قدس آنلاین_گروه استانها، حدیث کریمی؛ از کودکی به شعر و نقاشی علاقه داشت و مجله کودکان می خواند، شعر ها و ترانه های مجلات و کتاب ها را در دفتری می نوشت و مطابق متن زیر آنها، نقاشی می کشید و از این کار لذت می برد. کلاس هفتم بود که دبیر انشایش، انشایی در مورد پدر از دانش آموزان خواست. دوستانش از مسافرت، گردش و سینما با پدر می نوشتند، اما او چیزی برای گفتن نداشت، این شد که برگه ای از دفتر نقاشی اش برداشت و شروع به نقاشی کشیدن کرد. مضمون نقاشی چمن، مرغ، چند تا جوجه، خروسی که دور از همه آنها زیر دیواری که گربه ای روی آن به کمین نشسته بود و یکی از جوجه ها که به دنبال خروس می دوید کشیده بود، به معلم نشان داد.
علاقه مند شعر و نقاشی
بتول شاه رکن الدینی معروف به بتول شاه رکنی(نازنین) در گفت و گو با خبرنگار قدس آنلاین می گوید: در دزفول به دنیا آمده ام و از سادات شاه رکن الدین و نسل امام موسی بن جعفر(ع) هستم، نام خانوادگی ما شاه رکنی تلفظ می شود.
او در مورد نامش عنوان می کند: نازنین نامی است که پدرم (مرا به خاطر مادرش که این نام را داشت) صدا می زد و البته مادر مادرم نیز نازنین نام داشت و من وارث نام این دو سیده ی بزرگوار شدم. دوره ی ابتدایی را در شهرستان دزفول گذراندم و به دلیل فوت پدر، مجبور شدم خاطراتم را در دزفول جا بگذارم و مهمان خانه برادرم در اهواز شوم.
نازنین به یادآوری خاطراتش می پردازد، کمی مکث می کند و می گوید: کلاس هفتم به جای انشایی با موضوع پدر یک نقاشی کشیدم و زیر آن شعری با مضمون پدر نوشتم ، بدون اینکه وزن، قافیه و هیچ سبکی را بشناسم. فردای آن روز شعر و نقاشی ام را به دبیر انشاء دادم و با ترس و شرم، منتظر عکس العمل او شدم. معلم مان با تعجب و شادی پرسید: کار خودته؟ همین اتفاق موجب شد روز بعد سر صف مدرسه تشویق شوم و تا سال سوم دبیرستان که آنجا مشغول به تحصیل بودم شعرم در ویترین مخصوص کاردستی های منتخب باشد و این یکی از بهترین اتفاق های زندگی ام بود.
او با بغض از بدترین اتفاق زندگی در ۱۵ سال پیش می گوید: بعد از فوت ناگهانی همسرم، فرزندانم از من خواستند برای سنگ مزار همسرم شعر بگویم، در حالی که بدترین شرایط روحی، روانی و جسمی را تجربه می کردم، این کار را کردم و هنوز بعد از این همه سال با هر بار خواندنش، شوک عجیبی را حس می کنم. همین باعث دوری ام از محافل انجمن و تبدیل شعرهایم از مناسبت ها و ترانه های شاد به شعرهای غمگین و پر از بغض شد که پس رفتم را رقم زد.
شاه رکنی، با یاد آوری مدیر مدرسه بودنش در دوره جنگ تحمیلی عنوان می کند: به مناسبت های مختلف شعر می سرودم و در محافل مرتبط می خواندم. همین موضوع باعث استقبال فرهنگیان شد و شعرهای مناسبتی به آموزش و پرورش ارسال می کردم. شعرهایم پس از تایپ یا خطاطی با بخشنامه های اداری تکثیر و به مدارس ارسال می شدند.
او شعر را زبان احساس شاعر می خواند و می گوید: گاهی حرف هایی در دل انسان هست که بیانش سخت است به طور مثال یک نقد اجتماعی، مشکل عاطفی و یا برعکس، حس شادی و یا تعریف و تمجید، عشق و... و. اینجا شعر به جای شاعر حرف می زند، شعر، جزیی از وجودم، مونس تنهایی ام شده، گاهی از آن دوری می کنم و مثل بچه ها قهر می کنم و گاهی دوباره در وجودم رخنه می کند.
