قدس آنلاین- فقط یک عاشق کتاب میتواند هر روز چند ساعت از روزش را صرفاً به کتاب اختصاص دهد، بین قفسههای کتاب قدم بزند، کتابها را از یک قفسه روی پیشخوان بگذارد، آنها را مرتب کند و خلاصه اینکه کار اداریاش محدود، محصور و در چارچوب کتاب باشد. این نوع کار شاید به گمان بعضی خستهکننده یا «روتین» باشد اما مطمئناً کسی که چنین حسی نسبت به شغل «کتابداری»، کتابفروشی و یا هر کار مرتبط با کتاب دارد، اصلاً عاشق کتاب نیست و اصلاً هم حس یک آدم عاشق و علاقهمند به کتاب را درک نمیکند!
کسی که دلبسته کتاب است و بوی کاغذ و صدای خشخش آن را دوست دارد و همیشه ذهنش درگیر کلمه، خط، اسم و عنوان کتاب است، بهراحتی چند ساعت از روزش را با کتاب قسمت میکند و با لذت بین قفسههای کتاب قدم میزند و کتابها را بالا و پایین میکند.
در هفتة کتاب به سر میبریم. حداقل در این هفته باید بیشتر از هر زمان از کتاب و رنجی که در این روزها بر این یار مهربان میرود، نوشت. اما حق این است که از کسانی حرف بزنیم که رنجشان رنج کتاب است و لذتشان لذت کتاب. اگر حال کتاب خوب باشد، حال آنها هم خوب است و اگر حال کتاب بد باشد، حال آنها هم بد است.
امروز در صفحه فرهنگ میخواهیم یادی کنیم از کتابداران و مشکلاتی که به خاطر مأنوسبودن با کتاب گریبان آنها را گرفته است.
همه مشکلات حقوق پایین و پول نیست!
پیش از این شاید وقتی میخواستیم از مشکلات کتابداران بنویسیم، اولین مسئلهای که بیش از همه خودش را نشان میداد، مسئله مالی و مادی این قشر بود. اما گویا در کنار مشکلات مالی، مسائل دیگر هم خودی نشان دادهاند و حال و روز این قشر را بیش از پیش آشفته کردهاند!
سرانه پایین مطالعه در کشور ما و بیمیلی مردم به خواندن کتاب، همانطور که بر صنعت نشر تأثیر میگذارد، بر دیگر بخشهای مرتبط با کتاب نیز تأثیرگذار است. یکی از این بخشها کتابخانههاست. سالنهای مطالعه در حال حاضر بیش از آنکه میزبان مراجعهکنندگانی باشد که برای خواندن کتاب به آن جا میروند، سالن مطالعة قشر پشت کنکوری شده است! این مسئله بهخودیخود بد نیست اما کتابدار دوست دارد به مراجعهکنندگان کتاب معرفی کند و منابع کتابخانهاش را در اختیار آدمهایی بگذارد که در سالن مطالعه نشستهاند.
سرانه پایین مطالعه بالطبع مراجعه به کتابخانه و امانتگرفتن کتاب را هم کمتر خواهد کرد و مشکل از آنجا آغاز میشود که اگر در این اوضاع یک علاقهمند هم به کتابخانه مراجعه کند، کتابدار منبع بهروز و تازهای نداشته باشد تا در اختیار او بگذارد.
حسن آذری، رئیس کتابخانه فردوس، در همین باره میگوید: شاید مهمترین مشکل کتابدارها در وهله اول میزان پایین حقوق آنها باشد. کتابداران در این زمینه چندین بار نامهنگاری کردهاند و خوشبختانه این مسئله در حال پیگیری است. اما آنچه باعث رنج مضاعف کتابداران میشود، کمبود منابع در کتابخانه است چون کتابدارِ بدون منابع جدید در کتابخانه مثل یک فوتبالیست بدون توپ و یا جنگجوی بدون اسلحه است.
به اعتقاد این مسئول، نباید از کتابداری که منابع بهروز و کتاب جدید در اختیار ندارد، انتظار معجزه داشت. سختیای که کتابداران در سالهای اخیر برای تهیه منابع جدید با آن دست و پنجه نرم میکنند، بیشتر از حقوق پایین برای آنها مشکل ایجاد کرده است.
نادیدهگرفتن کتابدار توسط مسئولان
کتابدار شخصی است که مستقیماً با مراجعهکننده در تماس است و بهتر از هر کسی نیاز او و کتابخانه را میشناسد پس چرا مسئولان برای تأمین منابع نظر کتابدار را نمیپرسند و بدون نیازسنجی، کتاب و منبع به کتابخانهها ارسال میکنند!؟
رئیس کتابخانه فردوس ضمن بیان این پرسش، ادامه میدهد: متأسفانه مسئولان با اعمال سلیقههای جناحی، سیاسی و شخصی دستور تهیه کتاب را برای کتابخانههای تهران و شهرستانها میدهند و همین نگاههای سیاسی و جناحی بزرگترین ضربه را به مسئله کتاب و کتابخانه زده است.
