قدس آنلاین- اگرچه با اعلام رسمی سردار قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده ارشد جبهه مقاومت اسلامی مبنی بر پایان دولت داعش در سوریه و عراق، عملا رویای ﺗﺸکیل حکومت تکفیری ها در این مناطﻖ نقش بر آب شده و سایر جریانات تکفیری حاﺿر در شام هم رو به افول هستند، اما ﺗردیدی نیست که تفکر ﺗکفیری و ریشه های آن هنوز بطور گسترده وجود دارد و مبارزه با آن با جدیت باید دنبال شود. در همین چارچوب با «دکتر مازن الشریف رئیس سازمان بین المللی امنیت فراگیر در ﺗونس» به گفت وگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
حضرت آیت الله خامنه ای در پیامی شان به اجلاس علمای مقاومت در بیرون بر لزوم دنبال کردن انواع مختلف مقاومت در مبارزه با رژیم صهیونیستی تاکید داشتند. شما این تقسیم بندی را چگونه تفسیر می کنید؟ وبه چه شکل می توان انواع مقاومت را به کار گرفت؟
مقاومت یک عمل برای مقابله با دشمن و عقب راندنش است. این عمل فقط نظامی و میدانی نیست. البته عمل نظامی بر اساس ضرورت و مقتضای شرایط استفاده می شود و ارزش بالایی هم دارد. جنگ های میدانی ای که در سال ۲۰۰۶ بر محور مقاومت تحمیل شد و درگیری های میدانی دیگر در سوریه و یمن از این جنس است. اما مقاومت و دفاع گونه های دیگری هم دارد که از جنبه های نظامی فراتر می روند.
مقاومت فکری و فرهنگی ارزشش کمتر از مقاومت نظامی نیست. مقاومت از طریق سرودن یک قصیده پرنغز، اتخاذ یک موضع شجاعانه، مقاومت عقیدتی و آنچه که ما "تصوف مقاوم" می نامیم. مثلا در مغرب عربی عقیده صوفیه باعث عقب راندن دشمن و شکل گیری مقاومتی شد که بر عقیده تصوف متکی بود. می توان به دوره های تاریخی مختلفی اشاره کرد. اما من برای اختصار فقط به دوره استعمار اشاره می کنم، یعنی زمانی که شیخ عمر مختار که از پیروان و شیوخ طریقت سنوسی بود در برابر استعمار خارجی ایستاد و در راه لیبی جهاد کرد و همچنین فرزندان شیخ عبدالقادر محمد که از سال ۱۸۴۵ تا ۱۹۰۴ برای جهاد در مقابل استعمار فرانسه در الجزائر و مغرب و همینطور شیخ بوعمامه که از طریقت شیخیه بود و امثال اینها نمونه های مقاومت تصوف و مقابله با استعمار بوده اند.
لذا مقاومت می تواند فرهنگی، فکری و نوآورانه باشد همچنانکه می تواند هنری (هنر والا) و عقیدتی باشد.
داعش در سوریه و عراق تقریبا نابود شده است. آیا فکر می کنید اندیشه داعش هم با شکست نظامی و میدانی این جماعت تروریستی از بین می رود یا باقی می ماند؟
مبارزه فکری دشوارتر از مبارزه نظامی است. شاید بتوان به راحتی بر یک گروه ستیزهجو فائق آمدو به لحاظ تاکتیکی پیروز شد، اما نمی توان به راحتی افکارشان را از ایشان گرفت. اندیشه در رسانه های اجتماعی انتشار می یابد چه از طریق برنامه ها وچه کتابها و این اندیشه های منحرف در میان جوانانی که از معنویت خالی هستند و یا در زندگی شان معنایی وجود ندارد که تعدادشان هم متاسفانه کم نیست، رواج می یابد. ما هم به مقاومت فکری و اندیشه ای نمی پردازیم و حکومت هایمان هم از برنامه های فکری، عقیدتی و روشنگرانه برای مقابله با پروژه های تاریک اندیشانه حمایت نمی کنند و همین نقص و کمبودهاست که باعث انتشار افکار منحرف تکفیری و وهابی و داعشی تا امروز شده است. داعش در نهایت یک اندیشه برگرفته از وهابیت و آموزه های ابن تیمیه است که از دین برای خود یک پوشش دروغین ساخته اما متاسفانه در مساجد و رسانه ها تبلیغ و ترویج می شود. باید این روند را متوقف کنیم و وجدان بین المللی نسبت به این امر هوشیار باشد. امروز مهم ترین رهبران این اندیشه منحرف در عربستان هستنددر حالیکه محمد بن سلمان از بازنگری در این اندیشه سخن می گوید و اعتراف می کند که عربستان طی سالهای گذشته در این زمینه اشتباه عمل کرده است و حتی خود پادشاه سعودی در روسیه اذعان کرد که مرتکب اشتباه شده اند. امیدوارم مسؤولان سعودی در حرف هایشان صداقت داشته باشند و در سیاست هایشان بازنگری کنند، چرا که این اندیشه در طی تاریخ ثابت کرده که ویرانگر است. کسی که کتاب عنوان "المجد فی تاریخ نجد" اثر عثمان بن عبدالله بن بشر النجدی یا کتاب" نجد" این غنام را بخواند می بیند چه جنایت هایی به وقع پیوسته است، چه کشتارهایی به نام دین صورت گرفته است. بله داعش به لحاظ میدانی و نظامی به پایان خود رسیده اما به عنوان یک اندیشه و در قالب سازمان های کوچک همچنان ادامه دارد.
* منتشر شده در ویژه نامه بیت المقدس روزنامه قدس
نظر شما