شاعر خوزستانی شعر را اولویت دوم زندگی اش می داند و اذعان می کند: با قرائت قرآن هم، به دلیل موزون بودن آیات، شعر به ذهنم می آید و از آن بهره می برم.
شاعر باید نقدپذیر باشد
این شاعر با توصیه به شاعران جوان و تازه کار مبنی بر مطالعه داشتن، تصریح می کند: خواندن شعرهای بزرگان و معاصر گذشته و آموختن سبک ها، فوت و فن شعر ضرورت است، شاعران باید نقدپذیر باشند و برای شاعر شدن عجله نکنند. هرگز با دست بردن به شعر دیگران، بالا و پایین کردن چند واژه به خود و ادبیات کشور خیانت نکنند.
او در پاسخ به اینکه تاکنون توانسته اید در جشنواره یا مسابقه ای به جهت سرودن شعرهایتان جایزه ای کسب کنید، اظهار می کند: در جشنواره ها و همایش های زیادی شرکت داشته ام که در مقام تقدیر هدیه دریافت کرده ام.
نازنین با بیان اینکه شرکت در محافل ادبی، انجمن شعر و برخورداری از روحیه مناسب باعث پیشرفت شعر می شود، خاطرنشان می کند: گاهی هم ناملایمات زندگی و مشکلات، ذوق شاعر را مورد هجوم قرار می دهد و منجر به پس رفت او در نو اندیشی و خلاقیت می شود.
نگرانی برای چاپ آثار
شاه رکنی عمده ترین مشکلات حوزه شاعران خوزستان نسبت به شاعران تهرانی و دیگر استانها را نگرانی برای چاپ آثار آنها می داند و اشاره می کند: در خوزستان شاعر یا نویسنده همیشه برای چاپ آثارش نگران است.
نویسنده کتاب «خاطرات یک معلم، از تحصیل تا تدریس» با تاکید بر اینکه مسئولان باید بدانند استقرار دائمی انجمن های ادبی، کمتر از مسجد ارزش انسان سازی ندارد، می گوید: اگر ادبیات یک کشور درست باشد همه چیز در جای خود قرار می گیرد. البته جای قدردانی دارد حداقل کتابخانه های شهر هرچند به صورت موقت، اما پذیرای شاعران و هنرمندان هستند.
دو کتاب در دست چاپ
شاه رکنی در پایان درباره دو کتابی که برای چاپ دارد، توضیح می دهد: یک مجموعه دو بیتی و رباعی که نامش به پیشنهاد یکی از دوستان شاعر و نویسنده (استاد پرویز حسینی) از روی مصرع «اندازه ی دوری ات دلم غم دارد» یکی از شعرهایم، انتخاب شده است.
او می افزاید: همچنین یک مجموعه غزل و غزل_مثنوی هم دارم که هنوز اقدامی برای چاپ آن نکرده ام، در زمان جنگ تحمیلی هم کتاب «خاطرات یک معلم، ازتحصیل تا تدریس» با اصرار و تلاش همسرم به چاپ رسید که کمبود کاغذ و چاپخانه باعث زحمت فراوان و حذف نیمی از کتاب شد.
«زن»
چون بهارم می شکوفد لاله ها در دامنم
من جمال بی بدیل خالقم، من یک زنم
تا به کی خواهی مرا طاووس آسا درچمن
ای جلال کبریایی دیده پوشان از تنم
ماکه باهم نیمه ی گمگشته کامل می کنیم
راه کج ننما برای لحظه ای گم کردنم
ارزش زن درلب وچشم و قد رعناکه نیست
چشم دل بگشا، تامل کن برای دیدنم
خواهر فخرم ببین ومادر مهرو وفا
آن زمان بگذشته در زندان تن پوسیدنم
من زن آزاده ام، مردخدا پرورده ام
یاور مردان حقم، باپلیدی دشمنم
ای خوشا روزی که سازم خانه در خورشید دل
گر نه مردم، لیک یک سرمایه از جنس زنم
نظر شما