قدس آنلاین- در سلسله نشستهای بررسی فیلمهای گروه هنر و تجربه، شامگاه شنبه دو فیلم مستند «طبرستانیها» و «بنیانگذار محک» در سینما هویزه مشهد برگزار شد. در ابتدای این جلسه محسن عبدالوهاب کارگردان این دو فیلم، درباره مجموعه مستندهایی که با عنوان «کارستان» ساخته است و «طبرستانیها» یکی از قسمتهای آن محسوب میشود گفت: این مجموعه مستند بهطور کلی درمورد افرادی است که در عرصههای تولید و اقتصاد و کارآفرینی و محیطزیست فعالیت میکنند. علاقهمند بودم روی افرادی کار کنم که منبع درآمدشان منابع پاکی است. این فیلمها بدون کمک بخش دولتی و با سرمایه خصوصی ساخته شده است که متأسفانه بهدلیل محدودیت منابع مالی، تعداد آنها از شش فیلم فراتر نرفته است. «طبرستانیها» را قرار بود آقای مقدسیان بسازد که متأسفانه از جمع ما رفت و پس از فوت ایشان، من که دوست قدیمیاش بودم کارش را ادامه دادم.
این کارگردان با اشاره به اینکه این مستند در زمره مستندهای صنعتی قرار میگیرد، به نحوه تعامل مخاطبان با این جنس مستندها پرداخت و گفت: مستند صنعتی بهمعنای اینکه از کارخانه یا محصولات آن فیلم بسازیم است، چیزیکه در «طبرستانیها» اصلاً مدنظر ما نبود. در این مستند برای من وجه کارآفرینی این افراد مهم بود، نه نشاندادن تولیدات آنها.
وی با بیان اینکه میخواستم افرادی را که نزدیک به چهلسال مشغول انجام فعالیتهای اقتصادی بوده و در این راه هم به موفقیتهایی دست پیدا کردهاند، نشان بدهم.
وی درباره سختیهای ساخت مستندهایی از ایندست، گفت: در این فیلم ما قرار بود در فضای صنعتی کار کنیم که در نگاه اول اصلاً جذاب بهنظر نمیرسید. ما باید درباره گروه موفق صحبت میکردیم و اصلاً هم قصد تبلیغ نداشتیم. در ابتدا یک دوره پژوهشی هشتماهه برای این کار داشتم و از یکزمان بهبعد دوربین را دست گرفتم و سعی کردم از ایده این افراد در زمان تحریم و با شرایط سخت اقتصادی کمک بگیرم و مستند را پیش ببرم.
عبدالوهاب سپس درباره مستند دوم که درباره خانم سعیده قدس، مؤسس سازمان خیریه محک بود، ادامه داد: درمورد بنیانگذار محک، سؤال بزرگی که از ابتدا برای ما مطرح بود این بود که ما میخواهیم درباره خانم قدس فیلم بسازیم یا مؤسسه محک؟ من تلاش کردم تا جایی وارد محک بشوم که از موضوع اصلی دور نشوم و دقیقاً با توجه به امکانات و محدودیتهایی که داشتیم، مجبور بودم در یک چهارچوب مشخص حرکت کنم. من از روز اول که همراه خانم قدس در محک شروع بهکار کردم، دوربین همراه داشتم، چون صحنههایی اتفاق میافتاد که ممکن بود دیگر درطول کار تکرار نشود.
ایده محک برایم جذاب بود
عبدالوهاب سپس درباره اینکه چرا در این فیلم به تاریخچه شکلگیری محک نپرداخته است، گفت: آنچه امروز در «محک» وجود دارد، محصول یک ایده اولیه خانم قدس بههمراه کسانی است که درکنار ایشان حضور داشتند یا در ادامه به محک پیوستند. مثلاً از میانه راه دکتر کرباسیزاده آمد و سرمایه میلیاردی آورد و خواست بیمارستان محک ساخته شود. بحث ما بنیانگذاری بود، وگرنه محک حاصل فعالیت آدمهای زیادی ازجمله بنیانگذاران اولیه، تا هیئتمدیره فعلی آن است. خانم قدس یک ایده درست را در شرایطی درست مطرح و پیگیری کرد. ما راجع به بنیانگذاری محک صحبت کردیم، اگر میخواستیم به این بپردازیم که محک چگونه به اینجا رسید، داستان جدایی داشت و فیلم جداگانهای باید درباره آن ساخته میشد.
در ادامه، رضا مرتضوی آهنگساز این دو مستند درباره موسیقی فیلم دوم گفت: موسیقی این فیلم برای من خیلی سخت بود؛ سههفته نت مینوشتم و دور میریختم، چون باید کاری میساختم که تأثیرگذار باشد، ولی شنیده نشود. جایی از فیلم که من موفق به شروع ساخت موسیقی شدم، همان بخشی از فیلم بود که دختر خانم قدس، نزد کودک بیمار میرود و بعد از آن آلبوم عکسهایش را ورق میزند. اینجا بود که ایده اصلی به ذهنم رسید؛ نوعی موسیقی که نوستالژی داشت و غمی در آن وجود نداشت.
نظر شما