قدس آنلاین- از همان ابتدای دولت اعتدال گفته میشد اگرنه همه تئوریها اما بخش مهمی از فرآیند سیاست خارجی دولت توسط دکتر سریعالقلم تظیم میشود. البته از همان ابتدا هم بعضیها می گفتند باوجود سن و سابقه او اما هستند کسانی که چندان هم مایل نیستند تمام کارهای پشت پرده توسط سریعالقلم اداره شود چون به هرحال رقابتهای پیدا و پنهان همیشه بوده است.
در واقع برجامیها اصرار داشتند که کارشان کاملاً درست است و اگر بتوانند در مذاکرات پیروز شوند حتماً روند اقتصاد و سیاست در ایران تغییرات جدی خواهد کرد. آنها که اتفاقاً خیلی هم تعدادشان زیاد نبود هر روز سوار بر هواپیما از این این کشور به آن کشور اروپایی میرفتند تا با لبخند و پیاده روی مشکلات عالم را حل کنند و درست در همان حالت یک تیم بسیار مفصل از هیات مذاکره کننده آمریکایی کاملاً مراقب بود که خواستهاش بامشکل مواجه نشود واتفاقاً نشد و به همین خاطر هم با آمدن ترامپ نه تنها اتفاقی برای برجام نیافتاد بلکه همه آن تهدیدهای پاره میکنیم و خارج میشویم در حد شعار و حرف باقی ماند.
ازاین طرف اما دوستان ما بسیار خوشحال بوده و سخنرانی ها کردند از پیروزی خود و وعده دادند که مشکل آب و هوا و ازدواج را هم حل خواهند کرد ولی چندی بعد رئیس کل بانک مرکزی کلمه معروف هیچ را در برابر برجام به کار برد و امروز وزیر تکنوکرات کابینه یعنی آقای زنگنه صراحتاً گفته است نفت میفروشیم اما نمی توانیم پولش را از بانکهای بینالمللی بگیریم.
دیروز اما دکتر محمود سریعالقلم هم به جمع منتقدان برجام پیوست و او که تئوریسین ارتباطات خارجی دولت محسوب می شد نشان داد که اولاً خیلی هم به حرفش گوش نمیدادهاند و امثال ظریف و عراقچی خودشان ژنرالهای بزرگی در عالم سیاست بوده اند و دوماً این که کار آنقدر بیخ پیدا کرده که سریعالقلم هم احساس کرده اگر حقیقت را نگوید فردا در برابر تاریخ و شاگردان دانشگاهیاش باید به دنبال پاسخ بگردد.
او دیروز ا اشاره به اینکه مذاکرات برجام توسط ایران بر اساس دانش بینالمللی نبود، تصریح کرد: چرا که این مذاکرات دچار هیجان و احساس بود و باید مطالعات بیشتری صورت میپذیرفت.
وی با اشاره به عوامل اثرگذار در یک تصمیم در نظام توسعه اقتصادی گفت: باید در جریان تصمیمسازی دید که آیا از همه نهادها و افرادی که دارای دیدگاه هستند، استفاده شده است یا خیر و اگر دستگاه دیپلماسی ما در رابطه با موضوع برجام مشاور بینالمللی میگرفت و متن مذاکرات ۲۲ جلدی آمریکا و چین را مطالعه میکرد که چه مواردی در سالهای ۷۰ تا ۷۸ بین آمریکا و چین اتفاق افتاده است و چگونه مذاکرات را پیش بردند، قطعاً موفقیت بیشتری با دریافت امتیازات حاصل میشد.
حال بایداز تیم مذاکره کننده و دوستان هیجان زده سوال کنیم واقعاً سریعالقلم راست میگوید؟ یعنی شما برای مذاکره حتی متن مذاکرات مشابه آمریکا با دیگر کشورها را هم نخوانده و تفسیر نکرده بودید؟ یعنی تیم مذاکره کننده همان چندنفری بود که قسمت جلوی هواپیما می نشستند و به اروپا میرفتند؟ واقعاً مذاکره بر سر یکی از بزرگترین موضوعات کشور به صورت هیجانی و تحت تاثیر موضوعات انتخاباتی انجام شده است؟ آقای ظریف که میگفت خودش استاد حقوق آمریکاییها بوده است اما حالا سریع القلم حرف دیگری می زند. ماجرا چه بوده که صدای سریعالقلم را هم درآورده؟
نظر شما