تحولات لبنان و فلسطین

یاسوج- علی محمد احمدی اولین استاندار دولت دوازدهم در استان است که چندی پیش به جای موسی خادمی به استان آمد. غیربومی است در حالی به کسوت استانداری کهگیلویه و بویراحمد انتخاب شد که با چالش های جدی در سطح استان مواجه است.

قدس آنلاین- پیمان فرامرزی: در اواخر کار استاندار سابق تمام تحلیلگران سیاسی و روزنامه نگاران استان به این نتیجه رسیده بودند که راه نجات استان از وضعیت موجود، انتخاب یک استاندار غیر بومی است. احتمالا نمایندگان مجلس و بخصوص غلامرضا تاجگردون هم به همین نتیجه رسیده بودند که از انتخاب احمدی حمایت کردند.

استان کهگیلویه و بویراحمد هم در دولت سابق و هم در دولت فعلی در زمینه استانداران بومی دو تجربه ناموفق داشت که تحلیل عملکرد آنها و نقاط حسن و ضعفشان می تواند راههایی را برای به نتیجه رسیدن برنامه های استاندار فعلی و سایر مدیران ارشد استانی پیش رویشان قرار دهد.

به هرحال دکتر احمدی اکنون استاندار کهگیلویه و بویراحمد است و هر چند هنوز هیچ برنامه ای برای دوره مدیریت خویش در استان ارائه نکرده اما در همین مدت چند روز اقداماتی انجام داده که نمره خوبی می گیرد. شاید باید منتظر باشیم تا استاندار کهگیلویه و بویراحمد و تیم مشاورانش بر وضعیت استان تسلط یابند تا بعد از آن بتوان انتظار اقدامات جدی تری داشت اما امیدواریم که این دوره ی شناخت مانند برخی از استانداران غیربومی دیگر آنچنان به درازا نکشد که فرصت هر فعالیتی را از مدیر ارشد استان بگیرد.

استاندار و اشتغال
اشتغال، بی شک اساسی ترین اولویت کهگیلویه و بویراحمد است که استاندار جدید هم شخصا مدیریت آن را بر عهده گرفته است. کهگیلویه و بویراحمد همواره در حوزه اشتغال با چالش های جدی مواجه بوده؛ بطوریکه کمتر پیش آمده که از رده آخر اشتغال در میان استان های کشور پایین بیاید. البته چند مدت پیش مدیران ارشد استانی آماری رویایی اعلام کردند که استان از نظر اشتغال در رتبه ۲۰ قرار گرفته، موضوعی که خود مجید محنایی معاون استاندار هم در همایش تجلیل از تعاونی های برتر استان اعتراف کرد که «این آمار ممکن است در جامعه ملموس نباشد». واقعیت نیز همین است، چنین آمار و ارقامی هیچگاه ملموس نبوده و نیست و کهگیلویه و بویراحمد هم اینک نیز با بحران عمیق بیکاری مواجه است و اعداد خیلی نمی توانند مسکن این درد مزمن باشند.

شرایط برای اشتغال در استان در چندین حوزه گردشگری، صنعت، صنایع پایین دست نفت و گاز، کشاورزی و… فراهم است اما به علت ضعف مدیریتی هیچکدام از این عرصه ها دچار تغییر و تحول جدی نشده اند. مشکل اساسی این است که هیچ اولویت بندی خاصی در حوزه های مختلف وجود ندارد، مسئولان می خواهند با خرد کردن اعتبارات همه بخش های استان را راضی نگاه دارند و بدین ترتیب برای جایی که پتانسیل گردشگری آن قوی تر است، صنعت تعریف می کنند و برای نقطه ای که می تواند در حوزه کشاورزی موفق باشد، با زور می خواهند کاربری نفت و گاز ایجاد نمایند.

بحث اشتغال در استان از زمانی حادتر شد که رکود بی سابقه ای در دو حوزه عمرانی و صنعتی در استان حاکم شد. در بخش عمرانی پروژه ها چنان دچار رکود شدند که هزاران کارگر که از طریق این پروژه ها ارتزاق می کردند، بیکار شده و فارغ التحصیلان دانشگاهی هم که در این پروژه ها کارورزی خود را می گذراندند یا مشغول به کار بودند نیز خانه نشین شدند. از جمله پروژه های عظیم تعطیل شده و راکد می توان به جاده پاتاوه – دهدشت، پتروشیمی گچساران، سد چم شیر، پل سوم بشار، سیمان سپوی دهدشت، پتروشیمی دهدشت، سد تنگ سرخ، مجتمع تالار فرهنگ یاسوج، جاده های  یاسوج – شیراز، یاسوج -اصفهان، یاسوج – بابا میدان و… اشاره کرد که سرنوشت های نامشخصی در انتظار آنهاست.

در بخش صنعت هم هرچند این استان از گذشته تاکنون سابقه صنعتی آنچنانی نداشته است اما صنایع کوچک و کارگاه های صنعتی بسیاری در نقاط مختلف استان فعال بودند که همه آنها یا به حالت تعطیل درآمدند و یا با تقلیل بسیار زیاد نیرو با ظرفیت های بسیار پایین فعالیت کردند که طبق آمار و ارقام متولیان بخش خصوصی تعداد کارگاههای کوچک تعطیل و نیمه تعطیل استان تا ۷۰ درصد هم می رسید و البته ساز ناکوک بانکهای استان و عدم همراهی آنها با تیم مدیریتی سبب شد تا کمتر کارگاهی به میزان واقعی فعالیت خود برسد.

