تحولات لبنان و فلسطین

۱۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۳
کد خبر: 587620

جامعه:یک خبرگزاری رسمی کشور (باشگاه خبرنگاران جوان) که حرف درشت خ روی میکروفن خبرنگارش دیده می‌شود، کلیپی در فضای مجازی نشر داده که عده‌ای جوان را در حال کوهپیمایی و راه رفتن از روی تخته سنگ‌ها و صخره‌های بزرگ نشان می‌دهد.

قدس آنلاین- یک خبرگزاری رسمی کشور (باشگاه خبرنگاران جوان) که حرف درشت خ روی میکروفن خبرنگارش دیده می‌شود، کلیپی در فضای مجازی نشر داده که عده‌ای جوان را در حال کوهپیمایی و راه رفتن از روی تخته سنگ‌ها و صخره‌های بزرگ نشان می‌دهد.

اینان دستگاه مربع شکلی را به چوب‌هایی بسته و آن چوب‌ها را روی شانه خود گذاشته‌اند و از کوه بالا می‌برند. همه جوان هستند، بعضی شلوار عشایری بر پا دارند. یکی از این جوانان توضیح می‌دهد این دستگاه ترانس برق است برای برق‌رسانی به روستاهای [آرپناه] و دهکده «فاریان مسجد» که فاقد راه است و به همین دلیل برق ندارد.

 چند سال بود از امور عشایری درخواست می‌کردیم که به دهکده فاریان مسجد برق رسانی شود؛ چون هیچ جاده و راهی برای رسیدن به این دهکده وجود ندارد، اما امور عشایری نمی‌پذیرفت و مخالفت می‌کرد و حمل ترانس ۴۶۵ کیلویی را میسر نمی‌دانست، اما جوانان بختیاری همت کردند و ترانس سنگین را با خالی کردن ۶۰ لیتر روغن آن به چوب‌هایی بسته با دست و روی شانه‌هایشان از کوهستان سخت گذر حمل کردند.

من وقتی این منظره را می‌دیدم که عده‌ای جوان غیرتمند بختیاری عرق ریزان و نفس زنان آن دستگاه ترانس ۴۶۵ کیلویی را از کوهستان بالا می‌بردند، به جای آقای رئیس جمهور و وزیر راه و شهرسازی بزرگوار ایشان خجالت کشیدم.

نمی‌دانم هزینه یک جاده‌کشی از نخستین جاده استانی به این دهکده چه مبلغی می‌شود، اما مطمئن هستم حداکثر حقوق سه چهار ماه جناب وزیر کفاف این هزینه را می‌داده است. این عشایر که اتوبان چهار و یا ۶ بانده نمی‌خواستند؛ یک جاده شوسه خاکی می‌خواهند که با به کار انداختن چند گریدر و بولدوزر در طول دو سه ماه در فصول بهار و تابستان انجام پذیر است.

وزیر راه و شهرسازی بتازگی حقیقت روشن و عیانی را که همه دیدند و اثراتش را چشیدند، منکر شده است. ایشان به دنبال ریزش برف که جاده‌ها را بست و حتی مسافران از فرودگاه امام(ره) نمی‌توانستند به تهران بیایند و رانندگان تاکسی‌های فرودگاه که نرخ یک میلیون تومان را برای هر چهار مسافر برای انتقال آنان به تهران مطالبه می‌کردند، منکر شدند.

در برابر اینکه مسافران از قم تا تهران ۹ ساعت در راه ماندند، بی‌اعتنایی کرد و گفت هیچ مسافری در راه نمانده است.

شخصی از کاربران فضای مجازی چنین استغاثه کرد: «اصلاح طلبان گرامی، اعتدالیون، حامیان محترم دولت روحانی، آقا چرا خودتان دست به کار نمی‌شوید. برای کنار رفتن فاجعه‌ای به نام آخوندی از دولت! به خدا تکیه زدن چنین آدمی بر صندلی وزارت نه در شأن شماست نه در شأن ملت ایران»

من نمی‌دانم آقای آخوندی چرا دست از صندلی وزراتش نمی‌کشد. من می‌دانم ایشان بستگان بانفوذی دارد که از بالا و چپ و راست حمایتش می‌کنند، ولی آخر مگر کارهای راحت‌تر و آسان‌تری برای ایشان موجود نیست، چه ایرادی دارد ایشان سر شرکت‌هایش برگردد یا مشاور عالیرتبه یک وزارتخانه‌ شود، آن وقت کسی هم با او کار ندارد و از چرت ملایم و شیرین او ایرادی نمی‌گیرد.

پرسشی داشتم، آیا در فرودگاه لندن که ۵۰۰ تاکسی مسافرانی را که سوار اتوبوس‌ها شده به پایانه می‌رسانند و تحویل تاکسی‌ها می‌دهند، روزهای برف و بارانی کرایه‌شان را تا ۱۰ هزار پوند بالا می‌برند؟ به هر حال با توجه به ارزش پول ایران و انگلیس آن‌ها هم می‌توانند درخواست ۱۰ هزار پوند کنند؟

مدیرعامل این اداره کل فرودگاه‌ها و مدیرکل فرودگاه امام(ره) آن روز کجا تشریف داشتند؟ نمی‌توانستند دستور دهند تعدادی اتوبوس آمده مسافران را به شهر برساند؟ وقتی رانندگان تاکسی در روز برفی کرایه را تا یک میلیون تومان افزایش دهند و وقتی تمام راه‌های منتهی به پایتخت ۱۰ و ۱۲ ساعت بند و بسته باشد و وزیر فردا همه چیز را انکار بکند، وقتی شهرداری با وجود پیش‌بینی‌های هواشناسی، در جریان بارش برف، بگوید شهرداری غافلگیر شده و تمام راه‌های شهری مسدود گردد، واقعاً کلمه فاجعه را چگونه می‌توان به کار نبرد؟ واقعاً چه فاجعه‌ای!

به خدا قسم من باور نمی‌کردم در چهارمحال و بختیاری هنوز روستاهایی باشند که راه شوسه نداشته باشند و جوانان غیرتمند با آن زحمت و مشقت ترانس ۵۰۰ کیلویی را به دهکده برسانند که از نعمت برق برخوردار گردند. باور کنید بهتم زده است، مگر می‌شود؟ مگر می‌توان این قدر بی‌خیال بود؟ این سفرهای پرهزینه استانی چه فایده‌ای دارد؟

زمانی وزارت جهاد کشاورزی جاده‌های روستایی را می‌ساخت. آن زمان شاهد بودم که بسیاری از روستاها با به کار انداختن چند بولدوزر و گریدر و خاک بردار صاحب جاده‌های شوسه شدند که بعدها همان جاده‌ها را هم آسفالت کردند، حالا چطور؟ راستی تا کی تنبلی، بی‌توجهی و لاابالیگری؟

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.