آخرین تحولات لبنان

قدس آنلاین-زمانیان- انتشارات «هیلا» به تازگی مجموعه داستانی با عنوان «شما از کجا بادمجان می‌خرید؟» نوشته «دینا کاویانی» را روانه بازار کتاب کرده است.<BR>

دیناکاویانی:نویسنده بایدخودش سوژه را درک کرده باشد!

به گزارش «قدس آنلاین» این مجموعه شامل داستان هایی اجتماعی با دغدغه های امروزی است. «یک سیب‌زمینی برای پوست کندن، آپارتمان شماره هفده، چرا بی‌سیم ما دیر بوق می‌زند؟، چرا گریه کردی؟، شما از کجا بادمجان می‌خرید؟، مرد اسیر، صندوقچه آبا، این موبایل لعنتی، آقای گلابی یک روشنفکرنماست، کسی برای دوست داشتن، خوب است که آقا دست بزن ندارد!، خط کش هاشم آقا، خانم کتایون دیبا نویسنده خوبی می‌شد اگر...!، زندگی در صد کلمه» از جمله داستان های این کتاب است.
کاویانی در این کتاب راوی موقعیت‌هایی است که یک نویسنده زن با آنها روبه‌رو شده و سعی می‌کند داستان‌هایی که در ذهنش نقش می‌بندند به رشته تحریر درآورد. داستان‌هایی که بیشتر در فضایی زنانه و متفاوت رخ می دهند.
نویسنده در خصوص محتوای زنانه داستان هایش به خبرنگار ما می گوید: « موضوع های زنانه ، موضوعی است که به عنوان یک زن آن ها را لمس کرده ام. با مشکلاتی که این جنس دارند دست و پنجه نرم کرده ام. فکر می کنم نوشتن درباره زن ها باعث می شود مشکلات را دوباره ببینیم و برایش راه حل پیدا کنیم و یا وقتی آن ها را بیان می کنیم می دانیم تنها نیستیم پس به زندگی امیدوار می شویم و یا از همفکری بقیه در رفع مشکلات می توانیم استفاده کنیم. به هر حال این تنها مساله ای است که من کاملا آن را لمس کرده ام و ذهنم درگیرش بوده است و فکر می کنم اگر نویسنده ای بخواهد داستانی بنویسد باید اول خودش سوژه آن را درک کرده باشد تا بر دل مخاطب بنشیند.»
این نویسنده به خواندن آثار «سیمین دانشور» و « زویا پیرزاد» علاقه مند است و نگاه زنانه آنها را دلیل این علاقه مندی می داند. وی ادامه می دهد: « این نویسنده ها آن قدر نگاهشان خالص است که من به راحتی با آثارشان همذات پنداری می کنم.»
وی در خصوص علاقه اش به نوشتن داستان کوتاه می گوید: « زندگی پر شتاب امروز همه ما را ترغیب می کند زودتر به جواب ها برسیم به همین دلیل در همه جای دنیا مردم بیشتربه خواندن داستان های کوتاه علاقه مندند. الان دیگر کسی رمان های چند جلدی مثل « در جست و جوی زمان از دست رفته» مارسل پروست را نمی خواند چون فرصتی ندارد اما به سراغ خواندن داستان کوتاه می رود. مثلا داستان های کوتاه «جومپا لاهیری» در کشور ما مورد استقبال قرار گرفت داستان های کوتاه این نویسنده ما را با دغدغه های مهاجران هندی آشنا کرد که ممکن است در حالت عادی این قدر برای ما مهم نباشد اما او با نوشتن داستان هایی کوتاه و جذاب ما را با دغدغه های زندگی مهاجران هندی آشنا کرد.»
بخشی از داستان«کسی برای دوست داشتن» یکی از داستان های این مجموعه را با هم می خوانیم:
«مرد تکانی خورد و پتو را دور خودش پیچاند. زن پنجره را بست، فکر کرد شاید سردش شده باشد. آرام روی تخت دراز کشید . نگاهی به مرد انداخت. موهای شقیقه اش سفید بود. این اواخر بیشتر کار می کرد.حالا هم ماشین داشتند و هم خانه را بزرگ تر کرده بودند. روزهای اول چقدر خوشحال بود. فکر چه سفرهایی را که نکرده بو. ماشین جلوتر از سوپر سرکوچه نرفت. فکر کرد شاید از اول هم خیلی دلش ماشین و سفر نمی خواست.
صبح، مرد نگاهی به زن انداخت که هنوز در خواب بود. خواست دستی روی موهایش بکشد، ترسید بیدار شود. هنوز از لیوان چایش بخار بر می خاست. نگاهی به ساعت انداخت. روزنامه روز قبل را ورق زد. چشمش به جدول نیمه کاره افتاد. روی حروفی که زن نوشته بود دست کشید. جرعه ای چای نوشید. کتش را از روی سکوی آشپزخانه برداشت و در را آرام بست تا زن را بیدار نکند.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد IR ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۲
    0 0
    کتاب ضعيفي است داستان ها ريتم و کشش لازم را ندارد در برخي از داستان ها خيلي به عنوان نويسنده شرح نفس کرده، يک داستان در مورد اين که اسم شخصيت قصه را چه بذارم، يک داستان در مورد اين که آدم‌هاي قصه دارن تو سرم رژه ميرن نمي دونم چيکار کنم و ... که بسيار کسب کننده است