قدس آنلاین، علی بوذری یکی از تصویرگرانی است که به واسطه عضویت در هیئتمدیره انجمن تصویرگران ایران بر این حوزه تسلط دارد و کپی از تصویرگری کتاب هنرمندان این عرصه را به عنوان یکی از مهمترین مشکلات آنها تأیید میکند. او که مدرس تصویرگری در دانشگاه هنر تهران است، در بیش از ۲۰ نمایشگاه گروهی تصویرسازی و نقاشی در داخل ایران و ۱۶ نمایشگاه بینالمللی تصویرسازی در کشورهای ایتالیا، فرانسه، آلمان، ژاپن، اسلواکی، پرتغال، کره، کرواسی، تایوان، صربستان و دانمارک شرکت کرده است.
کسب جایزه اول نمایشگاه تصویرسازی قصص قرآنی در سال ۸۳، دریافت جایزه سوم پایاننامههای مذهبی- هنری وزارت ارشاد در سال ۸۳، کسب دیپلم افتخار نمایشگاه بینالمللی Figures Future در سال ۲۰۰۴، دریافت دیپلم افتخار نمایشگاه بینالمللی بلونیا در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، کسب جایزه افقهای جدید در نمایشگاه کتاب بلونیا ۲۰۱۲ و دریافت جایزه جشنواره تصویرگری شارجه ۲۰۱۵ تنها بخشی از افتخارات این هنرمند بوده است. همچنین وی داور ایرانی جشنواره تصویرگری کتاب کودک براتیسلاوا ۲۰۱۷ است.
در تصویرگری چگونه میتوان آثار کپی را از اقتباسی تشخیص داد؟
در شاخههای هنری از جمله تصویرگری، آثار اقتباسی از کپی تعریف کاملاً جداگانهای دارد. بیشک هیچ هنرمندی نیست که فارغ و بینیاز از الگوبرداری و الهامگرفتن از هنرمندان مورد علاقه خود باشد اما تقلید عینبهعین از اثر هنرمند دیگری و ارائه آن به عنوان اثر شخصی را میتوان کپی نام نهاد که امر شایستهای نیست. مرز باریکی میان اقتباس و آثار کپی وجود دارد.
دلایل کپی تصویرهای کتاب را چه میدانید؟
توسعه منابع و تصویری دیجیتال در فضای مجازی از مهمترین دلایل کپیکردن آثار تصویرگری است. این موضوع سبب شده برخی از افراد دسترسی آزاد به آثار هنرمندان تصویرگر داشته باشند و بدون اجازه آنها اثر را کپی کنند. این تنوع منابع در فضای مجازی طی ۱۰ سال گذشته، پیشتر اصلاً برای هنرمندان وجود نداشت. اما در این سالها دسترسی آزاد به این نوع آثار در فضای مجازی، سبب شده تا نسل جوان هنرمند نیز عادت کند بدون استفاده از ایده و خلاقیت خود، آثار سایر هنرمندان را بدون اجازه آنها کپی کند.
آیا آموزشی برای هنرمندان جوان در راستای رعایت اخلاق حرفهای انجام نشده است؟
حتماً این موارد در کشور مورد توجه بوده اما متأسفانه نسل جوان عادت کرده است تا بدون هیچ تلاش و تحقیقی و تنها از طریق جستوجو در فضای مجازی آثار هنرمندان را کپی کند زیرا میخواهد زود به نتیجه برسد و در مدت کوتاهی به تجربهای که هنرمندان پیشکسوت طی سالها کسب کردهاند، برسد. از سوی دیگر، این منابع چندان گسترده شدهاند که دسترسی و شناخت همه آنها برای کارشناسان امکانپذیر نیست لذا صاحبنظران نیز در مواردی از تشخیص کپیبودن آثار عاجزند. متأسفانه به دلیل اینکه قانون سفت و سختی که متخلفان کپی آثار در این عرصه را مجازات کند وجود ندارد، تعدادی از هنرمندان به خود این جرئت را میدهند که آثار را بدون اجازه صاحب اثر کپی کنند.
آیا وزارت ارشاد فعالیتهایی برای جلوگیری از افزایش این مشکل انجام داده است؟
بیتردید در این وزارتخانه ادارهای در عرصه نشر به تخلفات مذکور میپردازد اما آنچه سبب افزایش میزان کپی در تصویرگری کتاب شده، عدم رعایت قانون کپیرایت در نشر کشور است زیرا ایران عضو کنوانسیون برن نیست و این موضوع سبب شده تا هر فرد متخلفی بداند که کپی تصویرگری را که انجام میدهد، لازم نیست نگران پرداخت غرامت یا رسیدگی به تخلف خود باشد. چون از یکسو قانون کپیرایت وجود ندارد و از سوی دیگر هنرمندانی که با مشکل کپی آثار خود روبهرو هستند، به دلیل صرف هزینههای بسیار برای گرفتن وکیل و صرف وقت بسیار برای حضور و پیگیری پروندهها در دادگاه و... از پیگیری شکایت خود صرفنظر میکنند.
انجمن تصویرگران ایران در این راستا چه فعالیتی انجام داده است؟
ما یک کمیته حقوقی در این انجمن داریم که شکایت شاکیان را بررسی و پیگیری میکند. اما آنچه لازم است که هنرمندان فعال در عرصه تصویرگری بدانند، آگاهی آنها از حقوق خود است. کپی از تصویرگری تنها مربوط به کپی آثار هنرمند از هنرمند دیگر نیست بلکه حتی در برخی مواقع مشاهده شده است که برخی از ناشران نیز این تخلف را انجام میدهند. بنابراین هنرمندان تصویرگری باید بدانند که در هنگام امضای قرارداد به جزئیات آن توجه کنند. بهعنوان مثال، قرارداد انتشار آثار تنها در کتاب با چاپ آن در پوستر و... متفاوت و جدا است.
از آنجایی که هنرمند امروزی در کوران و بمباران منابع تصویری قرار دارد، گاهی به شکل ناخودآگاه این تأثیرات را جذب میکند و در کار خود بروز میدهد. بدین ترتیب در نمایشگاههای تصویرگری شاهد آثار مشابه از هنرمندان مختلف هستیم. در دورههای پیشین دستخط هنرمندان قابلشناسایی بود و آثار هر کدام از هنرمندان تصویرگر دارای ویژگیهای خاصی بود که مخاطب با تماشای آنها متوجه میشد که فلان اثر به کدام هنرمند اختصاص دارد و بهاصطلاح، هنرمند دارای امضایی ویژه بود. اما اکنون چنین چیزی وجود ندارد و مخاطب با دیدن تصاویر نمیتواند نام هنرمند را تشخیص دهد.
نظر شما