قدس آنلاین- یکی از همکاران میگوید هایپرمارکت بزرگِ فلان جا، تخفیف ۵۰درصد زده است آن هم برای همه اجناسش. با حرارت و تعجب هم میگوید. میگویم بله؛ برای اینکه تازه تأسیساند و میخواهند مشتریهای تازه جمع کنند و جنسهایی را که تاریخ مصرف آنها در حال منقضی شدن است بفروشند، چنین تخفیفهایی میدهند ولی این تخفیفها ادامهدار نخواهد بود.
این یک روی سکه است. روی دیگر این سکه بقالیهای سنتی و سوپرمارکتهای محلی کوچکی هستند که زیر دست و پای بیرحم هایپرمارکتها له میشوند و از بین میروند. این هایپرها هم یکی از رهاوردهای دنیای مدرن هستند که در آن «سرمایه» حرف اول را میزند و «اخلاق» جایگاهی ندارد.
کسی که سرمایه بیشتری دارد، سود بیشتری هم به جیب میزند و این سود میتواند درآمد بخور و نمیر یک کاسب جزء باشد که هایپرمارکت بزرگ و صاحب سرمایهدارش آن را از دهان پیرمرد بقال محله ما میگیرد و به جیب گشاد خود میریزد.
بله! این درست است که شما در این هایپرمارکت یا سوپرمارکت بزرگ، ۱۵ تا ۲۵درصد – البته در برخی اجناس – تخفیف میگیرید و در صورتحساب ارائه شده از دیدن رقم ۵۰۰۰ تومانی تخفیف، چشمتان برق میزند اما از آن سو باید فکر کنید که این ۵۰۰۰ تومان به مدد داشتن سرمایه بیشتر و خرید کلانتر، از جیب بقال قدیمی محله شما برداشت شده است؛ همان بقالی که حالا هر وقت از جلوی مغازه کوچکش رد میشوید وجدانتان شما را محکوم میکند که تا چند سال پیش همین مغازه کوچک بود که کار تو را راه میانداخت و از رفتن به راه دور برای خریدهای جزئی، بینیازت میکرد و گاهی هم که پول همراهت نبود، جنسش را به شما نسیه میداد.
توی دلت خجالت میکشی و یا راهت را کج میکنی و یا رویت را برمیگردانی جوری که انگار اصلاً این بنده خدا را نمیشناسی. خجالتت وقتی بیشتر میشود که نایلون بزرگ خریدت از هایپرمارکت تازه تأسیس سر چهارراه هم دستت باشد و بقال محله هم جلوی مغازه ایستاده و تو را نظاره کند.
بله! اختیار با مشتری است و میتواند از هر جا دوست دارد خرید کند؛ بخصوص جایی که تنوع اجناسش خیلی بیشتر است و قیمتهایش هم ظاهراً مناسبتر است. اما این حکایت هم چیزی شبیه حکایت خرید کالاهای خارجی با قیمت پایینتر نسبت به کالاهای داخلی است که نتیجهاش بیکار شدن عدهای است که چشم امیدشان به خریدهای کوچک و بزرگ همشهریها و هممحلهایها و هموطنان خودشان است.
به نظرم خوب است، اگر همه خریدهایمان را هم از بقال و سوپری باصفای محله انجام نمیدهیم و گاهی برخی نیازهایمان را که در مغازه او نیست از جای دیگر تهیه میکنیم، دستکم بخشی از خریدها را از او انجام بدهیم تا چراغ مغازه کوچکش خاموش نشود.
این موضوع شامل میوهفروش محل و بسیاری کسب و کارهای دیگر هم میشود.
نظر شما