قدس آنلاین - گروه استان ها- رقیه توسلی: رباب جان! به دنیا نگاه کن. کربلا، تنها نیست. سربندها حرف می زنند. تکایای روشن، پُر از رمز و رازند. به اشک های بی پایان زنانی که گهواره تکان می دهند و مویه می کنند: «ای تیر، خطا کن».
عاشقان آمده اند. کوچک و بزرگ. با مژگانی تَر. تب دار. بی وقفه بر سر و سینه می کوبند از عطش. از گلوی نازک غرق در تیر.
حَرمله، به خیال خویش تیر در کمان گذاشته است... اما ببین سه شعبه ها چه جور دنیا را فتح کرده اند و باب الحوائج چه اندازه مرید و میهمان دارد، رباب جان!
همه طفلان و شیرخواران شهر، روضه علی اصغر سر داده اند. سرباز شده اند. کفن پوش، گرد گهواره خالی عاشورا از لبیک و ثارالله می گویند.
آخر کدام سه شعبه ای، حق را در خاک مدفون می کند...!؟ که پای فراق و حنجره و عظمت درمیان است... پای تاریخ و کفر و ایمان... آخر کدام سه شعبه ای آسمان را می شکافد و نمی داند او، صاحب تقدیرهاست...!؟ آفریدگار نیکان و سیه رویان...
بانوی صبور محرم! ما قرن هاست که فهمیده ایم، آتش و خون به حرمله ها باز می گردد! این داغ های گران!
و عطش، شش ماهه را شهید نمی کند! تیرهای سه شعبه شهید نمی کند! هُرم کربلا شهید نمی کند! آشوب و شیون شهید نمی کند! که رسولان آزادگی را قساوت و بی وفایی شهید می کند.
نظر شما