تحولات منطقه

۱۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۱
کد خبر: ۵۷۲۱۰۰

نمی‌دانم کدام شیر پاک خورده‌ای برای آزار و اذیت و سرگردان کردن ملت، این دستگاه لعنتی انسرینگ ماشین؛ یعنی تلفن مردم رد کن و پاسخگوی تلفنی را هزار هزار دستگاه از خارج خرید و به ایران آورد و به جان مراجعان وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی انداخت و به عده‌ای تنبلِ راحت طلب فرصت داد در ساعات اداری یک گوشه‌ای لم دهند، خواب پیش از ناهار و پس از ناهار کنند و به ریش مردم بخندند.

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

قدس آنلاین- نمی‌دانم کدام شیر پاک خورده‌ای برای آزار و اذیت و سرگردان کردن ملت، این دستگاه لعنتی انسرینگ ماشین؛ یعنی تلفن مردم رد کن و پاسخگوی تلفنی را هزار هزار دستگاه از خارج خرید و به ایران آورد و به جان مراجعان وزارتخانه‌ها و ادارات دولتی انداخت و به عده‌ای تنبلِ راحت طلب فرصت داد در ساعات اداری یک گوشه‌ای لم دهند، خواب پیش از ناهار و پس از ناهار کنند و به ریش مردم بخندند.

در شهریور ۱۳۲۰ مرزنشینانی که در مرزهای شمال و شمال غرب و شمال شرق و غرب و جنوب غرب و جنوب بودند، وقتی پرواز هواپیماهای شوروی را روی آسمان شهرهای گیلان، مازندران، گرگان، آذربایجان، کرمانشاه، کردستان، خوزستان و خراسان دیدند به طرف تلفن‌های قارقارکی دویدند و خبر دادند که چه نشسته‌اید طیارات دشتی از مرز گذشته و در حال نزدیک شدن به شهرها هستند. هنوز تلگراف تلگرافچی خرمشهر در اسناد شهریور ۱۳۲۰ موجود است که خبر داده خرمشهر بمباران شده، ناوهای جنگی را غرق کرده‌اند و سپاهیان انگلیسی دارند وارد تلگرافخانه می‌شوند.

من از این لحظه با شکستن تلگراف و رمز مخابرات ارتباطم را قطع می‌کنم، اگر خدای نکرده روزی مرزنشینی منظره‌ای از تحرکات اجانب دید و خواست خبر دهد با این انسرینگ ماشین چه باید بکند؟

این روزها تلفنچی‌های وزارتخانه و سازمان‌ها و ادارات حقوق و مزایا می‌گیرند، اما به جای پاسخ دادن به تلفن‌های مردم در نوعی اعتصاب بیکاری یا روزنامه می‌خوانند، یاای پد نگاه می‌کنند یا چای نوشیده جدول حل کرده با هم خنده و شوخی می‌فرمایند.

چند روز پیش کاری با اداره‌ای دولتی داشتم. انسرینگ ماشین شروع به پاسخگویی کرد. خانمی را آورده و صدایش را ضبط کرده‌اند که هر کس زنگ می‌زند، جواب می‌دهد. فرضاً شما می‌خواهید بدانید روی نامه شما چه اقدامی شده؟ اول چند آهنگ کسالت‌آور خسته کننده می‌نوازند. بعد خانمی می‌آید با هزار عشوه و ادا می‌فرماید: اگر دفتر مقام عالی وزارت گسترش و کوبش آب در هونگ را می‌خواهید با شماره فلان، معاونت مهار کردن افسار شترمرغ کویری شماره فلان، معاونت راهبردی چغندر و هویج شماره فلان، معاونت سنجدهای روی طناب شماره فلان، معاونت فناوری الاکلنگ و الک دو لک شماره فلان و شماره فلان را بگیرید.

باز می‌فرماید اگر شماره داخلی مخاطب خود را می‌دانید خودتان جان بکنید و بگیرید.

این وصل شدن به اپراتور خود مصیبتی است. گاهی هم تلفن را به یکی از رادیوها یا تلویزیون‌های رسمی وصل می‌کنند. مدتی شیوه پختن آبگوشت برتر را می‌شنوید. گاهی فکر می‌کنید مخاطب گوشی را برداشته در حال مکالمه با شماست. در هر صورت جانتان را می‌گیرند و از زندگی سیرتان می‌کنند. انگار هدف این است که کسی تلفن نکند و فراغتشان را به هم نزند.

