تحولات لبنان و فلسطین

سرمربی تیم فوتسال پارسیان با بیان اینکه بعد از استخاره هدایت این تیم را قبول کرده بود، گفت: من فوق تخصص بودم اما پارسیان بیش از حد مریض شده بود!

شمسایی به خودش هم رحم نمی کند/ فوق تخصص فوتسال هستم!

به گزارش قدس آنلاین، تیم فوتسال پارسیان شهر قدس که با خرید امتیاز تیم دبیری تبریز در مسابقات این فصل از لیگ برتر حاضر شده بود، در نهایت و یک هفته مانده به پایان لیگ به مسابقات دسته اول سقوط کرد.

تیم پارسیان در نیم فصل محمود خوراکچی را به عنوان سرمربی انتخاب کرد تا وی بتواند این تیم را در لیگ برتر حفظ کند ولی عمر لیگ برتری بودن پارسیان به یک فصل هم نرسید. خوراکچی در گفتگو با مهر، تاکید کرد مسئولیت سقوط بر عهده او است. وی همچنین با بیان اینکه بعد از استخاره، هدایت تیم پارسیان را قبول کرده بود، به شائبات پیرامون دیدارش با وحید شمسایی پیش از بازی با تاسیسات پاسخ داد و گفت: اگر روزی دو، سه ساعت با وحید صحبت نکنم، روزمان شب نمی شود!

می گفتم تن به قرارداد با پارسیان نمی دهم
دو هفته مانده بود که نیم فصل دوم لیگ شروع شود. آن موقع مسئولان باشگاه پارسیان با من تماس گرفتند و من هم به احترامشان حاضر به مذاکره شدم. آن موقع پیش خودم می گفتم تن به قراداد با پارسیان نمی دهم چون اطلاعات خوبی از شرایط فنی پارسیان داشتم ولی وقتی تشکیلات، اعضای هیات مدیره و مدیران باشگاه و اهداف بلندمدت آنها را دیدم، راضی به امضای قرارداد شدم.

از نظر هیات مدیره پارسیان، من فوق تخصص بودم!
وقتی یک نفر بیمار شود، ابتدا آنرا نزد یک پزشک عمومی می برند. اگر بیماری ادامه یابد، برای درمان سراغ متخصص می روند و در صورتی که بازهم خوب نشد، مراجعه به فوق تخصص در دستور کار قرار می گیرد. از نظر هیات مدیره پارسیان، بنده باتوجه به سوابق و مدارکم در رشته فوتسال، فوق تخصص بودم اما مریض یعنی تیم پارسیان، خیلی مریض شده بود! ما هر راهی که می شد را رفتیم از کارهای بدنی و تاکتیکی گرفته تا مسائل روحی و روان. در نتیجه توانستیم تیم را تا یک هفته مانده به پایان مسابقات در لیگ حفظ کنیم!

استخاره کردم و سرمربی شدم
وقتی می خواستم هدایت پارسیان را قبول کنم، استخاره کردم که خوب آمد. در استخاره آمده بود که مسیرم دشوار ولی در آینده روشن است. در کنار اهداف هیات مدیره، استخاره مرا مجاب کرد که بر خلاف ذهنیت قبلی، سرمربی پارسیان شوم و مشکلات را به جان بخرم! خدا می داند یک لحظه هم برای موفقیت تیم پا پس نکشیدیم ولی چه کنیم که امتیازات به حد نصاب نرسید.

اشتباهات داوری وجود داشت؛ بدشانس بودیم
ما در نیم فصل دوم بدشانسی های زیادی داشتیم و ضعف داوری هم در بعضی مسابقات مثل بازی با فرش آرا، مقاومت البرز و شهرداری ساوه وجود داشت. ضمن اینکه در چند مسابقه، پنالتی های خود را گل نکردیم. در یکسری مسابقات مثل بازی با تاسیسات هم بازیکنانم را کامل در اختیار نداشتم و نتوانستم نتیجه برد را تا پایان مسابقه حفظ کنم. یکی دیگر از بدشانسی های ما این بود که سال گذشته یک تیم با ۱۵ امتیاز در لیگ برتر ماند ولی ما الان ۲۰ امتیاز گرفته ایم ولی سقوط کرده ایم.

