای در اولین گام افراد با کتمان حقیقتی به عنوان طلاق و ناکامی در زندگی مشترک گذشته در واقع به دروغ متوسل می‌شوند که با افشای این قضیه در زندگی مجدد نیز می‌تواند فشارهای روانی وچالش‌های بسیاری را به خانواده تحمیل کند.

تهدید افزون‌تر اعتماد در خانواده‌ها

اردشیر بهرامی همچنین اضافه می‌کند: امروزه بنیاد خانواده در جامعه ما شرایط سخت و شکننده‌ای دارد؛ چنان که اعتماد متقابل در این نهاد به وضوح کاهش یافته است.از این رو با فراهم ساختن زمینه‌هایی برای کتمان حقایق زندگی، بی‌اعتمادی درخانواده‌ها گسترش پیدا می‌کند و همین مورد می‌تواند آسیب‌های فراوانی به دنبال داشته باشد.

این پژوهشگر اجتماعی با غیراخلاقی دانستن این گونه تدابیر و سیاست‌ها می‌گوید: ازدواج نوعی کنش متقابل است که یک عمر قرار است ادامه پیدا کند. از این رو تمام تجربیات و رفتارهای گذشته و آینده افراد بر این قضیه اثرگذار است. بنابراین نمی‌توان یک تجربه ناکام درگذشته را به عنوان طلاق در مسیر زندگی افراد حذف و کتمان کرد. به نظر من این مسئله در زندگی مردان هم قابل توجه است؛ زیرا وقتی مردی تجربه ازدواجی در گذشته دارد و حال با شناسنامه المثنی ازدواج مجدد می‌کند، تمام آن اعتماد همسرش را مورد تهدید قرار می‌دهد.

اردشیر بهرامی در ادامه خاطرنشان می‌کند: تصویب این گونه قوانین با وجود مزایایی که برای بانوان دارد، می‌تواند نوعی آسیب برای زندگی مشترک باشد؛ چرا که فرصت سودجویی را برای زنانی که با انگیزه‌های مادی و دریافت مهریه تن به ازدواج داده و پس از مدت کوتاهی طلاق می گیرند، فراهم می‌کند.

این جامعه شناس همچنین می‌گوید: برنامه‌ریزان و سیاستگذاران می‌توانند به جای تصویب چنین مواردی سعی کنند که به رشد اعتماد اجتماعی کمک کنند. همچنین رویه‌ای برای پذیرفته شدن افراد و شرایط آن‌ها فراهم سازند. چراکه در حال حاضر دربرخی جوامع محلی وسنتی تجربیات و وقوع ناکامی‌هایی همانند طلاق و یا بیماری انگ محسوب شده و فرد از سوی جامعه خود طرد می‌شود. با این وجود آیا با حذف عنوان طلاق می‌توان فرد را برای ورود به زندگی نوین همراهی کرد؟ البته چنین نیست؛ بنابر این برای کاهش چالش‌های این گونه زندگی‌ها باید به آموزش افراد و جامعه توجه داشت.باید با آموزش پیش از ازدواج به افراد آموزش دهیم که چگونه شرایط و تجربیات همدیگر را بپذیرند و با تساهل و همدلی در کنار هم زندگی کنند. به این ترتیب باید نگاه را به زنان مطلقه تغییر داد و به جای هموار ساختن مسیر کتمان و پنهان سازی از سوی این گروه، شرایط را برای پذیرش آن‌ها فراهم کرد. در واقع با تکیه با قوانین باید ساز و کار تقویت جایگاه زنان را درخانه و جامعه تحکیم بخشید. از این رو باید بر روی مدیریت تعارض‌ها متمرکز شد، به طوری که زنان ضمن حفظ جایگاه سنتی خود در خانواده بتوانند نقش‌های مدرن همانند تحصیل در دانشگاه، کسب تخصص‌ها و اشتغال را نیز ایفا کنند. به این ترتیب زنان جامعه ما کمترین آسیب‌ها را در جامعه امروزی تجربه می‌کنند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.