قدس آنلاین-گروه استان ها-سرور هادیان: این که وضعیت پایین فروش کتاب، سرانه پایین مطالعه و تعطیل شدن کتاب فروشیهای مختلف در مشهد وجود دارد همگی نشان از بحرانی است که حرف تازهای نیست.
بازار گلستان با ۵۶ غرفه که با اهداف مختلفی تشکیل شد تا محیطی فرهنگی باشد وسبب افزایش فروش کتاب شود، اما این اهداف محقق نشد.
تعطیلی کتاب فروشیهای مختلف به دلیل نبود نظارت صحیح مسئولان و درآمدزایی نداشتن و هزینههای بسیار زیاد موجب شده بازارچه کتاب مشهد در آستانه تعطیلی قرار گیرد.
همه بیخبری مردم و مسئولان از گلستان
یکی از کارمندان کافه کتاب در این بازارچه به خبرنگارما میگوید: متأسفانه از زمانی که این مجموعه برای فروش کتاب در نظر گرفته شده مسئولان نسبت به مشکلات آن توجهی ندارند.
مجتبی شاه گلی درادامه به برخی از کمبودهای موجود در این زمینه اشاره میکند و میافزاید: نبود تبلیغات مناسب شهری سبب شده تا بسیاری از مردم با این فضای در نظر گرفته شده برای فروش کتاب آشنا نباشند.
وی تصریح میکند: آمار فروش کتاب بسیار پایین است و حتی دیدار از این بازارچه کاهش پیدا کرده است و بسیاری از علاقمندان به محیطهای خوب فرهنگی از وجود این فضا در بازار گلستان بی اطلاعند و بیشتر مشتریهای ما، مشتریهای دایمی و یا کسانی هستند که مطلع شدن آنها از طریق دوستانشان و اینستاگرام است.
این کارشناس ادبیات تصریح میکند: این بازارمثل طفل یتیم است که بین معاونت فرهنگی و سازمان میادین بلاتکلیف است.
وی میگوید: متأسفانه هر زمان یک مشکل کوچکی پیش میآید تا مدتها برای حل آن باید غرفه داران درگیر نامه نگاری بین این دو معاونت و سازمان بمانند.
وی تأکید میکند: مشکل رونق نداشتن این بازار تعریف مجوز به غرفه داران است. طبق مصوبههای آن ها، فقط به ناشران مجوزه داده میشود و این تک محصولی کردن بازارسبب رکود میشود و این در حالی است که بعد ازمدتی مشاغل مرتبط با این بازار اجازه کارکردن، مشاغلی مانند تایپ و تکثیر، کافی نت، نوشت افزار داده شد که آن هم بسیاری ازغرفه به تعطیلی انجامید.
وی با اشاره به این نکته که اجازه ندادن شهرداری به غرفه داران برای نصب تابلو در سر در مغازههایشان و یا المان از موارد دیگر عدم جذب مشتری است.
بیتفاوتیها در برابر بضاعتها
یکی دیگر از فعالان عرصه فروش کتاب مشهد نیز در خصوص مشکلات این بازار میگوید: دو ورودی این بازار تبدیل به پارکینگ ماشینها شده و این در حالی است که در ورودی سمت دانشگاه هم قسمت عمده به دلیل ساخت پلههای اضطراری مترو مسدود است.
محمد غلامیان رئوف که از سال ۹۱ در این بازار در کتابفروشی مشغول به کاراست در ادامه میافزاید: متأسفانه این بازار با وجود داشتن بضاعتهای فراوان همیشه در رکود بسر میبرد.
وی میگوید: ساعت کار این بازار ۹ صبح تا ۹ شب است اما بیشتر افرادی که دراین بازار دیده میشوند، افرادی هستند که این مسیر رابرای میانبر بین خیابان دانشگاه و اسدالهی انتخاب میکنند.
وی تصریح میکند: در صورتی که این بازار از زیباییهای بصری، نورپردازی، خلاقیت برخوردار باشد همین عبورهم یک موقعیت خوب میتواند باشد.