اینجا البته شاید لازم باشد که نقدی هم بر گفته  استاندار کهگیلویه و بویراحمد که گفته است اشتغال را خود مدیریت می کنم و سایر حوزه ها را به دیگران می سپارم وارد کنیم که در این استان اشتغال بخصوص اشتغال های موقت و فصلی ارتباط نزدیکی با حوزه های عمرانی، صنعتی، گردشگری و خدمات دارد که نیازمند مدیریت واحد هستند تا تکانی به بخش اشتغال بدهند.

البته ناگفته نماند که در بحث اشتغال در استان نباید به تسهیلات اشتغال اعطایی توسط بانک ها تکیه کرد. این تسهیلات در استان بویژه در بخش خرد آن اغلب انحراف جدی دارد بطوریکه در آخرین مصاحبه مدیر صندوق کارآفرینی امید در زمینه انحراف تسهیلات اشتغال این صندوق، آن را نزدیک به ۱۰ درصد اعلام کرده بود که البته میزان واقعی بسیار بیشتر از این است که به طور جدی می توان گفت که تسهیلات اشتغال در استان و اعطای آن رابطه جدی با انتخابات، مسائل سیاسی، وابستگی مدیران و… دارد که خیلی نمی توان روی آن برای سنجش میزان واقعی اشتغال تکیه کرد.

گردشگری و چالش ها

یکی از بازتاب های جلسات اداری استانداری در دوره چند روزه مدیریت علی محمد احمدی در رابطه با گردشگری بود. امروز بویراحمد و دنا تمام پتانسیل های لازم برای توسعه از طریق گردشگری را دارد اما فاقد مدیریت جامع در حوزه گردشگری است که البته شاید خواسته توسعه ای مردم این دوشهرستان از استاندار جدید این باشد که حوزه گردشگری را نیز شخصا مدیریت کنند که در چندین سال اخیر هیچ تغییری در زیرساخت های گردشگری ایجاد نشده و همین موجب شده که گردشگری در استان درآمدزا نباشد و برای اشتغال و افزایش سطح معیشت مردم هم خوب و موثر واقع نشود.

در حالی مسئولان استانی  درگیری ذهنی شان را به جشنواره های اغلب کوچک و بی کاربرد اختصاص داده اند که امروز معضلات اساسی در خود امکان گردشگری و تفرجگاه هاست، جاهایی که نشانی از توسعه در آنها نیست و اغلب مکان های بکری هستند که مدیریت نامسجم کلی و جزئی در حال از بین بردن بهترین جای های گردشگری جنوب است.

مسئولان استان ما عادت کرده اند که زلف گردشگری را به جاده گره بزنند در حالی که بسیاری از جاده های استان خود مکان های زیبایی هستند که گذار از میان جنگل ها سبب شده که همین جاده ها تفرجگاه های بی نظیری باشند که غرق در زباله و نخاله و با تفکر غیر منسجم و غیرهماهنگ در حوزه گردشگری از میان بروند و ذره ذره زیبایی آنها به زشتی بدل شود که قطعا اگر استاندار جدید به قصد بازدید از تفریحگاه های بکر گردشگری استان به این نقاط سفر کنند، متوجه خواهند شد که اولویت گردشگری در استان جشنواره هایی که باد، نمایشگاه آنها را از روی کوه به دره پرت می کند، نیست.

در حوزه معرفی همین زیبایی ها هم علی رغم وجود رسانه های ارتباطی عمومی، رسمی و رایگان، معلوم بودن جامعه هدف گردشگری استان و اولویت دار بودن گردشگری برای توسعه استان؛ کم کاری های جدی ای صورت گرفته و اغلب هم مسئولان دل به همان جشنواره های بی بازده خوش کرده اند در حالی که هنوز که هنوز است جاده های گردشگری تابلوی راهنمای مسافر ندارند، چه برسد به اینکه مثلا در استان فارس یا خوزستان به تبلیغ جاذبه هایمان بپردازیم.

طنزی به نام آمایش سرزمینی

در اینکه آمایش سرزمینی لازمه برنامه ریزی و توسعه استان است شکی نیست اما این مساله به یک طنز بزرگ در استان مبدل شده است. بحث طرح آمایش سرزمینی تا یادمان هست برای همه استانداران مهم بود اما هیچ یک نتوانستند آن را به نتیجه برسانند.

در ابتدای آغاز به کار تیم مدیریتی دولت تدبیر و امید در استان، آمایش سرزمینی در حال تکمیل توسط تیم استاندار قبلی را کپی از یک استان دیگر خواندند و خبر از آماده شدن یک طرح جدید دادند که علی حسن نوروزی معاون وقت برنامه ریزی استاندار و رئیس فعلی سازمان برنامه و بودجه استان مسئول چنین طرحی بود.

نوروزی الان چهار سال است که هرازگاهی در زمینه آمایش سرزمینی حرفی می زند و این موضوع به فراموشی سپرده می شود تا مدت دیگری که دوباره بحثی از آن به میان آید در واقع نوروزی نه تنها طرح کپی شده که بعدا مورد واکنش مسئولان قبلی قرار گرفت و کلیات طرح را کپی می دانستند و بقیه را اختصاصی، به سرانجام نرساند که هیچگاه خودش و تیمش هم طرح دیگری آماده نکردند و در اختیار استان قرار ندادند، حالا استاندار کهگیلویه و بویراحمد درست دست روی همین نقطه ضعف استان گذاشته است؛ نبود طرحی جامع که تکلیف همه را مشخص کند که ظاهرا قرار است، رییس سازمان برنامه و بودجه آن را ظرف دو هفته در اختیار استاندار قرار دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.