به باور آذری، اگر مسئولین در تأمین منابع کتابخانهها با مشکلات مالی مواجهند و نبود منابع و امکانات مالی را دلیل عدم تأمین منابع کتابخانهها ذکر میکنند، پس هزینههای کمرشکنی که صرف ترویج «نمایشی» کتاب و هفته کتاب میگردد، از کجا فراهم میشود!؟
او میگوید: به نظر من اغلب هزینههایی که صرف ترویج کتابخوانی میشود، نمایشی است. یعنی اگر همین نمایشها تحلیل گردد و بودجهای که صرف این حرکات نمایشی در هفته کتاب به نام کتاب و با هدف پُرکردن رزومه دوستان میشود صرف تأمین کتابها گردد، اتفاقهای بهتری خواهد افتاد.
آذری در این باره توضیح میدهد: مردم یک یا ۲ بار به کتابخانه مراجعه میکنند و وقتی ببینند هیچ منبع و کتاب جدیدی در کتابخانه نیست، آنجا را رها میکنند و کتاب را از جای دیگری تهیه میکنند و دیگر گذرشان هم به کتابخانه نمیافتد. الآن هم که فایلهای پیدیاف کتابها در فضای مجازی بهراحتی قابل دسترسی است و مردم میتوانند منابع مورد نیازشان را از آنجا تأمین کنند. در این شرایط کتابخانهها ضرر میکنند چون مراجعه مردم به کتابخانه برای کتابدارها فرصتی است تا برای افزایش سطح سلیقه و سواد مراجعهکنندهها فعالیتهای زیادی انجام دهند اما وقتی مراجعهای به کتابخانهها نداشته باشیم، همه این فعالیتها بیحاصل خواهد بود.
کتابخانههای دهه پنجاهی!
رئیس کتابخانه فردوس عدم تجهیز کتابخانهها را مشکل بعدی کتابداران عنوان میکند.
آذری میگوید: کتابخانههای فعلی مربوط به همان زمانی است که تأسیس شدهاند یعنی دهههای ۴۰ و ۵۰ و بعد از این تاریخ ساختمانهای مربوط به کتابخانهها به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری تجهیز نشدهاند. حتی نگاه مسئولین هم به کتابدارها همان نگاه سنتی و چارچوبی است و اختیارات زیادی به کتابدار داده نمیشود.
فرحناز کیانی کتابداری مرودشتی است که سالها در این شهر کتابدار بوده و بهتازگی مسئول کتابخانه عمومی پردیس مرودشت شده است. کیانی هم مهمترین مشکل کتابداران را کمبود منابع مالی برای انجام فعالیتهای فرهنگی کتابخانهها میداند.
او میگوید: کتابدار باید برای جلب مراجعهکننده و افزایش تعداد آنها فعالیتهایی انجام دهد که این فعالیتهای فرهنگی بدون نبود منابع مالی میسر نخواهد شد.
این کتابدار و مسئول هم بر نبود منابع کتابخانه تأکید میکند. کیانی میگوید: کتابهایی که از تهران برای ما ارسال میشود اصلاً مورد پسند و تمایل مراجعهکنندگان نیست چون برای تهیه و ارسال آنها از سوی ما و مخاطب نیازسنجی انجام نمیشود. به عقیده او، باید برای تأمین منابع کتابخانههای استانها و شهرستانها ابتدا نیازسنجی شود مثلاً مراجعهکنندگان ما به رمان و کتابهای روانشناسی علاقهمندند اما بستههای کتابی که به کتابخانه ما میآیند، موضوعات یکنواخت دارند و تعداد زیادی از آنها در مورد دفاع مقدس است؛ تازه آن هم نه کتاب داستان بلکه زندگینامه. کتابخانه ما از این نوع کتابها اشباع شده است.
کیانی به طرح «کتاب من» اشاره میکند و میگوید: بر اساس این طرح، طبق نظر کتابدار برای هر کتابخانه کتاب تهیه میشد اما دیگر این طرح اجرا نمیشود و کتابهایی که مخاطب ندارد، برای ما ارسال میشود. در حالی که اگر مشکل منابع حل گردد، تعداد مراجعهکنندگان هم بیشتر میشود و دست ما به عنوان کتابدار باز است تا بتوانیم نظر مراجعهکننده را جلب کنیم.
نظر شما