وی تأکید میکند:حل مشکلاتی از جمله نبود تبلیغات مناسب و ایجاد زمینهای مناسب برای حضور مردم در بازارچه کتاب و ارائه راهکارهای مناسب برای حل مشکلات بازارچه گلستان کتاب مشهد ازرویکردهای بسیار مهمی است که ضروری است توسط مسئولان دنبال شود.
تک محصولی بودن و بازارفصلی
یکی دیگر از فروشندگان غرفه هم میگوید: تجربه نشان میدهد که با اندکی ذوق و سلیقه این بازار قابلیت تبدیل شدن به یک محیط کاملاً دائمی هنری است و این در حالی است که تجربه مسقف کردن این بازار با چترهای رنگی را هم داریم که درآن زمان بیشتر مردم شهرمان برای دیدن و عکس گرفتن به این بازار میآمدند.
یزدانیان یکی از مراجعه کنندگان برای خرید کتاب میگوید: هرچند حل برخی از مشکلات ساختاری بازارچه کتاب مشهد در اختیار اداره کل ارشاد خراسان رضوی نیست، اما مدیریت، نظارت صحیح و ارائه راه حل مناسب میتواند بسیاری از مشکلات موجود را حل کند.
وی میافزاید:یکی از مهمترین سؤالاتی که در این زمینه مطرح میشود این است که چرا مدیریت مجموعهای همچون بازارچه کتاب باید به سازمان میادین میوه و ترهبار و ساماندهی مشاغل شهری شهرداری مشهد واگذار شود و معاونت فرهنگی شهرداری به عنوان متولی اصلی این مسئولیت را برعهده نداشته باشد.
مدیریت فرهنگی نیاز داریم
یکی از فروشندگان کتاب در بازارچه گلستان هم میگوید: برخی از افراد در بازار گلستان که مسئولیت نظارت را برعهده دارند با کتابفروشان شبیه فروشندگان میوه و سبزی برخورد میکنند و این در شأن اهالی ادب نیست.
وی تصریح میکند: رسانههای ارتباط جمعی میتوانند در این راه گام مؤثری بردارند.
معصومه موسوی فروشنده نوشت افزار میگوید: این جا بازار فصلی است چون تک محصولی است در ابتدای شروع سال تحصیلی و یا ترم مشتری دارد.
او که کارشناس مدیریت بازرگانی است، توضیح میدهد: من این کار را دوست دارم اما برای صاحبان غرفههایی که این جا را اجاره و سرمایهگذاری میکنند باید بازده مالی داشته باشد که متأسفانه آن گونه که باید و شاید این اتفاق نمیافتد.
در انتها
در پایان گزارش بار دیگر تمام ابتدا تا انتهای بازار را با دقت بیشتری نگاه میکنم. مغازه هایی که بیشترشان خالی است و حوضهای آبی که خالی از آب و ماهی هستند. فضای سنگفرشی که حس کوچههای خوب کودکیمان را دارد. جایی که از تردد ماشین خالی است ومی توان با آرامش قدم زد.
خواستههای هنرمندان زیادی که در پایان هر مصاحبه برای ارائه آثارشان تقاضای بازارچه دائمی هنری را دارند را به خاطر میآورم واین جا همان جایی میتواند باشد که از گوشه گوشه این امکانات میتوان بهره برد.
اجرای تئاتر دائمی خیابانی، نمایشگاههای هنری و فضایی برای ورک شاپهای نقاشان و حضور نقاشان همراه با بوم هایشان را به خاطر میآورم. بی شک فضا سازی و زیباسازی و نورپردازی این بازارچه با کمترین هزینه و به کمک خلاقیت خود هنرمندان میتواند بسیار ساده اجرایی شود و میتواند در کنار بازار کتاب به ارائه خدمات فرهنگی و هنری هم پرداخت و محلی دائمی برای ارائه آثار هنری معرفی شود تا گردشگران و زائران علاقمند به هنر این استان هم به عنوان سوغات این مکان شناخته شود و هم امکان تهیه آثار هنری را داشته باشند.
نظر شما