من به تلفنچی‌های زحمتکش احترام می‌گذارم. روی سخنم با آن هایی است که شاید به دلایل خستگی روحی، وضعیت بد معاش و فشار زندگی مثل اغلب مردم امروز کشور افسرده و تنگ خلق و کم حوصله‌اند و مخاطبان را نه ارباب رجوع که باید تکریم شوند، بلکه دشمن و مزاحمت وقت تلف کن می‌دانند.

چندین سال پیش از آقایان و خانم‌های اپراتور تفن ۱۱۸ خواسته شد که به مخاطبان سلام کنند. نمی‌دانید همین کار زیبا چقدر مردم را خوشحال و خوش بین می‌کند.

حالا این تقصیر یک تلفنچی کاهل نیست، تقصیر آن معاون اداری و مالی یا مدیرکل اوست که این قضیه ساده را تحت رسیدگی و بررسی قرار نمی‌دهد.

از این جور سهل انگاری‌ها و دقت‌ نکردن‌ها در بسیاری از وزارتخانه‌ها روی می‌دهد. یک نمونه ساده وضعیت دستشویی وزارتخانه‌ها و سازمان‌هاست.

چندی پیش مدعوی یک سازمان معروف بودم و استادی را هم با من به آنجا دعوت کرده بودند. او به دستشویی رفت و چون بازگشته حالت تهوع داشت و با تأسف سر تکان می‌داد. پرسیدم چه خبر است؟ گفت سری به سرویس بهداشتی اینجا بزن، انگار چند ماه است کسی آنجا را نظافت نکرده است. رفتم و دیدم و بازگشتم در حالی که منهم دچار تهوع شده بودم.

او پرسید واقعاً این ۴۰۰-۳۰۰ نفری که در این ساختمان ۶ طبقه کار می‌کنند از این دستشویی استفاده می‌کنند؟ اصلاَ حال تهوع به ایشان دست نمی‌دهد؟

تلفن زدم به دفتر مدیرعامل و معاون و این مقام و آن مقام و سرانجام چند نفر  با دستگاه‌های مخصوص و با لباس‌های ضدعفونی نارنجی شبیه مأموران پالایش مراکز اتمی آمدند. کلاه‌های بزرگ بر سر و ماسک بر چهره آنان، آلودگی‌ها را ظرف نیم ساعت زدودند. توالت را که ۶ ماه بود راه خروج فاضلابش گرفته شده بود، مرمت کردند و آن حالت کثیف آبروریزی در ساختمانی که مراجعه کننده خارجی و ایرانی داشت از میان رفت. از خود پرسیدم هیچ بازرسی در این سازمان پیدا نمی‌شد که این نکته را تذکر بدهد؟

دولت اگر خیلی می‌خواهد کار کند همین امروز بخشنامه صادر کند انسرینگ ماشین‌ها را دور بریزند و مردم را آزار و شکنجه ندهند. دولت اگر خیلی دلش می‌خواهد مردم نگویند کارها و آمارهای دولت الکی و شانتاژ است (مثل اینکه در تابستان امسال ۷۰۰ هزار شغل ایجاد کردیم که همه می‌خندند) وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها را موظف و مکلف کند از امروز تلفنچی‌ها موظفند که تلفن‌ها را مستقیماً جواب بدهند و مردم را بین آسمان و زمین نچرخانند و مسخره نکنند.

من از حال خودم لذت می‌برم که کمتر با ادارات و به قول قدیمی‌ها اداره‌جات سر و کار دارم. به وزارتخانه‌ها و سازمان‌های نظامی که زنگ می‌زنید تلفنچی ۲۴ ساعت پشت دستگاه نشسته و شما را مرتبط می‌کند؛ زیرا آنجا انضباط وجود دارد و مافوق و مادون و سلسله مراتب در کار است.

وزارت نفت و چند وزارتخانه دیگر هم همین طور مرتب‌ هستند و تلفنچی مرتب دارند، نمی‌دانم آقایان وزرا وقت کرده‌اند گاهی تلفن وزارتخانه زیردست خود را بگیرند و در مقام یک مراجعه کننده ببینند بر سر مردم چه می‌آورند؟

نمی‌دانم چه پیش آمده که اغلب مسئولان امروز به مسندهای خود لم داده‌اند و تکان نمی‌خورند و درصدد تفحص برنمی‌آیند؟ بدون سر و صدا گشتی در شهرها، وزارتخانه‌ها، ادارات نمی‌زنند، باور کنید حقیقت محض را عرض می‌کنم، تلخ اما واقعی نمی‌دانم این پُست‌ها و صندلی‌ها را چقدر دایمی و نگهداریش را سخت می‌دانند که حتی یک لحظه جُنب نمی‌خورند بیایند بیرون گشتی در قلمرو اداری خود بزنند؟

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.