قدس آنلاین- نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به اذعان بسیاری بهعنوان بزرگترین رویداد فرهنگی کشور شناخته میشود؛ رویدادی که هم وسعت آن زیاد است و هم میزان بازدید از آن بسیار زیاد.
در این نوشتار رویکردی جزءنگرانه و تفصیلی به نمایشگاه کتاب تهران نداریم که بررسی همهجانبه این رویداد چندوجهی کاری است سترگ. پس برای حل مشکلات موجود تنها به پیشنهادهایی اجرایی بسنده میکنیم. مشکلات نمایشگاه را از دو منظر میتوانیم بررسی کنیم: نخست شیوه کنونی برگزاری نمایشگاه و دوم محل برگزاری نمایشگاه
اینکه بگوییم نمایشگاه کتاب تهران صورت بیرونی صنعت نشر کشور است، سخنی است درست. واقعیت این است که نمایشگاه کتاب تهران سالبهسال شلختهتر شده است و آویخته به عدم قطعیتها و سرگشتگیها. اینگونهکه پیش میرود باید بیم آن را داشت که نمایشگاه کتاب تهران از منظر دید بازدیدکنندگان از یکسو و از سوی دیگر ناشران، از موضوعیت بیفتد. مهم نیست در این رویداد میزبان باشی یا میهمان، از وقتیکه عزم جزم میکنی تا بروی نمایشگاه کتاب تهران، انگار باید از هفتخان رستم بگذری. احتمال ماندن در ترافیک منتهی به محل برگزاری نمایشگاه کم نیست. داخل نمایشگاه هم آنقدر شلوغ است و آنقدر سرگرمی دور و برت ریخته که با آن وضع گنگ اطلاعرسانی درمیمانی کجا بروی.
رویکرد اصلی برای حل این مشکلات روزبهروز افزونشده، کوچکتر کردن اندازه نمایشگاه است. اگر سیویک سال پیش در نخستین دوره برگزاری این نمایشگاه ۲۰۰ ناشر داخلی شرکت کرد و طبق آمارهای رسمی حدود ۵۰۰ هزار بازدید از آن صورت گرفت، برگزاری نمایشگاه با این ابعاد شدنی بود و توجیهپذیر، اما اکنون با حدود هزار و۹۰۰ ناشر داخلی و بازدید چندمیلیونی، منطقی نمینماید. مدیریت ایجاب میکند که همپا با تغییرات رخداده، تصمیمهای تازهای برای شیوه برگزاری نمایشگاه گرفته شود.
سؤال اصلی اینجاست که چه ضرورتهایی نمایشگاه را چنین پهناور کرده که نهادهای گوناگون و سازمانهای دولتی به بهانه فرهنگ و فرهنگسازی، نمایشگاه کتاب تهران را از حال و هوای تخصصی به یک تفرجگاه فرهنگی تبدیل کردهاند؟ چه نیازی سبب شده که در نمایشگاه کتاب تهران آنهمه فستفودی پدید آید؟ آیا کسب سود از بزرگترین رخداد فرهنگی سبب نشده است تا به بیراهه رویم؟
سؤال بعدی اینجاست که مسئولین فرهنگی کشور تا کی میخواهند به این حجم و اندازه نمایشگاهمان افتخار کنند و تا کی کمیت جای کیفیت بنشیند. آیا با بیش از ۸۸ هزار عنوان تولید در سال توانستهایم گردش مالی قابلتوجهی در عرصه نشر پدید آوریم یا صنعت نشرمان را در ابعادی جهانی توسعه دهیم؟
بهنظر میرسد وقت بازنگری در شیوه برگزاری نمایشگاه است. یک چاره و راهحل اجرایی، دوپاره کردن آن و برگزاریاش در دو مقطع زمانیِ دو دهروز است. یکی برای ناشران دانشگاهی، بخش بینالملل و ناشران آموزشی در آستانه پاییز و دیگری برای ناشران عمومی، کودک و نوجوان در اردیبهشت یا ماهی دیگر. برخی از مزایای این دوپاره شدن را برمیشماریم:
۱. تخصصی شدن نمایشگاه با توجه به تخصصی شدن حضور حوزههای نشر
۲. بازدید آسانتر مخاطبان از نمایشگاه و ارائه خدمات بهتر به آنان
۳. رفع محدودیتها برای اختصاص متراژ بزرگتر غرفه به ناشران
۴. کاهش ازدحام در داخل نمایشگاه
۵. کاهش ترافیک شهری در گذرگاههای منتهی به نمایشگاه
۶. افزایش قدرت تأثیرگذاری این پدیده در دو مقطع زمانی
۷. برگزاری آسانتر نمایشگاه
درباره مکان برگزاری نمایشگاه
برای برگزاری نمایشگاه کتاب همواره سه گزینه پیش روی ماست: شهرآفتاب، مصلای تهران، محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران.
