تحلیل روابط کلمات در شعر در گفتمانی استعاری امکانپذیر است اما تحلیل روابط کلمات در نثر در گفتمانی واقعگرا صورت میپذیرد.
«بشنو از نی چون حکایت میکند...» در گفتمانی به جز پذیرش وجه استعاری نی، بیشتر به لطیفهای خنده دار میماند اما وقتی نی را نمادی از عالم و آدم جداافتاده از اصل خویش فرض کنی، میتوانی روابط کلمات را تحلیل کنی و سپس با تأویل متن، مفهوم و درونمایه آن را هم دریابی.
شعر حسامالدین مهدوی نیز از منظری استعاری و نمادین تلاش برای آشکارساختن درونمایه خود دارد. خیابان و برج نماد مدرنیته و روستا نماد سنت هستند. از سوی دیگر، برج نماد غنا و روستا نماد فقر در نظر گرفته شدهاند. این شعر بر اساس همین تقابل بنا شده است.
اما نکته اینجاست که وجه نمادین این کلمات بهشدت خودکار شدهاند و دیگر بیواسطه افاده معنا میکنند. پس متن به حوزه نثر شاعرانه وارد میشود. در این موقعیت، گفتمان لازم برای تحلیل متن گفتمان استعاری نیست بلکه محتواگرا و واقعگراست. به عبارت دیگر، وقتی راجع به این متن صحبت میکنیم غالباً راجع به تقابل فقر و غنا یا سنت و مدرنیته حرف میزنیم نه تقابل برج و روستا.
در انتها باید به متن مادر و پیشمتن این شعر هم اشاره کنیم و آن قول معروفی از مولا علی(ع) است که فرمودهاند: «هیچ کاخی بنا نشد مگر آنکه کوخی در کنار آن خراب گردید».
کاش «مهدوی» در پانویس اثر به این برداشت اشاره میکرد!
* «چشمانت مکتب اصفهان»، حسامالدین مهدوی، انتشارات آوای کلار، ۱۳۹۶، صفحه ۵۳.
نظر شما