تحولات لبنان و فلسطین

۱۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۹
کد خبر: 587240

دنیلز با گذاشتن مدال افتخار خود روی قبر پل و تأکید بر حضور گرگ‌ها در اطراف خانه، به مخاطب می‌فهماند همیشه افرادی مانند هیتلر وجود دارند و خواهند داشت که باید با آنان جنگید تا آمریکا، پناهگاه یهودیانی مانند زاسمن، همیشه امن بماند

ندای کشتار برای آمریکا

قدس آنلاین- باید گفت که تا امروز هیچ‌کدام از بازی‌های سبک تیراندازی اول‌شخص نتوانسته‌اند محبوبیت «ندای وظیفه» یا همان call of duty را بدست بیاورند. اولین سری این بازی، که با موضوع جنگ جهانی دوم ساخته شد، یک غافلگیری واقعی برای طرفداران این سبک از بازی‌های رایانه‌ای در سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳) به حساب می‌آمد.

با این حال پس از ساخت سری‌های «ندای وظیفه؛ تهاجم متفقین»، «ندای وظیفه؛ برترین ساعت»، «ندای وظیفه ۲» و چند نمونه دیگر از نبردهای متفقین (آمریکا- انگلیس- شوروی و کشورهای هم‌سو) در جنگ جهانی دوم، این بازی در سری‌های «ندای وظیفه؛ جنگ‌افزار مدرن» و «ندای وظیفه؛ بلک اُپس» به سراغ جنگ سرد و تقابل آمریکا با روسیه آمد که نتوانستند محبوبیت سری‌های جنگ جهانی دوم را بدست آورند.

این موضوع باعث شد که شرکت «اکتیویژن»، به عنوان سازنده و صاحب امتیاز اصلی این بازی، بار دیگر به سراغ جنگ جهانی دوم بیاید. بازگشت اکتیویژن با «ندای وظیفه؛ جنگ جهانی دوم» را بایدیک بازگشت موفقیت‌آمیز برای این بازی و شرکت سازنده آن به حساب آورد.

حالت روایی داستان سری جدید ندای وظیفهیک مزیت قابل توجه در این سری از بازی نسبت به نمونه‌های قبلی آن است. آغاز بازی با نشان دادن صحنه‌هایی از ورود نیروهای ارتش آلمان هیتلری به پاریس در بهار ۱۹۴۰، حملات هوایی نیروی هوایی آلمان (لوفت‌وافه) به لندن و سپس ورود آمریکا به جنگ و صحنه درگیری‌های سرجوخه «رونالد دنیلز» (ملقب به رد/ شخصیت اصلی بازی) با نظامیان آلمانی را باید تاکتیک جذابی برای آغاز بازی دانست.

در کنار شخصیت دنیلز، چند شخصیت محوری دیگر وجود دارند که مهم‌ترین آن‌ها سرباز «رابرت زاسمن» است. «زاسمن» تلفظی آمریکایی برای کلمه آلمانی «زوسمان» است. زاسمن یکیهودی آلمانی- آمریکایی است. وی قبل از دیگران با دنیلز پیمان دوستی می‌بندد و در اولین عملیات بازی، در ساحل نرماندی در شمال فرانسه طی عملیات معروف «روز حمله نهایی» (دی دِی- ۶ ژوئن ۱۹۴۴)، جان دنیلز را از حمله یک سرباز آلمانی نجات می‌دهد.

زاسمن، که وظیفه امدادرسانی و فراهم کردن کمک‌های اولیه برای دنیلز را در طول بازی دارد، طییک حمله ضربتی در عملیات گسترده نیروهای مسلح آلمان و داوطلبان اروپایی متحد رایش (نبرد گسترش- دسامبر ۱۹۴۴ و ژانویه ۱۹۴۵) در جنگل‌های آردن بلژیک به اسارت آلمانی‌ها درمی‌آید. در آخرین عملیات بازی، دنیلز در یکی از جنگل‌های واقع در مرکز آلمان، موفق به نجات او هنگام اعدام توسط یک افسر عالی‌رتبه آلمانی به نام «متز» می‌شود.

رابطه نزدیک «دنیلز» (با موی بور و چشمان زاغ به عنوان نماد چهره انگلوساکسون) و «زاسمن» (فردی با بینی کشیده، چشمان درشت و چهره گندم‌گون به عنوان نمادی از چهره یهودی) را می‌توان نمادی از اتحاد فراماسونری و یهود دانست. این موضوع در چند جای بازی به خوبی نشان داده می‌شود.

تسلط زاسمن به زبان آلمانی در موارد متعددی مانند شناسایی نقشه آلمان برای انفجار آخرین پل رود «راین» به کار آمریکایی‌ها می‌آید. وی در عین حال، تلاش می‌کند که نشان دهد تمام آلمانی‌ها بد (عبارت مد نظر وی برای هیتل و نیروهای وفادار به وی در آلمان) نیستند.