بهانه نمی آورم؛ مسئولیت سقوط با من است
دنبال بهانه تراشی نیستم و نمی خواهم توپ را به زمین یک نفر دیگر بیاندازم. اگر هم بحث داوری را مطرح کردم به این خاطر بود که بگویم بدشانس بودیم. مسئولیت سقوط با من است نه داوران، کمیته فوتسال، فدراسیون فوتبال و اعضای هیات مدیره.

خوب است نگفتند معتاد بودم
درباره شائبه نزدیک شدن به وحید شمسایی قبل از بازی با تاسیسات و بحث تبانی باید بگویم از این مباحث متاثر شدم. واقعا منتظرند یک نفر زمین بخورد تا او را له کنند. خوب است نگفتند معتاد بودم!

حضورم در تمرین تاسیسات اتفاقی بود
قرار شد قبل از بازی با تاسیسات، دو جلسه در زمین این تیم تمرین کنیم. خود باشگاه یک جلسه زمین تالار هندبال را کرایه کرد؛ یک جلسه هم که باید تیم تاسیسات به ما اجازه تمرین بدهد. در یکی از این جلسات، تمرین ما بعد از تمرین تاسیسات بود و این تمرینات با هم تداخل داشت چون تالار هندبال هیچ زمان خالی دیگری برای تمرین ما نداشت. بنده آنقدر آماتور نیستم که قبل از یک بازی حساس همینطور سر تمرین یک تیم دیگر حاضر شوم. اینرا برای آدمهایی می گویم که منفی هستند. این آدمها باید دُمشان را روی کولشان بگذارند و بروند.

من و شمسایی دو روح در یک جسم هستیم!
من با وحید شمسایی دو روح در یک جسم هستیم و تا روزی دو، سه ساعت با هم صحبت نکنیم، روزمان شب نمی شود. تاسیسات یکی از بهترین بازی هایش را مقابل ما انجام داد و ما هم بهترین بازی خود را برگزار کردیم. برای این مسابقه هرچه به عقلمان می رسید را انجام دادیم از کارهای فنی و بدنی گرفته تا مسائل روحی و روانی.

دختر شریف زاده را به تهران آوردیم
حتی شهرام شریف زاده بازیکن تیم ما دو ماه بود که دخترش را ندیده بود. به همین خاطر قبل از بازی، برای دخترش بلیت گرفتیم که از تبریز به تهران بیاید و پیش از بازی یکباره وارد رختکن تیم شد. وقتی شریف زاده دخترش را دید، انگار تمام دنیا را به او داده بودند. می خواهم بگویم هر کاری که می توانستیم کردیم ولی چطور بعضی ها به خودشان اجازه می دهند به ما انگ تبانی بزنند؟

ثابت کردیم فوتسالمان پاکِ پاک است
اگر بحث تبانی بود که این کار را جلوی تیم هایی می کردم که بازیکنانش شاگرد خودم بوده اند؛ تیم هایی مثل فرش آرا، مقاوت البرز و یا شهروند ساری. ما ثابت کردیم فوتسالمان پاکِ پاک است و نیازی به تبانی و این کارها نداریم.

وحید شمسایی به خودش هم رحم نمی کند
در ادامه شائبه تبانی و تماس با وحید شمسایی باید بگویم وحید حتی به خودش هم رحم نمی کند چه برسد به من. بازی  تیم های من با وحید شمسایی همیشه پرتنش و درگیرانه بوده است. ما در زمین با هم رقیب هستیم. در این مسابقه هم آنقدر حساسیت برای امتیازگیری زیاد بود که امیر شمسایی برادر وحید از روی سکوها تیم تاسیسات را هدایت می کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.