در این ایام شما یک نمایش یا تعزیه را در بنیاد روایت فتح اجرا کردید. درباره ایده و کلیات آن به ما بگویید و حمایتهای مسئولان هنرهای نمایشی از این نمایشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
سؤال شما ۲ جنبه دارد. نخست مسئلهای است که ما آن را اجرا کردیم. این اثر به عنوان یک تئاتر کار نشده است بلکه به عنوان یک نمایش آیینی سنتی اجرا شد. این هنر در این مملکت ریشه مذهبی دارد و ما باید آن را پرورش دهیم تا بتواند همهگیر شود. متأسفانه این نوع نمایش مخاطب جوان را بهسختی به خود جذب میکند. تعزیه یک زمینهسازی خاص دارد که آن را به «فاصلهگذاری برشت» هم تعبیر کردهاند. اما برشت در تئاتر و کارهای نمایشی فاصلهگذاری را به این معنا میداند که تماشاگر دچار تخیل خود نشود. ولی در تعزیه علاوه بر اینکه این کارکرد وجود دارد، فاصلهگذاری از بدو شروع اتفاق میافتد و دلیلش هم این میتواند باشد که میگوییم ما شبیهخوانی داریم و نمیتوانیم صورت ظاهری به ائمه(ع) خود بدهیم بلکه شبیه آنها را اجرا میکنیم. این امر باید با مسائل و تکنیک روز تلفیق شود تا بتواند اثرگذار باشد. مسئله مهم این است که حرکاتی که در نمایش و تعزیه اتفاق میافتد، به دلیل آن نوستالژیک مذهبی که برای ما وجود دارد، بر مخاطب اثر میگذارد. ما در در این نمایش از ۲ نوع کار سنتی استفاده کردیم؛ یکی پردهخوانی و دیگری تعزیه. البته پردهخوانی نیز ۲ قسمت از جمله پردهخوانی سنتی و روز را در بر میگیرد که اینها در یک ردیف تعریف میشوند.
در تمام دنیا باید از تئاتر حمایت مالی شود و دولت به آن کمک کند و به آن یارانه تعلق گیرد. متأسفانه در این چند سال اتفاقات ناگواری برای تئاتر اتفاق افتاده است. اولین سالنی که شروع به اجارهگرفتن کرد، تالار وحدت بود. تالار وحدت یک سالن دولتی است که بهغلط به آن یک تالار خصوصی میگویند. وقتی یک سالن را برای یک شو و نمایشدادن آدمها اجاره میدهند، دیگر تئاتری وجود ندارد. پس دیگر از نمایش و تئاتر صحبت نکنند و بگویند ما سالنهایی داریم که میخواهیم از آنها کاسبی کنیم.
خود مسئولان دولتی باعث این امر شدند که سالنهایی به وجود آید که بابت اجرا پولهایی گزاف را از هنرمندان میگیرند. به نظر شما وزارت ارشاد نباید یک تعرفه بگذارد؟ به نظر بنده ما در تئاتر نهتنها پیشرفت و ترقی نکردیم بلکه نسبت به سالهای قبل پسرفت داشتیم. اگر همین رویه ادامه داشته باشد، باید فاتحه تئاتر را خواند. علاوه بر این مشکلات، نمایشهایی که اخیراً اجرا میشوند، مبتذل هستند. این تئاترهای آزاد که اجرا میشوند، فاقد هر گونه محتوا و متن مناسب هستند.
به نظر شما در این وضیعت به جز مسئولان، آیا هنرمندان را نیز میتوان مقصر دانست؟
بله، معضل اصلی مسئولانند و هنرمندان نیز به وسیله مسئولان به بیراه رفتهاند. آب زلالی که از کوه جاری است، اگر راه آن درست باشد انتهای آن نیز قابل شرب است ولی اگر آن را به منجلاب بکشیم، دیگر نوشیدنی نیست. هنرمند چنین حالتی دارد. در حال حاضر کسی نیست که بگوید که این تالار وحدت برای چه ارگان یا شخص خاصی است. تا آنجایی که ما اطلاع داریم، این تالار برای دولت و ملت است.
در حال حاضر میتوان با صراحت گفت که تئاتر از بار فرهنگی خود خارج گشته و تقریباً گیشهمحور شده است. آیا این معضل به کار هنرمندانی مثل شما لطمه نمیزند و ناامیدتان نمیکند؟
لطمه میزند که هیچ، بلکه نابود میکند. بنده نزدیک به ۲ سال است که دنبال سالن هستم. کارفرماها میگویند که ما سالن نداریم ولی بدانید که این سالنها را به چه اشخاصی برای اجرا میدهند. چرا وزیر فرهنگ یا مسئول فرهنگی مجلس تئاتر نمیبینند؟ چرا در طول یک سال ۱۰ تئاتر نمیبینید و فقط برای دیدن نمایشهایی میروید که شما را دعوت میکنند؟ البته نمیتوان همه را مقصر دانست ولی با یک گل بهار نمیشود و باید معضل حل شود.
شما در این چند سال کارگاه بازیگری یا ورکشاپ خاصی را برای هنرجویان داشتید؟
متأسفانه در سالهای اخیر بهراحتی مجوز کارگاه یا آموزشگاه بازیگری صادر میشود اما کدامیک از این آموزشگاهها می توانند بازیگری را بهصورت تخصصی آموزش دهند؟ مشکل ما در برنامهریزی کلی است. فرصت برایم فراهم است و بازیگرانی که بنده آنها را تعلیم دادم، از هنرمندان بنام کشورمان هستند. آموزش بازیگری را باید جدی گرفت. مدیریت هنری باید جلسهای بگذارد و جایگاه خود را ارزیابی کند.
نظر شما