تحولات لبنان و فلسطین

۲۶ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۸
کد خبر: 579273

تئاتر تولید می‌شود تا به اجرا درآید و به اجرا درمی‌آید تا تماشاگرانی آن را ببینند. اجرای یک تئاتر زمانی محقق می‌شود که در یک‌سو اجراگران و در سمت دیگر تماشاگرانی حضور داشته باشند. در تئاتر برخلاف سینما و برخی از دیگر هنرها، اجراگر حضور تماشاگر را می‌بیند و احساس می‌کند و این حضور عینی در لحظه هم جزیی از اجراست.

قدس آنلاین- در چندسال گذشته تعداد سالن‌های تئاتری افزایش پیدا کرده و تعداد اجراهای تئاتر هم نسبت به چهارسال پیش چندین‌برابر شده است. این نسبت را می‌توان به‌طور نسبی چندین‌برابر دانست. حالا با توجه به این رشد می‌توان این پرسش را مطرح کرد که: «آیا مخاطبان تئاتر هم به همین نسبت افزایش پیدا کرده‌اند؟»

پیش از هرچیز به این نکته اشاره می‌کنم که اطلاعات و آمار و تحلیل و پژوهش سالانه روشنی درخصوص تعداد تماشاگران تئاتر و نسبت استقبال از سالن‌ها، ژانرها و سبک‌های مختلف تئاتری وجود ندارد و تنها اطلاعات موجود به مشاهدات موردی، مراجعه با دقت کم به آمار موجود، مطالعه میزان فروش نسبی روزانه بلیط نمایش‌ها در وب‌سایت‌های فروش بلیط و... مربوط می‌شود.

یک‌بار دیگر پرسشم را مطرح می‌کنم: تعداد سالن‌های تئاتر و در نتیجه اجراهای تئاتری به‌طور چشمگیری در تهران و یکی دو شهر دیگر افزایش پیدا کرده است، اما آیا این افزایش نسبت درستی با افزایش مخاطبان تئاتر داشته است؟ آیا همه سالن‌ها و تئاترها تماشاگر دارند و خوب می‌فروشند؟ احتمالاً پاسخ منفی است. حتی اگر پژوهشی صورت نگرفته باشد و حتماً با وجود عدم ارائه اطلاعات و آمار دقیق و ماهانه ازسوی تالارها و حتی روابط عمومی ‌گروه‌های نمایشی می‌توان حدس زد که پاسخ به این پرسش منفی است. سالن‌ها تأسیس شده‌اند و تعداد اجراها بیشتر شده است، اما خیلی از نمایش‌ها در معادله اقتصادی تئاتر به‌واسطه فروش کم و عدم استقبال تماشاگران موفق نیستند.

دلیل آن ‌هم مشخص است. صرف‌نظر از تماشاگر حرفه‌ای تئاتر، بیشتر تماشاگران ثابت تئاتر و سینما در ماه و در بهترین شرایط، هفته‌ای یک تئاتر می‌بینند که البته خوش‌بینانه بتوان این‌چنین تصور کرد. یعنی هر تماشاگر حداکثر چهار نمایش در ماه می‌بیند. این تماشاگران در گذشته چهار نمایش‌شان را از میان بیست اجرایی که هرماه در تهران روی صحنه می‌رفتند انتخاب می‌کردند، اما حالا باید این انتخاب از میان حدود شصت یا هفتاد نمایش صورت بگیرد. درواقع تعداد زیاد اجراها که برای کلیت تئاتر ما یک موفقیت محسوب می‌شود، نتوانسته با نسبت درستی از افزایش تعداد مخاطبان تئاتر همراه باشد.

آیا مدیران سالن‌ها، تبلیغات گسترده‌تر، دعوت به‌کار سلبریتی‌ها، کیفیت تولید، همراهی با سلیقه مخاطب و... می‌توانند این نسبت‌ها را در آینده اصلاح کنند؟ مسلماً همه این موارد و مؤلفه‌های بسیار دیگری می‌توانند به جذب مخاطب بیشتر و عادت دادن تعداد بیشتری از مردم به تماشای تئاتر کمک کنند، اما یقیناً کافی نیستند.

واقعیت این است که در کوتاه‌مدت راه‌های جذب مخاطب با ابزارهایی امکان‌پذیر است، اما برای ایجاد تناسبی پایدار با نگاه به آینده ‌باید برروی زیرساخت‌های اجتماعی، اندیشه‌سازی و تأثیرگذاری بر گروه‌های سنی مختلف، نیازسنجی مخاطب، شناخت و برنامه‌ریزی براساس طبقات مختلف اجتماعی و گروه‌ها و سلیقه‌های مختلف تمرکز داشت. در این‌خصوص می‌بایست کارگروهی گسترده و متشکل از سازمان‌ها و ادارات و نهادهای مختلف مرتبط با فرهنگ، هنر و آموزش و پرورش تشکیل شود.

واقعیت مهم این است که برای رشد تئاتر و استقلال گروه‌های نمایشی باید تضمین‌های لازم در اقتصاد تئاتر وجود داشته باشد و این تضمین چه با یارانه دولتی و چه بدون آن، وابسته به حضور تماشاگران و میزان استقبال آن‌ها از اجراهای تئاتری است. تعداد اجراهای نمایشی و تولیدات تئاتری با هر میزان و با هر کمیت و کیفیت، زمانی چرخه اقتصاد تئاتر را به حرکت درمی‌آورد یا دست‌کم هزینه‌های تولید را تضمین می‌کند، که تناسب بین تعداد اجراها و تماشاگران وجود داشته باشد. این تناسب را مدیریت، برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری کوتاه‌مدت و بلندمدت و نیز کیفیت و تولید مبتنی‌بر نیازسنجی درست با خود به‌همراه می‌آورند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.