حکایت این همه سرودههای سرشار از شور و شیدایی در مدح و منقبت حضرت ثامنالحجج(ع) بهراستی یکی از جلوههای شگفت تاریخ ادبیات ایران و جهان است. شگفتتر آنکه این مهر آسمانی به مرور ایام نهتنها کاهش نیافته بلکه روزبهروز بر تعداد شاعران ارادتمند آن حضرت افزوده شده و شمار اشعار رضویه نیز افزایش چشمگیری داشته است.
گذشته از ماجرای شعر و شاعران عرب، در ادبیات فارسی نیز از قرون چهارم و پنجم هجری به این سوی، شاهد اشعاری در ثنا و رثای امام هشتم هستیم. اگرچه این آثار از دست تطاول زمان مصون مانده و به ما رسیده است اما از زندگانی و احوال شاعران آنها و همچنین انگیزه سرودن این اشعار اطلاعات چندانی در دست نیست.
بیگمان آنچه الهامبخش و برانگیزاننده شاعر در سرودن شعر است، روایت شیرین و جذابی است؛ مخصوصاً آنکه مراد شعر شخصیت مبارکی همچون امام رضا(ع) باشد.
جای دریغ بسیار دارد که تعداد زیادی از سرایندگان شعر رضوی اکنون رخ در نقاب خاک کشیدهاند و راز انگیزه سرودن شعرهای آیینی خویش را با خود به گور بردهاند. اما آیا شاعرانی که هنوز زندهاند را نباید جست و نباید جویای حقیقت و واقعیت اشعارشان شد؟
در سالهای اخیر چه بسیار مدایح و مناقب منظوم به چاپ رسیده است که برخی از این مجموعهها تقریباً کپی مجموعههای پیشین است. در حالی که هنوز کسی به سراغ شاعرانی که درباره امام رضا(ع) سرودهاند، نرفته است تا جویای انگیزه و حس و حال خاص آنها در لحظات ناب سرودن باشد و اثری خواندنی و شنیدنی را در این زمینه فراهم آورد.
در واقع چاپ چنین کتابی جبران غفلتی عظیم و دیرینه خواهد بود و انتظار میرود که سازمانها و نهادهایی مانند بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی و انتشارات «بهنشر» در این باره پیشگام باشند.
ثبت و ضبط و انتشار عواطف و احساسات و راز و رمزهایی که بهیقین با هر سرودهای همزاد و همراه است، اقدام ارزنده و بسیار حائز اهمیتی است که قطعاً مورد استقبال اقشار مختلف جامعة دینباور و دوستداران امام رئوف(ع) قرار خواهد گرفت.
در گپ و گفتهایی که با دوستان شاعر داشتهام، هر یک برایم کرامتی نقل کردهاند که واقعاً دریایی از لطف و زلالترین عواطف و احساسات را در بر داشت. پشت بعضی از شعرها توسلی وجود داشته، بعضی شعرها نیز پس از نذر اجابتشدهای سروده شده است. خلاصه آنکه هیچکدام از این شعرها بدون عنایت سروده نشده و نکته مهم همین است که لطف این موضوع کمتر از خود شعرها نیست.
نظر شما