درباره شهرآفتاب در دو سال میزبانی از نمایشگاه کتاب نقدهای بسیاری نوشته شده است، اما درمجموع میتوان برخی از آنها را به این شکل یاد کرد:
۱. بیشتر سازهها هنوز موقتیاند و این مسئله سبب بروز مشکلاتی برای بازدیدکنندگان و غرفهداران شده است. در دو سال گذشته آبگرفتگی در برخی سالنها مشکلات بسیاری پیش آورد، همچنانکه هوای نامطبوع و دمکرده و غلظت گرد و غبار در این سازههای موقت.
۲. ترافیک بهویژه در ساعات شلوغی نمایشگاه، از پل شهید کاظمی و اتوبان آزادگان تا عوارضی قم و برعکس.
۳. پارکینگهای عمومی تا محل برگزاری نمایشگاه مسافت بسیاری دارند.
۴. مسافت زیاد اکثر مخاطبان نمایشگاه (تهرانیها) تا شهرآفتاب.
اگر نظرسنجی مستقلی صورت گیرد، هیچ معلوم نیست که در طی دو سال گذشته که نمایشگاه در محل شهر آفتاب برگزار شده است، این نمایشگاه با ریزش مخاطب مواجه نبوده باشد و اگر مردمان بسیاری را بیابیم که با یکبار آزمودن نمایشگاه کتاب تهران در شهرآفتاب، عطایش را به لقایش ببخشند، غریب نخواهد بود، شواهد که چنین میگوید!
وقتی برای رفتن به نمایشگاه و بازگشتن از آن حدود دو ساعت در راه باشی، هرقدر هم که کتاب و نشر برایت جذاب باشد، شاید در بازدید از آن تردید کنی. آیا برگزاری چنین نمایشگاهی که مخاطب میلیونی عام دارد، در بیرون شهر سنجیده است؟
درست است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با برگزاری نمایشگاه در شهرآفتاب در هزینههای اجرایی صرفهجویی قابلتوجهی خواهد داشت، اما باید پرسید که این صرفهجویی به چه قیمتی حاصل میشود؟
از سوی دیگر محل دائمی نمایشگاههای تهران از جهت سالنها و امکانات موجود همچنین میزان فضا، استاندارد است. هرچند طی این سالیان در همانزمان – اردیبهشتماه - نمایشگاه نفت و گاز در تقویم کاری آن جایگزین نمایشگاه کتاب شده است. این ناحیه بهویژه در منطقه تلاقی اتوبان چمران و خیابان ولنجک دارای گره ترافیکی روزانه است. یکی از راههای رفع این مشکل، باز شدن خیابان صداوسیماست. جهت افزایش ظرفیت پارکینگ نمایشگاه، تعریض ضلع جنوبی خیابان سئول نیز با هماهنگی نهادهای دولتی امکانپذیر است. کوتاه سخن اینکه محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی نسبت به گذشته شرایط بسیار بهتری پیدا کرده است، ولی برگزاری نمایشگاه کتاب در این مکان نیاز به تعاملات گسترده میان سازمانی حتی در هیئت دولت دارد.
از سوی دیگر مصلای تهران از جهت موقعیت شهری مکان مطلوبی است. میان چهار خیابان قرار گرفته است و دو ایستگاه مترو دارد و اخیراً عملیات عمرانی ساخت مصلی بیش از گذشته پیش رفته است و رواقها نیز کامل شدهاند. اگر تعامل خوبی با مدیران مصلای تهران برقرار شود، میتوان به برگزاری سیویکمین نمایشگاه کتاب تهران در این محل امیدوار بود.
با همه آنچه که گفته شد، باید منتظر تصمیمهای شورای سیاستگذاری نمایشگاه سیویکم درباره چند و چون آن بمانیم.
نظر شما