قدس آنلاین- چندی پیش از اولین خاطرهنگاری که تلفیقی از خاطرات شفاهی و یادداشتهای کتبی و روزانه سردار فتحالله جعفری است، رونمایی شد.
کتاب «دارساوین» شامل خاطرات سردار جعفری همراه با گروه ۶۴ نفری در منطقهای از کردستان به نام دارساوین است.
چندی پیش این کتاب با عنوان «دارساوین» منتشر شده است. به بهانه انتشار و رونمایی از این اثر با سعید علامیان، نویسنده کتاب، گفتوگویی کردهایم که حاصل آن را میخوانید.
علت علاقه شما به خاطرهنگاری چیست؟
همبستگیای که در آن زمان در همه مردم وجود داشت، برای همه جذاب بود. حالا که از آن زمان سالها گذشته، میبینم که حس و حال مردم در آن زمان بیشتر به معجزه شبیه بوده است؛ جوانی که در دوران شاه رشد و تحصیل کرد اما جوانههای انقلاب درون او میجوشید و میدوید. این تحول روحی عظیم ناشی از چه چیزی بود!؟
تحولی پروانهای برای جوانهای آن زمان اتفاق میافتاد. این اتفاقات را در حال و احوال عرفا خوانده بودیم. گذشتن از لذتهای زندگی بدون طی طریق، مسئلهای بود که ذهن مرا مشغول کرد و من دوست داشتم نسل امروز اینها را بخواند و درک کند.
در بعضی خاطرهنگاریها فقط شخص نظامی خاطراتش را مینویسد و اثر، مشاوره ادبی ندارد. این مسئله یکی از آسیبهای خاطرهنگاریهای سالهای اخیر بوده است. نظر شما در این باره چیست؟
بله، در این شرایط متأسفانه اثر تبدیل به یک گزارش نظامی میشود و این، آفت خاطرهنگاری است. چنین کتابهایی شبیه به گزارش نظامی هستند و نه خاطرهگویی. اثری که در ظرف ادبیات ریخته نشود، ممکن است برای مخاطب جذاب نباشد و فقط مرجعی میشود که میتوان در شرایط خاص به آن مراجعه کرد. اما خاطرهنگاری اثری است که میتواند با مردم ارتباط برقرار کند و مردم رغبت میکنند که آن را بخوانند. مهمترین مسئله در نوشتن خاطرهنگاری این است که متن نوشتهشده بتواند اعتماد خواننده را جلب کند، در اثر مبالغه و زیادهگویی نباشد و نویسنده به مطالب گفتهشده توسط راوی وفادار باشد. در خاطرهنگاری این عوامل کتاب را جذاب و خواندنی خواهند کرد.
پس ادبیات نقش مهمی در خاطرهنگاری دارد. آیا ادبیات توانسته دینش را به سالهای جنگ و ماندگاری خاطرات ادا کند؟
مطمئناً به همان اندازه که نیروهای انسانیِ متعهد در دفاع مقدس ارزشمند بودند، ادبیات هم در ماندگاری اطلاعات موجود نقش تعیینکنندهای دارد.
البته بیش از ۳ دهه از جنگ گذشته و این گذشت زمان کار را سخت کرده است. نویسنده باید تلاش بیشتری کند تا بتواند اطلاعات را از افراد به دست بیاورد و در نحوه تنظیم آنها و مهارت و خلاقیت داشته باشد. ادبیات برای ما مشخص میکند که قصد و نیت افراد از حضور در جنگ در آن سالها چه بوده است. با خواندن روزنوشتهای سردار جعفری متوجه مسائل زیادی میشویم.
او نماینده آدمهای بسیاری است که قصد نظامیگری نداشتهاند اما تکلیف آن زمان بر گردن آنها گذاشته شد و آنها را وارد دنیای دیگری کرد و احساس تکلیف کردند. بسیاری از فرماندهان دیگر هم به خاطر همین حسِ تکلیف وارد جنگ شدند وگرنه آنها آدمهای نظامی نبودند. شرایط ایجاب کرد که به این وادی کشیده شوند و مجبور به دفاع شدند. انعکاس این مسائل بر عهده ادبیات است. فارغ از اینها، ادبیات پایة فیلمنامه و نمایشنامه است و اگر جنگ باز هم بخواهد بر صحنه تئاتر و یا پرده سینما منعکس شود، باز هم نیاز به ادبیات دارد.
در مراسم رونمایی از کتاب، سردار جعفری گفتند که بعضی مطالب سانسور شده است. سانسور خاطرات یکی از آفتهای خاطرهنویسی است. شما به عنوان نویسنده و گفتوگوکننده چقدر توانستید از این آفت جلوگیری کنید؟
سانسوری که سردار جعفری در مراسم رونمایی کتاب از آن صحبت کردند، به معنای عدم ارائه اطلاعات نبود بلکه منظور، حالت درونی افراد است. ما به عنوان نویسنده، روزنامهنگار و مصاحبهگیرنده حد و حدودی داریم که نمیتوانیم از آن فراتر برویم و نمیتوان وارد حریم شخصی شویم چون هر آدمی حالاتی دارد که مختص خودش است و غیرقابل نفوذ است و من هم وارد این حالات نشدم.
شما سابقه روزنامهنگاری دارید. این مسئله چقدر توانست در مواجهه با سردار جعفری و نوشتن خاطرات و تنظیم کتاب به شما کمک کند؟
حرفه روزنامهنگاری در تدوین کتابها و گرفتن گفتوگوها بسیار به من کمک میکند. در روزنامه باید با قلمی نوشت که بتواند برای همه نوع مخاطب خواندنی باشد. قلم روزنامهنگار برای آحاد جامعه است و همه اصناف و طیفهای فکری باید از خواندن یک مطلب لذت ببرند و این نوع نوشتن فقط از عهده یک روزنامهنگار برمیآید. از طرفی، آثار دفاع مقدس اگر قرار به خواندهشدن باشد، باید همینطور نوشته شوند؛ یعنی قلمی که بتواند با طیف بیشتری از مردم ارتباط برقرار کند.
نظر شما