قدس آنلاین- تازه ترین آمار بانک مرکزی از دورتر شدن مسکن از دسترس متقاضیان واقعی و افزایش دارایی سوداگران این حوزه حکایت دارد.
آنطور که بانک مرکزی اعلام کرده در نیمه اول امسال و با گرانی ۳۸۰ هزار تومانی قیمت هر متر مربع، متوسط قیمت مسکن در پایتخت به نزدیک ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسیده که این افزایش از نگاه منتقدان سیاستهای مسکنی دولت، شاید پس از حدود ۵ سال رکود، نشاندهنده شروع رونق و شاید دوران پیش رونق در بازار مسکن باشد اما برای متقاضی یک واحد ۵۰ متری نزدیک به ۲۰ میلیون تومان هزینه بیشتر در فاصله ۶ ماه و ظرف همین مدت برای فروشنده، ۲۰ میلیون سود در بر دارد!
حامد مظاهریان معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی قیمت مسکن در تهران و شهرهای سوئیس را برابر میداند و معتقد است این رویکرد نه تنها اقتصاد کلان شهرها بلکه اقتصاد کشور را متاثر کرده است.
وزیر راه و شهرسازی هم در حالی که بازار مسکن با توان خرید مردم همراه نیست، سرمایه حبس شده در خانههای خالی را ۲۵۰ میلیارد دلار برآورد میکند که به گفتی وی این رقم، بیش از دو برابر ارزش شرکتهای بورسی ایران است.
ایسنا در گزارشی از رشد ۷۰۰ درصدی قیمت زمین در تهران (از متری ۶۴۰ هزار تومان در سال ۸۴ به متری ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در سال ۹۲) طی دولتهای نهم و دهم نوشته است. بر اساس همین گزارش قیمت مسکن در بازه زمانی مذکور، رشدی ۵۰۰ درصدی داشته و میانگین هر متر مربع از ۶۵۰ هزار تومان به ۳ میلیون و ۹۵۰ هزار تومان رسیده است.
بر اساس همین گزارش در دولت یازدهم هم قیمت مسکن با رشدی ۶/۱۰ درصدی به ۴ میلیون و ۳۷۰ هزار تومان در اردیبهشت سال جاری رسیده است و قیمت زمین ۲ درصد رشد داشته است.
*افزایش ۹۰ برابری قیمت مسکن
آمار در شرایطی بیانگر تداوم دوران مستاجری جامعه کم درآمد است که بر اساس اظهارات برخی کارشناسان، سوداگری زمین طی سالهای ۷۰ تا ۹۰ آسیبهای بسیاری به صنعت ساختمان وارد کرده؛ طی دو دهه، قیمت مسکن را بیش از ۹۰ برابر افزایش داده است حال آنکه رشد قابل توجه کیفی را تجربه نکرده است.
در حالی که بانک مرکزی و مرکز آمار، سهم تقریبی مسکن در سبد هزینههای خانوار را حدود ۳۵ درصد تخمین میزنند این سهم در مواردی نزدیک به ۶۰ درصد از درآمد خانوارهای ضعیف و متوسط را میبلعد. در همین حال شاخص دسترسی به مسکن برای این گروهها (دهکهای اول تا چهارم) بین ۱۹ تا ۳۶ سال است در شرایطی که شاخصهای جهانی بین ۵ تا ۸ سال را متصور است و این عدم دسترسی آسان، موجب تشدید حاشیهنشینی و بدمسکنی گروههای کم درآمد شده است.
بر اساس آمار حاصل از سرشماری سال گذشته، آمار مستاجران از سال ۹۰ تا ۹۵ از ۶/ ۲۶ درصد به حدود ۳۱ درصد رسیده است و این عدد وقتی نگرانکننده است که سالانه و در نتیجه ازدواجهای جدید، تقریبا یک میلیون هم به حجم تقاضا اضافه میشود اما بنا به اظهارات رئیس اتحادیه املاک تهران، طی ۴ سال گذشته فقط سالانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار واحد مسکونی در کشور تولید شده است.
*رکود تورمی مسکن
منتقدان بر این باورند که سیاستهای اشتباه دولت یازدهم و دوازدهم، مسکن را به رکود تورمی فرو برده و در حالی که بیمهری به طرحهایی نظیر مسکن مهر و عدم ارائه جایگزین مناسب برای آن، عرضه را تقریبا متوقف کرده است و امروز که صدها هزار شغل مرتبط با مسکن و صنعت ساختمان در رکود به سر میبرند با تشدید بیکاری در این حوزه، متقاضیان اصلی یعنی طبقات کم درآمد و متوسط بیش از پیش قدرت خرید خود را از دست دادهاند.
یک کارشناس حوزه مسکن به خبرنگار ما میگوید: دولت برای مقابله با رکود، به جای تداوم ساخت واحدهای بدون تقاضا در مسکن مهر، تسهیلات را افزایش داد و در ۴ سال از ۲۰ میلیون تومان به ۱۶۰ میلیون تومان رساند آن هم با کاهش نرخ سود به ۵/۹ درصد.
مهدی سلطان محمدی اضافه میکند: شاخصهای آماری جدید در شهریور امسال نشان میدهد افزایش قیمت واحدهای مسکونی و حجم معاملات در تهران نسبت به ماه مشابه در سال قبل حدود ۷/۹ درصد بوده و نرخ تورم هم ۴/۸ درصد گزارش شده است لذا این دو نرخ با هم پیش رفته و تفاوت محسوسی دیده نمیشود.
