قدس آنلاین- گاهی برخی سخنان از برخی افراد بخصوص زمانی که منصب اجرایی مهم داشته و همزمان لباس دین را هم پوشیده باشند، میتواند مشکلساز و حتی منشأ انحراف باشد. نمونه این ماجرا سخنان گاه به گاه رئیس محترم جمهور است که برداشتهای کاملاً شخصی و استحسانی خود از یک مسئله دینی را در جمع مردم یا مسئولان بیان میکند، در حالی که محل بیان چنین سخنانی در بین صاحب نظران و مجامع علمی است تا افراد صاحب نظر پاسخ آن را بدهند و خدای نکرده روزنهای برای ایجاد شبهه و مشکلات بعدی باز نشود.
استنباط و استحسان آقای روحانی از ماجرای گفتوگوی امام حسین(ع) با عمر سعد که از آن تعبیر به «مذاکره» کرد و انتقادهای زیادی را از ناحیه صاحبنظران برانگیخت و به ایشان پاسخ داده شد که این گفت و گو با معنای مذاکره مورد نظر شما همخوانی ندارد، یکی از نمونههاست. بتازگی و چند روز پیش نیز آقای روحانی در دیدار وزیر و معاونان وزارت اقتصاد در مورد فضای بازِ انتقاد، حتی در زمان حضور معصوم و در برابر معصوم صحبت کرد. وی میگوید: «تمام مسئولان در کشور قابل نقد هستند، ما در کشور معصوم نداریم؛ حالا یک وقتی اگر امام دوازدهم ظهور کرد آن وقت هم میشود نقد کرد. پیغمبر هم اجازه نقد میداد و ما بالاتر از پیغمبر که نداریم. وقتی پیغمبر یک صحبتی میکرد، طرف در مقابل پیغمبر بلند میشد و میگفت: «أ مِنَ اللهام مِنکَ» این حرفی که زدی از خودت بود یا خدا گفته است؟ و اگر میگفت حرف خودم بود انتقاد میکرد و میگفت من قبول ندارم، نقد میکرد. ما در زمان حکومت معصوم هم نقد را داریم...»
نکته اول اینکه لحن و بیان رئیس جمهورِ تنها نظام رسمیِ شیعی جهان وقتی میگوید: «حالا یک وقتی اگر امام دوازدهم ظهور کرد...» بسیار مایه تعجب است. لطفاً به فایل تصویری و جمله ایشان و زبان بدن و لحن کلام دقت کنید! گویا وی دارد از یک امر مشکوکالوقوع سخن میگوید، در حالی که وقتی از امام عصر(عج) و ظهور ایشان سخن به میان میآید، بزرگان ما با لحن قاطعانه و همراه با احترام شدید از ظهور ایشان سخن میگویند و از الفاظی مانند «ارواحنا لتراب مقدمه الفدا» استفاده میکنند. کاش فردی که لباس سربازی پوشیده است احترام به فرمانده خود را بیشتر از دیگران سرلوحه کار قرار دهد و ادب حضور را رعایت کند.
نکته دوم این است که بر اساس آیات و احادیث و استنباط عالمان بزرگ شیعه که بحثها کردهاند و کتابها نوشتهاند و آقای رئیسجمهور هم خود به بحث «عصمت» اشاره میکند، پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان شیعه(ع) دارای مقام عصمت هستند و از فرد معصوم، به هیچ وجه عملی سر نمیزند که بوی اشتباه یا خطا را بدهد و در چنین شرایطی چگونه میتوان پیامبر یا امامِ معصوم را نقد کرد؟ بله؛ بحث مشورت که هم در قرآن و هم در سیره پیامبر اکرم(ص) دیده میشود از باب تعلیم امر به مسلمانان و شکوفا ساختن استعدادهای ایشان است نه اینکه خدای ناکرده آن بزرگواران در اندیشه و عمل الهی خود دچار کاستی و نیازمند به مشورت دیگران باشند.
قرآن کریم نیز آشکارا در سوره احزاب آیه۳۶ میفرماید: ما کانَ لِمُؤْمِن وَ لا مُؤْمِنَة إِذا قَضَی اللّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِیناً. «هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است».
در اینکه امام معصوم یا پیامبر به مردم «اجازه» نقد را میدهند بحثی نیست، اما خلط آگاهانه یا ناآگاهانه مبحث و بیان اینکه رفتار پیامبر(ص) یا امام معصوم(ع) قابل نقد است، آن هم از سوی کسی که باید به چنین ظرایف و دقایقی کاملاً واقف باشد، جای سؤال است. به راستی طرح چنین مسائلی با چه هدفی انجام میشود؟ پُز روشنفکری دادن در داخل و خارج کشور یا چیز دیگری؟ یا شاید هم از سر سهو و تسامح و ناآگاهی است؟ در هر فرض، چنین بیانی از رئیس جمهوری اسلامی ایران اصلاً شایسته نیست.
نظر شما