اسارت زاسمن در اردوگاه کار اجباری آلمانی‌ها به مدت نزدیک به ۴ ماه، تأکید دیگری برای زنده کردن ماجرای دروغین «هولوکاست» توسط سازندگان بازی است؛ ماجرایی که بسیاری از افراد محقق در غرب با زیر سوال بردن آن، با زندان، جریمه نقدییا ممنوعیت سفر و مصاحبه در بسیاری از کشورهای مدعی آزادی و دموکراسی مواجه شده اند.

شخصیت دنیلز در بازی توسط سه نفر فرماندهی می‌شود: «سرهنگ دیویس»، «ستوان تِرنر» و مهم‌تر از همه «استوار پیِرسون». اگر دیویس را نماد نظام آمریکا در نظر بگیریم، دو افسر جزء وییعنی ترنر و پیرسون را به خوبی می‌توان نماد دو جریان رقیب در این نظام به حساب آورد.

ستوان جوزف ترنر شخصیتی محبوب میان نیروهای خود است که در میان عملیات بر روی جنازه مرده‌ها مانند مسیحیان رو صورت و سینه‌اش، علامت صلیب می‌کشد و حتی میان نبرد در شهر «آخِن» آلمان، اولین شهر این شهر که در اکتبر ۱۹۴۴ توسط متفقین اشغال شد، از نجات غیرنظامیان آلمانی غافل نیست. او بر سر توجه به وضعیت سربازان خود، بارها با پیرسون درگیر می‌شود.

نقطه مقابل وی، استوار ویلیام پیرسون است. او پس از شکست تلاش ناموفق برای نجات جان نیروهایش در گذرگاه «قاصرین» در تونس در ۱۹۴۳، از درجه ستوانی به استواری تنزل داده شد. پیرسون شخصیتی بسیار خشن و بی‌رحم، حتی در برابر نیروهای خود دارد و نه تنها مانع دادن آب به اسرای آلمانی می‌شود بلکه سعی می‌کند دنیلز را هنگام مجروح شدن در درگیری با آلمانی‌ها، به علت تمرد از دستور، بکشد که حضور دوستان دنیلز مانع از این کار می‌شود.

 شخصیت ترنر را تا حدی می‌توان نماد سیاست‌مداران دموکرات و شخصیت پیرسون را الگویی کامل از رفتار مقامات ارشد جمهوری‌خواه آمریکا، خصوصا جرج بوش و دونالد ریگان، دانست.

نکته قابل توجه این است که بازی با مرگ ترنر در جنگل «هرتگِن» در آلمان، به مخاطب خود این پیام را می‌دهد که با وجود افرادی مانند ترنر، تنها اشخاصی با منش و تفکر سخت و بی‌رحم پیرسون می‌توانند آمریکا را در برابر دشمنانش حفظ و بر آنان پیروز کنند.

شخصیت‌های مهم دیگر در بازی، علاوه بر دو سرباز آمریکایی، نیروهای ویژه انگلیسی و یک افسر زن عضو نیروهای مقاومت فرانسه به نام «کامیلا دنیس روسو» هستند که نام وی، «ژان ژاک روسو» فیلسوف و نظریه‌پرداز بزرگ فرانسوی را به ذهن یادآوری می‌کند.

در بخشی از بازی، بازیکن در نقش روسو قرار می‌گیرد تا با تظاهر به هویتیک افسر زن آلمانی، به پادگان مرکزی ارتش آلمان و وافِن اس‌اس در شهر پاریس نفوذ کند و علاوه بر کشتن «ژنرال هاینریش»، فرمانده این پادگان، راه نفوذ نیروهایی آمریکایی به این دژ نظامی را فراهم کند.

یکی از نکات جذاب بازی، یادآوری خاطره مرگ «پل» برادر دنیلز توسط گرگ‌ها است. کلمه «گرگ» لقبی بود که هیتلر بارها از آن برای خود استفاده کرد. نمونه این موضوع را می‌توان در نام‌گذاری مقر عملیاتی وی در شمال شرق آلمان قدیم (شمال شرق لهستان امروزی) به «لانه گرگ» مشاهده کرد.

در سکانس‌های انتهای بازی، پس از نشان دادن اظهارات سرهنگ دیویس و استفاده وی از عبارت «انجمن برادری قهرمانان» (عبارتی که نام انجمن‌های ماسونی را در ذهن مخاطب زنده می‌کند)، شخصیت دنیلز به بیمارستان برای دیدن زاسمن، که از اسارت آلمانی‌های شکست خورده آزاد شده است، می‌رود و بار دیگر بر عهد خود با وی تأکید می‌کند.

سکانس پایانی بازی در تگزاس و محل زندگی دنیلز، که پایگاه ثابت نژادپرستی و برده‌داری در تاریخ آمریکا است، نشان داده می‌شود. دنیلز با گذاشتن مدال افتخار خود روی قبر پل و تأکید بر حضور گرگ‌ها در اطراف خانه، به مخاطب می‌فهماند همیشه افرادی مانند هیتلر وجود دارند و خواهند داشت که باید با آنان جنگید تا آمریکا، پناهگاه یهودیانی مانند زاسمن، همیشه امن بماند.

*منتشر شده در ویژه نامه بیت المقدس روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.