به گفته این کارشناس با لحاظ افزایش حداقل ۱۰ درصدی درآمد سالانه خانوارها در سه چهار سال گذشته، میزان رشد قیمت مسکن غیرمتعارف نیست اما از آنجایی که بودجه خرید مسکن نه ظرف یک ماه یا یک سال بلکه در مواردی طی ۱۰ تا ۱۵ سال و به صورت نسلی از سوی خانوارها پس انداز میشود، با توجه به اینکه از سال ۸۶ تاکنون داراییشان تحت فشار تورم، به شدت تحلیل رفته طبعا پس اندازشان کمتر و توانشان برای خرید خانه کاهش یافته است.
سلطان محمدی با اشاره به اینکه توان خرید در خانوارها از سال گذشته تاکنون اندکی بهبود و تا حدودی ترمیم شده است، اضافه میکند: دولت همواره در تولید مسکن، نقش محدودی داشته و از سال ۱۳۴۰ تاکنون این دخالت به طور متوسط زیر ۵ درصد و در حد ساخت خانههای سازمانی و یا ویژه اقشار خاص بوده است و عمدتا بخش خصوصی تولید کننده مسکن بوده بر همین اساس باید از این به بعد هم شرایط سرمایهگذاری را تسهیل کند.
به باور این کارشناس، دولت برای نزدیکتر شدن مسکن به اقشار کم درآمد باید با کاهش نرخ بهره امکان استفاده از اعتبارات ارزانتر را فراهم آورد و سرمایهگذاری در این بخش را افزایش دهد. علاوه بر این با اعمال نقش هدایتگر خود باید زمینه را برای سوق دادن این سرمایهگذاریها به سمت تقاضای نیازمندان و اقشار ضعیف فراهم آورد.
سلطان محمدی ادامه میدهد: عملکرد دولت در حال حاضر دور از اقدامات ضربتی و شتابزده است که این امر را باید مثبت ارزیابی کرد اما لازم است توجه به اقشار حاشیهای، مسکناولیها و تعدیل نرخ بهره را همچنان با قدرت ادامه دهد. به باور این کارشناس اگر تولید ناخالص داخلی و درآمد عمومی رشد کند و بانکها در تسهیلات دهی به قدرت مطلوب برسند، نیازی به اقدامات ضربالاجلی برای بازار مسکن نیست بلکه این زمینهها خود به خود قدرت خرید متقاضیان خانه را افزایش و سوداگری را کاهش میدهد.
*کاهش عرضه مسکن
دبیر اتحادیه مشاوران املاک هم در این خصوص به قدس میگوید: قطعا نمیتوان آمار بانک مرکزی را مردود دانست لذا گرانی مسکن همراستا با تورم عمومی کشور، انکارناپذیر است اما بخشی از این گرانی که قطعا قدرت خرید مردم را بیش از پیش کاهش داده، به دلیل کاهش عرضه مسکن است.
مصطفی قلی خسروی با انتقاد از تصویب شتابزده قانون پیش فروش ساختمان در مجلس قبل ادامه میدهد: زیرساخت اجرایی این قانون در کشور وجود ندارد و با اینکه با هدف ممانعت از کلاهبرداری و سوء استفاده از اعتماد خریداران تصویب شده اما امکان اجرایی ندارد چرا که ما امروز با تقاضای حدودا سالی یک میلیون واحدی به علاوه تقاضاهای انباشته شده مواجهیم که با اجرای عجولانه چنین قانونی، شاهد کاهش بیش از پیش ساخت مسکن و در نتیجه گرانی هستیم.
وی معتقد است این قانون، رغبتی در خریدار، فروشنده و سازنده ایجاد نمیکند لذا شاهد تشدید رکود تورمی هستیم که این امر دهکهای پایین جامعه را متضرر خواهد ساخت و دولت و مجلس را بر آن داشته تا با اصلاحاتی در آن انجام دهند.
قلی خسروی خاطر نشان میسازد: مسکن مهر قطعا هزار ایراد داشت اما این دلیل بر عدم تداوم طرحهای اینچنینی نیست. دولت میتوانست طرح مسکن اجتماعی یا هر طرحی را اجرا کند و در روندی اصلاحی، ایرادات کار را به حداقل برساند.
دبیر اتحادیه املاک با بیان اینکه نفس بخش خصوصی به نفس دولت، بسته است، ادامه میدهد: اگر بخش خصوصی بیشترین سهم را در ساخت و ساز دارد پس این خصولتیها چه میگویند!؟ در واقع اصولا دولت حق ندارد خانه بسازد و باید نظارت کند چون تاجر خوبی نیست اما این دلیل نمیشود که امروز وزارت مسکن گویی تعطیل شده و هیچ کاری برای افزایش و رونق ساخت و ساز به صورت موثر انجام نمیدهد.
وی در واکنش به کاهش سود وام مسکن از ۵/۹ به ۸ درصد و افزایش دوره بازپرداخت میگوید: این اقدام را مثبت میدانم. معتقدم باید ساخت و ساز را به هر شکلی رونق داد و از وجود اشتباه در طرحهای حمایتی نترسید. ما امروز ۱۷۴ شغل کلیدی مرتبط با ساخت و ساز داریم که دچار رکود شدهاند که بیکاری حاصل از این رکود به مردم فشار مضاعف وارد میآورد.
نظر شما